یک پژوهشگر رتوریک سیاسی گفت: سردار نمونه یک انسان آرمانی در ضمیر و هویت ایرانی است، مراقب باشیم ساخت این اسطوره را آنچنان مقدس نکنیم که دستیابی به آن برای افراد معمولی ممکن نباشد.
به گزارش خبرگزاری فارس از تهران، تینا چهارسوقیامین دکترای زبانشناسی، استاد دانشگاه و پژوهشگر رتوریک سیاسی در نشست شناخت مکتب «شهید حاج قاسم سلیمانی» اظهار کرد: ابزار دست من همواره تحلیل رتوریک به عنوان یکی از بنیانهای زبانشناسی است؛ رتوریک به عنوان یک نماد رفتار قدرتمند انسانی است چون ابزارهای اغنا را دارد و یک هنر بکارگیری اغنا است تا یک شخصیت بتواند به آن اغنای وجود خود نزدیک شود و آن را ابراز کند. وی با بیان اینکه اغنای اصیل و درست رفتار قدرتمند میشود، گفت: سه کانون اولیه در تحلیلهای رتوریکی وجود دارد؛ اگر بخواهیم ساده بگویم در کانون اولیه که در این حوزه به شخصیت شهید سلیمانی بسیار پرداخته شده است کانون اتوس یا اقتدار و جامعشناسی شخصیت ایشان است که به خاطر وجود تحلیلهای بسیار نمیتوان منکر آن شد. این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه حاج قاسم مجری مهمترین دیپلماسیهای منطقهای ایران بوده است، افزود: نکته بعدی من در مورد کانون لوگوس یا استدلالورزی یا خردشناسی پشت اندیشهها و مکتب ایشان است؛ چرا میگویم مکتب؟ چون معتقدم به فرموده رهبر انقلاب ایشان یک مکتب هستند و برای تکثیر یک مکتب وظیفه ما واکاوی آن است. چهارسوقیامین بیان کرد: البته واکاوی یکسویه مکتب هیچگاه به تکثیر آن کمک نمیکند و دیدن جنبههای مختلف و شناسایی آنها میتواند موثر باشد که اینکه در فاصله شهادت ایشان تابحال ما چقدر موجب تکثیر مکتب ایشان شدهایم خودش محل بحث است. وی عنوان کرد: برای اینکه به منظر اندیشهورزی در کنشگریهای ایشان بپردازیم باید به مفهوم سرمایه اجتماعی گذری بزنیم؛ مفهوم سرمایه اجتماعی در جوامع غربی تعریف مشخصی دارد و مجموعه مفاهیمی هستند که کنشها و ارتباطات جمعی را میتواند تقویت کند و اعتماد ملی را در سطح افقی و منحصرا عمودی مورد نگاه قرار دهد. این استاد دانشگاه ادامه داد: همچنین براساس آن مفهوم اعتماد بین دولت و ملت و برعکس و مشارکتهای اجتماعی بالا میرود و ارتباطات تقویت میشوند اما مساله فقط این تعریف کلیشهای از سرمایه اجتماعی در جوامع غربی نیست؛ در گفتمان انقلاب اسلامی که میراث نهضت اسلامی حضرت امام خمینی(ره) است وقتی دو دال اصلی جمهوریت و اسلامیت را داریم این دو دال در یک زمین گفتمانی قابل کاشت و برداشت هستند و آن زمینه گفتمانی انقلاب اسلامی همنشینی سه گفتمان جهاد، مقاومت و شهادت است. چهارسوقیامین در ادامه گفت: یعنی اگر گفتمان انقلاب اسلامی که میراث مجاهدتهای اسلامی حضرت امام رحمه الله است این سه گفتمان را نداشت همنشینی و کاشت و برداشت از جمهوریت و اسلامیت ممکن نبود و وجه تمایز سرمایه اجتماعی در مفاهیم غربی و آنچه حضرت امام خمینی(ره) به آن میپردازند دقیقا در همین موضوع است یعنی اینکه همه موارد ذیل اقتدار الهی و اعتماد به پروردگار انجام میشود. وی افزود: حال وقتی تمامی کنشگریهای سردار و تمامی دادههای زبانی ایشان را به مثابه متن بررسی میکنیم چیزی غیر از دانشآموزی در مکتب حضرت امام(ره) نیست، وقتی میگوییم سردار پای مکتب امام خمینی(ره) رشد پیدا کردند تک تک مثالهای آن را از ادبیات زبانی ایشان میتوانیم برداشت کنیم و ارزشمندی آن هم در همین است. این پژوهشگر رتوریک سیاسی اضافه کرد: یکی از مهمترین سخنرانیهای سردار سلیمانی در سالروز عملیات بیت المقدس است که در آن میگویند عامل موفقیتساز یک مملکت اتفاقا عامل مذهب است و چنانچه عامل مذهب تضعیف شود خیانت به آن کشور است و تاکید دارند که عامل مذهب نه به معنای طایفهگری و برخوردجناحی و حب مذهبی و برتری یک جریان مذهبی و سیاسی خاص بلکه به معنای آنچه که پیونددهنده و اتحاد بین ملت است و اینجاست است که ایشان از نظر قوه عقلی گره زنندهی افکار ملت هستند. چهارسوقیامین با بیان اینکه با گذر از این کانون به کانون پاتوس که محوریت آن حوزه قلوب است وارد میشویم، تصریح کرد: ایشان را به حق سردار دلها نامیدند چراکه ایشان پیونددهنده ملت بودند و هر زمان ملت را با عنوان ملت عزیز و شریف و باوفا و مقتدر ایران خطاب میکردند؛ اما سوال اینجاست مگر بقیه مسوولان ما همان کنشگری را ذیل مکتب حضرت امام و همین ادبیات مفهومی نسبت به مواجه ملت ایران را ندارند؟ وی ادامه داد: کانونهای رتوریک اینچنین است که بله بسیاری متخصص هستند یعنی اتوس اولیه را دارند اما موقع ظهور و بروز کلامی آن پیوند عاطفی را نمیتوانند برقرار کنند؛ البته برخی مسوولان هم پیوند عاطفی را برقرار میکنند و به شعار تقلیلش میدهند و آن کنشگری اصیل و تخصص و تعهدی که باید در لگوس و اتوس داشته باشند را ندارند. این استاد دانشگاه افزود: بنابراین هر کدام از این افراد میتوانند به هر کانونی بلغزند و در آن استیلا داشته باشند اما مرتبه برتری سردار در برهمکنش متقابل هر سه کانون است، یعنی یک متخصص متعهدی که بدست آوردن دل همه ملت و پیوند عاطفی و دلگرپذیری برای ایشان مهم است و این وجه تمایز سردار به مثابه یک انسان ولایتمدار نسبت به بقیه است و این کار مسوولان را سخت میکند. چهارسوقیامین عنوان کرد: لذا مشخص میشود وقتی میگوییم مسوولان باید از مکتب سردار الگو بگیرند باید از چه الگو بگیرند؛ پس تقلیل دادن این کار به اینکه عکس سردار در کنار عکس امام خمینی و رهبر انقلاب در بالای میز مسوولان قرار بگیرد اما در الگوی رفتاری افرادی که پشت این میزها نشستهاند الگوی منش و کنش سردار را کم ببینیم الگو گرفتن نیست. وی با بیان اینکه در این خصوص وظیفه جامع دانشگاهی در وهله اول شناخت و تکثیر و سپس الگودهی است، اضافه کرد: از ویژگیهای متمایر این گفتمان در وهله اول این است که ایشان سیاست نفس یا تربیت نفس داشتند، و این به معنای یک منطق عملی ثابت است و بایسته یک رفتار و کنش سیاسی، داشتن منطق عملی ثابت است که ما مثالهای بارز آن را در منطق رفتار حضرت امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب شاهد هستیم. این پژوهشگر رتوریک سیاسی ادامه داد: یعنی اینکه شما در بزنگاههای سیاسی مختلف و گلوگاههای سیاسی و کنشگری عرصه مختلف منطق عملی ثابتی داشته باشید و فقط بر مبنای یک سری مصلحتسنجیها مدلش عوض نشود و صرفا اثرگذاری آن تغییر کند. چهارسوقیامین بیان کرد: شهید سلیمانی در وصیتنامه خود گفتند که اختلافها نباید جوهری و در اصل احزاب اختلاف وجود داشته باشد چراکه توافق بر سر جوهر و اصل که اصل رهبری و ولایت فقیه و نه فقط به لفظ بلکه اعتماد به حکم و تدبیر و توانایی طبابت رهبری بر جامعه است؛ همچنین در عمل باید به آن اذعان داشته باشند و رنگ رنگ احزاب سیاسی نیست و عبارت ایشان این است که رنگ رنگ خداست و کارها باید در خدمت الهی انجام شود. وی با بیان اینکه شهید سلیمانی یک شخصیت فراجناحی بود، عنوان کرد: البته مراد از فراجناحی و حزبی بودن نه به مثابه یک ابزار سیاسی که افراد میگویند فراجناحی هستیم اما در کنشگریهایشان حزب باد هستند، خیر، فراجناحی و فراحزبی بودن سردار اتفاقا با دال مرکزی دگرپذیری یعنی یک غیرخواهی همزمان با خیرخواهی بود و این باعث میشد که بتوانیم ایشان را فراجناحی بنامیم. این استاد دانشگاه افزود: رهبر انقلاب فرمودند خصوصیات سردار را خصوصیات ماورایی نکنیم؛ لذا آسیبشناسی تکثیر مکتب سردار اگر درست انجام نشود و در مسیر تکثیر این مکتب بلغزیم، این خصوصیات آنچنان خصوصیات ماورایی و دست نیافتنی و تقدسنمایی میشوند که جوانها در مسیر رسیدن به آنها فکر میکنند که ناتوان هستند. چهارسوقیامین با اشاره به اینکه حاج قاسم یکی بود و همان است اما وظیفه ما فراهم کردن مسیر برای نزدیک شدن انسانها به ایشان است، گفت: سردار نمونه یک انسان آرمانی در ضمیر و هویت ایرانی است؛ مراقب باشیم ساخت این اسطوره را آنچنان مقدس نکنیم که دستیابی به آن برای افراد معمولی ممکن نباشد و آنچنان مامورایی نکنیم که دشمن از این نقطه به این مکتب آسیب بزند؛ باید ایشان را الگویی زمینی قرار دهیم چراکه مکتب امام خمینی(ره) نیز الگوی زمینی است. وی در ادامه با گلایه از اینکه در سطح مجامع دانشگاهی در سطح یک واحد و فایل درسی به وصیت نامه امام خمینی(ره) پرداخته میشود، از محبت برخی چهرههایی اعم از سیدعمار حکیم و شیخ ابراهیم زکراکی به سردار دلها سخن گفت و ادامه داد: این نشان دهنده قدرت اغنا سردار سلیمانی در میان ملت ایران و امت اسلامی است و این ویژگی منحصر فرد مکتب ایشان است. پایان پیام/