به گزارش اکوایران، سرانه هزینهکرد دولت برای هر دانش آموز در سال گذشته ۱۵ میلیون تومان بوده است. به عبارت دیگر سهم هر دانش آموز از بودجه آموزش و پرورش در سال ۱۴۰۲ به مقدار ۱۵ میلیون تومان بوده است. این درحالی است که در سال ۹۵ سهم هر دانش آموز از بودجه آموزش (به […]
به گزارش اکوایران، سرانه هزینهکرد دولت برای هر دانش آموز در سال گذشته ۱۵ میلیون تومان بوده است. به عبارت دیگر سهم هر دانش آموز از بودجه آموزش و پرورش در سال ۱۴۰۲ به مقدار ۱۵ میلیون تومان بوده است. این درحالی است که در سال ۹۵ سهم هر دانش آموز از بودجه آموزش (به ارزش پول در سال ۱۴۰۲) بیشتر از ۱۸ میلیون تومان بوده است.
محاسبات نشان میدهد بالاترین سرانه هر دانش آموز در سال ۹۵ که همزمان با اجرای برجام بوده ثبت شده است. پایینترین سرانه نیز مربوط به سال ۹۹ میشود که تحریمها دوباره بر اقتصاد ایران سایه افکنده بود. آمارها حاکی از آن است که تحریمها به علت ایجاد یک چشمانداز منفی در فروش نفت توسط دولت میتواند یکی از عوامل کاهش بودجه آموزش و پرورش و در نتیجه سرانه هر دانش آموز تلقی شود.
در این گزارش با استفاده از دادههای مرکز پژوهشهای مجلس از لایحه بودجه سالانه دولت درباره بودجه آموزش و پرورش و تعداد دانش آموزان ثبتنام شده در هر سال تحصیلی، سرانه هزینهکرد دولت برای یک دانش آموز مورد محاسبه قرار گرفته است. از آنجایی که هرسال تحصیلی تقریبا معادل ۹ ماه است بنابراین ارقام تقریبی هستند.
همچنین جهت تحلیل دقیقتر، بودجه آموزش و پرورش در هر سال با سال پایه ۱۴۰۲ حقیقی شده است.
اثر بود و نبود برجام بر بودجه آموزش و پرورش
انعقاد توافق برجام در سال ۹۵ موجب شد تا چشمانداز مثبتی در میان سیاستمداران ایرانی بهوجود آید. به همین علت قله سهم هر دانش آموز از بودجه آموزش در حداقل ۸ سال گذشته در این زمان اتفاق افتاده است. در این سال سهم هر دانش آموز از بودجه آموزش و پرورش معادل ۱۸ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان (به ارزش تومان در سال ۱۴۰۲) برآورد شده است.
در مقابل، خروج آمریکا از برجام منجر به کاهش بودجه آموزش پرورش شد. به طوری که در سال ۹۹ سهم هر دانشآموز از بودجه آموزش و پرورش به پایینترین مقدار خود رسید. در این سال هر دانش آموز حدود ۱۳ میلیون تومان از بودجه آموزش سهم داشته است. کاهش قیمت نفت به علت کرونا نیز در این امر بی تاثیر نبوده است که هر دو تاکیدی هستند بر جایگاه نفت در بودجه عمومی کشور.
ریاست جمهوری بایدن و تاثیر آن بر بودجه
ورود بایدن به کاخ سفید در اواخر سال ۹۹ منجر به تسهیل فروش نفت توسط دولت شد. از همینرو با وجود اینکه همچنان کرونا در سال ۱۴۰۰ ادامه داشت اما محاسبات نشان میدهد که سهم هر دانشآموز از بودجه آموزشی کشور به ۱۵ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان (به ارزش تومان در سال ۱۴۰۲) رسید.
این روند صعودی در سال ۱۴۰۱ نیز ادامه داشته و سهم هر دانشآموز به ۱۵ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان افزایش یافته است. با اینحال در سال گذشته سرانه هر دانشآموز از بودجه آموزش کاهشی بوده است.
البته نکته قابل توجه آن است که در سال گذشته با وجود مطلوبیت نسبی اوضاع اقتصادی (در مقایسه با چند سال اخیر) سرانه آموزشی هر دانشاموزش در مسیر کاهش قرار گرفت.
در مجموع با اینکه در سه سال منتهی به ۱۴۰۲ سهم هر دانشآموز از بودجه آموزش افزایش پیدا کرده اما همچنان این عدد پایینتر از ارقام سالهای میانی دهه ۹۰ است.
مخارج دولت برای هر دانشآموز چه اهمیتی دارد؟
آموزش و پرورش از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی و اجتماعی در هر جامعه است و تأثیر آن به شکلهای مختلفی بر اقتصاد و اجتماع دیده میشود. افزایش بهرهوری نیروی کار، رشد نوآوری، کاهش فقر و نابرابری، افزایش آگاهی اجتماعی و کاهش جرم از نتایج توجه به آموزش و پرورش است. به عبارتی آموزش و پرورش نقش بسیار زیادی در توسعه سرمایه انسانی و در نهایت رشد اقتصادی هر کشور ایفا میکند.
از تقسیم بودجه آموزش و پرورش بر کل تعداد دانشآموزان مشغول به تحصیل، سرانه هزینهکرد دولت برای هر دانش آموز محاسبه میشود. این عدد میتواند نشان دهنده اهمیت تحصیل هر فرد از نظر دولت باشد.