به گزارش اکوایران در طول ۱۸ سال گذشته سهم کشاورزی از حجم اقتصاد ایران از ۶.۳ درصد به ۸.۳ درصد رسیده است. این در حالی است که سهم این گروه از بازار کار کاهش چشمگیری داشته است. به عبارت دیگر در سال ۸۵ از هر صد نفر شاغل ۲۳ نفر در گروه کشاورزی مشغول به […]
به گزارش اکوایران در طول ۱۸ سال گذشته سهم کشاورزی از حجم اقتصاد ایران از ۶.۳ درصد به ۸.۳ درصد رسیده است. این در حالی است که سهم این گروه از بازار کار کاهش چشمگیری داشته است. به عبارت دیگر در سال ۸۵ از هر صد نفر شاغل ۲۳ نفر در گروه کشاورزی مشغول به کار بودهاند، این عدد در سال گذشته به حدود ۱۴ نفر رسیده است. این امر نشان میدهد کشاورزی به سمت سرمایهبرشدن حرکت کرده است. این تغییرات میتواند به دلایل مختلفی از جمله تغییرات ساختاری در اقتصاد کشور، تغییرات بهرهوری در بخش کشاورزی و نیاز به نیروی کار کمتر برای تولید محصول کشاورزی باشد.
بخش کشاورزی یکی از بخشهای حیاتی در اقتصاد کشورها به شمار میآید. این بخش علاوه بر تأمین غذا، اشتغالزایی قابل توجهی نیز دارد به همین جهت در ادامه، روند تغییرات سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی و سهم نیروی کار در این بخش از سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۲ را مورد بررسی قرار میدهیم.
روند سهم بخش کشاورزی از کیک اقتصاد
بررسی دادههای مربوط به سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی (GDP) نشان میدهد که این سهم از سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۲ به طور کلی شاهد یک روند افزایشی بودهاست.سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی در سال ۱۳۸۵ برابر با ۶.۳ درصد بوده است.
در بازه زمانی ۱۳۸۶ الی ۱۳۸۹، سهم کشاورزی به طور پیوسته کاهش یافته است و از ۶ درصد سال ۱۳۸۶ به ۵.۵ درصد در سال ۱۳۹۰ رسیده است. این کاهش ممکن است ناشی از تغییرات ساختاری در اقتصاد کشور و افزایش اهمیت بخشهای دیگر مانند صنعت و خدمات باشد.در دوره سال های ۹۱ تا ۹۴ ، سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی روندی صعودی داشته است. با یک روند افزایشی از ۵.۵ درصد سال ۹۰ به عدد ۹.۶ درصد در سال ۹۴ رسید این عدد بالاترین سهم بخش کشاورزی از حجم اقتصاد در طی ۱۸ ساله گذشته بودهاست. در این بازه زمانی به دلیل رکو اقتصادی و رشد منفی کل، سهم کشاورزی افزایش یافته است.
از سال ۹۵ سهم کشاورزی به روند کاهشی خود بازگشت و در سال۱۴۰۲ به ۸.۳ درصد رسیده است. این کاهش نشان میدهد که بخشهای دیگر اقتصاد کشور توانستهاند سهم بیشتری از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص دهند و همچنین میتواند نشاندهنده کاهش بهرهوری و تولید در بخش کشاورزی باشد.
در چندین سال گذشته تغییرات اقلیمی و کمبود منابع آب و سیاست های تجاری و وارداتی باعث کاهش انگیزه تولید و همچنین عدم سرمایه گذاری کافی در بخش کشاورزی شد و همین عوامل موجب رشد منفی سهم بخش کشاورزی از حجم اقتصاد شدهاست.
روند سهم نیروی کار در بخش کشاورزی
بررسی سهم نیروی کار در بخش کشاورزی نیز نشاندهنده روندی متفاوت نسبت به سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی است.
سهم نیروی کار در بخش کشاورزی در سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۲.۸ درصد بوده است.در بازه زمانی بین سال های ۸۶ الی ۹۰، سهم نیروی کار در بخش کشاورزی به طور پیوسته کاهش یافته و از ۲۲.۴ به ۱۸.۴ درصد رسیده است. این افزایش نشان میدهد که بخش کشاورزی آنچنان نتوانسته است اشتغال زایی خوبی داشته باشد.
در دوره بین سالهای ۹۱ الی ۹۵ سهم نیروی کار در بخش کشاورزی نوساناتی داشته اما به طور کلی روند کاهشی خود را حفظ کرده و در سال ۹۵ به ۱۸ درصد رسیده است.در طی سال های ۹۶ الی ۱۴۰۰، سهم نیروی کار در بخش کشاورزی به تدریج کاهش یافته و در سال ۱۴۰۰ به ۱۶.۳درصد رسیده است. این کاهش های پیدرپی نشاندهنده عدم توانایی بخش کشاورزی در جذب نیروی کار جدید است.
در دو سال گذشته، سهم نیروی کار در بخش کشاورزی به ترتیب به ۱۴.۸ و ۱۴.۴ درصد رسیده است. و سرعت کاهش سهم نیروی کار در بخش کشاورزی افزایش یافته است.
تغییرات در حیاتیترین بخش اقتصاد ایران
افزایش سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی: افزایش ۲ واحد درصدی سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی در بیش از ۱۸ سال گذشته نشاندهنده تغییرات ساختاری در اقتصاد کشور است. این تغییرات میتواند شامل افزایش اهمیت بخشهای دیگر مانند صنعت و خدمات، تغییرات بهرهوری و سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، باشد.
کاهش سهم نیروی کار در بخش کشاورزی: کاهش سهم نیروی کار در بخش کشاورزی نشاندهنده عدم توانایی این بخش در ایجاد اشتغال است. تناقض در روند سهم تولید ناخالص داخلی و نیروی کار: یکی از نکات قابل توجه در این تحلیل، تناقض بین افزایش سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی و کاهش سهم نیروی کار در این بخش است. این تناقض ممکن است نشان دهنده تغییرات بهرهوری در بخش کشاورزی باشد، به این معنی که نیاز به نیروی کار کمتری برای تولید محصولات کشاورزی وجود دارد.
راهحلهایی برای درمان کشاورزی
برای بهبود وضعیت بخش کشاورزی و افزایش سهم آن از تولید ناخالص داخلی، میتوان اقداماتی نظیر زیر را در نظر گرفت، سرمایهگذاری در تکنولوژیهای جدید، آموزش کشاورزان و بهبود زیرساختها میتواند بهرهوری این بخش را افزایش دهد. و همچنین تحقیق و توسعه در زمینه کشاورزی و معرفی نوآوریهای جدید میتواند به بهبود بهرهوری و کاهش هزینهها کمک کند.
ارائه تسهیلات مالی و حمایتهای دولتی از کشاورزان کوچک میتواند به افزایش تولید و بهرهوری در این بخش کمک کند.و مدیریت بهینه منابع آب و خاک، استفاده از تکنیکهای پیشرفته آبیاری و کشت میتواند به افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها کمک کند.
این اقدامات میتواند به بهبود وضعیت بخش کشاورزی و افزایش سهم آن از تولید ناخالص داخلی کمک کند، همچنین اشتغالزایی در این بخش را نیز افزایش دهد.