نشریه اکونومیست این هفته در سرمقاله خود به تحلیل سیاستهای کامالا هریس، نامزد حزب دموکرات آمریکا پرداخته است. از منظر این نشریه، وظیفه او تنها شکست دونالد ترامپ در رقابت انتخابات نیست و باید اولویتهای سیاستی روشنی برای خود مشخص کند. به نوشته اکونومیست، شوق دموکراتها در هفتههای اخیر اکنون به آرامشی تبدیل شده است […]
نشریه اکونومیست این هفته در سرمقاله خود به تحلیل سیاستهای کامالا هریس، نامزد حزب دموکرات آمریکا پرداخته است. از منظر این نشریه، وظیفه او تنها شکست دونالد ترامپ در رقابت انتخابات نیست و باید اولویتهای سیاستی روشنی برای خود مشخص کند.
به نوشته اکونومیست، شوق دموکراتها در هفتههای اخیر اکنون به آرامشی تبدیل شده است که نامزدشان حزب را از شکست حتمی نجات داده است. اما این مساله بیشتر به دلیل چیزهایی است که کامالا هریس فاقد آنهاست، تا اینکه بخاطر چیزی باشد که او هست.
اول اینکه او جو بایدن نیست که در یک سخنرانی خداحافظی در شیکاگو نشان داد که سن او را به یک فرد بدخلق تبدیل کرده است. او دونالد ترامپ هم نیست؛ اکنون که بایدن از رقابت خارج شده است، نامزد حزب جمهوری خواه پیرمردی است که در رای گیری حضور دارد و رای دهندگان را با توهینها و وسواسهای خود دور میکند.
با اینحال، اینها برای خانم هریس کافی نیست. مدل پیش بینی نشریه اکونومیست رقابت مساوی را نشان میدهد. ولی برای اینکه او به کسی تبدل شود که مردم واقعا میخواهند به او رای دهند، کنوانسیون حزب دموکرات تماما درباره شخصیت و زندگی او بود.
متاسفانه اینکه چگونه این مساله به ریاست جمهوری او تبدیل میشود همچنان مبهم است. او برای اینکه کمپین خود را حول شخصیتاش شکل دهد دلایلی دارد: آقای ترامپ سختکوش نیست و در مقابل او شخصیت اهمیت دارد. با اینحال، تاکتیکهای خانم هریس میتواند نشان دهنده چیزی اساسیتر باشد.
به لحاظ سیاسی خانم هریس همچنان یک شخصیت شناخته نشده است، و تا حدی نیز خود مسوول آن است. او در دولت بایدن در سایه قرار داشته است و بدون آزمون در مرحله مقدماتی نامزد شده است. از زمان خروج آقای بایدن، او مصاحبهای انجام نداده است و سوالات کمی از گزارشگران گرفته است. پلتفرم سیاستی او تاحد زیادی از رئیساش گرفته شده است و حتی از سیاستهای ترامپ نیز کمتر است. موضع گیریهایی او؛ چون مقابله با افزایش قیمت شرکتها، احتمالا بیشتر مانورهای تبلیغاتی هستند که باهدف آرام کردن رای دهندگانی که نگران هزینههای زندگی هستند طراحی شدهاند تا اینکه بیانگر اعتقادات سیاسی او باشند.
«واقع گرایی» در سیاست مزیتهای خود را دارد. آقای ترامپ ممکن است او را یک کمونیست بنامد ولی او شخص متعصبی نیست. مواضع او در سال ۲۰۱۹ شامل نظام سلامت تک پرداختگر، غیرقانونی کردن استخراج نفت و گاز به روش فرکینگ و جرم زدایی از عبور غیرقانونی از مرز بود. بااینحال، کنار گذاشتن آنها در ۲۰۲۴ نشان میدهد که اصلا جدی نبودهاند. اجرای پیشنهاد اخیر او برای مقابله با افزایش قیمتها نیز بسیار دشوار است. و او احتمالا قصد راه انداختن جنگ ضد شرکتهای بزرگ را ندارد. واقع بینی همچنین به این معناست که او برای ایده های دیگران باز است. دلایلی زیادی وجود دارد برای اینکه او در سیاست خارجی و زیست محیطی به دنبال تداوم خواهد بود.
ولی زمانی که «واقع گرایی» نشانهای از فقدان اصول فکری باشد میتواند نشانه خطر باشد. رئیس جمهور هر روز باید به مشکلات سیاسی رسیدگی کند که راه حل سادهای ندارند. در این مورد ضعف خانم هریس در برابر ایدههای بد و حقههای سیاسی میتواند دردسرساز باشد. ادعای کنترل قیمتها با شواهد تایید نمیشود ولی ایمان به بازارهای باز که آمریکا را کامیاب میکند را از بین میبرد. تعهد به کمک ۲۵ هزار دلاری به خریداران خانه اولی کمک میکند، ولی تا زمانی که او در وعده خود برای افزایش عرضه مسکن موفق نباشد این یارانهها سبب افزایش قیمت مسکن خواهد شد. پیشنهادات او برای افزایش اعتبارات مالیاتی کودکان به ۶ هزار دلار در طول سال اول میتواند به کاهش فقر کودکان منجر شود، ولی زمانی که کسری بودجه آمریکا به ۷ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است، شکست او در تامین مالی آن از طریق مالیات ستانی، نسنجیده و تورم زا خواهد بود.
به همین شکل، بدون باورهای بنیادین قوی و مجموعهای از اولویتها، یک رئیس جمهور میتواند به سادگی با اتفاقات از مسیر خارج شود. زمانی که روسای جمهور واکنش پذیر یا بیتصمیم باشند در خارج از کشور نیز به چالش کشیده خواهند شد. اگر خانم هریس برای پیوند زندگی نامه، اصول و سیاست هایش در تقلاست، در نقش اساسی یک رئیس جمهور نیز به مشکل خواهد خورد: اینکه به ملت توضیح دهد چگونه با ناملایمات روبرو خواهد شد.
انجام این کار به لحاظ سیاسی به نفع او خواهد بود. اگر داشتن شخصیت، قدرت خود را برای پیشبرد مبارزات انتخاباتی از دست بدهد، سیاست میتواند یکی از راه های احیای آن باشد. تصور کنید که کل پلتفرم او مانند موضعاش در مورد حقوق باروری زنان باشد، که سیاست او به وضوح از اصول برگرفته از تجربه خود او سرچشمه میگیرد. هنگامی که در مناظره ای که قرار است در ۱۰ سپتامبر برگزار شود، آقای ترامپ به او حمله میکند که برای مقابله با روسیه و چین بسیار ضعیف است، یا به عنوان یک سوسیالیست رادیکال برای مقابله با مهاجرت یا ایجاد یک اقتصاد سالم به او حمله میکند، او به چیزی بیش از دروغگویی نیاز خواهد داشت.
دلیل مهمتر دیگر برای تحت فشار قرار دادن خانم هریس این است که سیاستمدار بودن چیزی بیش از مبارزات انتخاباتی است؛ حکومت داری هم مهم است. و برای حزبی که میخواهد دموکراسی را تقویت کند، حکومت در صورتی بهتر است که ماموریت پیروز آن، یک برنامه داشته باشد. بنابراین، تا زمانی که او در مورد آنچه که میخواهد با قدرتاش انجام دهد واضحتر نباشد، دوره ریاست جمهوری او تحت سلطه مبارزات انتخاباتی خواهد بود.