به گزارش اکوایران، هفته نامه اکونومیست در سرمقاله این هفته خود به موضوع نفوذ شرکتهای چینی در کشورهای درحال توسعه جنوب جهانی پرداخته است. از منظر این نشریه، گرچه این مساله مزایای بسیاری برای این کشورهای دارد، ولی انفعال نیز میتواند برای آنها زیانبار باشد. به نوشته اکونومیست، از زمان پایان جنگ سرد شرکتهای بزرگ جهان […]
به گزارش اکوایران، هفته نامه اکونومیست در سرمقاله این هفته خود به موضوع نفوذ شرکتهای چینی در کشورهای درحال توسعه جنوب جهانی پرداخته است. از منظر این نشریه، گرچه این مساله مزایای بسیاری برای این کشورهای دارد، ولی انفعال نیز میتواند برای آنها زیانبار باشد.
به نوشته اکونومیست، از زمان پایان جنگ سرد شرکتهای بزرگ جهان ثروتمند، نیروی مسلط در تجارت جهانی بودهاند. امروز مصرف کنندگان و کارمندان تقریبا در تمام کشورها به طریقی تحت تاثیر عملیات شرکتهای بین المللی از آمریکا و اروپا گرفته تا ژاپن قرار دارند. این غولهای بزرگ اما اکنون در معرض تهدیدند، چراکه شرکتهای چینی در صنایع مختلف، از خودرو گرفته تا پوشاک با سرعت خیره کنندهای درحال گسترش به کشورهای خارجی هستند. مسابقهای تجاری جدید آغاز شده است، که میدان آن نه چین است و نه کشورهای ثروتمند، بلکه اقتصادهای رو به رشد جنوب جهانی هستند.
نفوذ شرکتهای چینی به جنوب جهانی
گسترش کسبوکارهای چینی به دو شکل است. یکی از طریق زنجیرههای عرضه جهانی است. سرمایه گذاری مستقیم خارجی سبز توسط شرکتهای چینی سال گذشته سه برابر شد و به ۱۶۰ میلیارد دلار رسید؛ بطوری که بیشتر آن صرف ساختن کارخانجاتی در کشورهایی چون مالزی و مراکش شد. شرکتهای چینی همچنین به دنبال ۵ میلیارد مصرف کنندهای هستند که در سایر کشورهای درحال توسعه زندگی میکنند. از سال ۲۰۱۶، شرکتهای چینی بورسی فروش خود در جنوب جهانی را چهار برابر کرده اند، بطوری که اکنون نسبت به کشورهای ثروتمند فروش بیشتری در آنجا دارند. این مساله اما درسهای ناراحت کنندهای دارد.
نگاه کسبوکارهای چینی به خارج تا حدی به دلیل کاهش رشد اقتصادی و رقابت شدید در داخل است. از اندونزی گرفته تا نیجریه، آنها سلطه شرکت های چندملیتی در همه جا را از بین میبرند. شرکت الکترونیکی Transsion نیمی از گوشیهای هوشمند خریداری شده در آفریقا را تولید میکند. شرکت Mindray نیز تامین کننده اصلی سیستمهای نظارت بیمار در آمریکای لاتین است. تولیدکنندگان چینی خودروهای برقی و توربینهای بادی درحال گسترش در کشورهای درحال توسعه هستند، که از قضا ۹ بازار از ۱۰ بازار بزرگ TikTok را نیز در خود جای دادهاند.
با اینحال، گسترش شرکتهای چینی در واقع نتیجه سیاستهای دولتی در غرب و چین است. درحالی که شرکتهای ثروتمند برای بیرون نگه داشتن کالاهای چینی مانع ایجاد میکنند برخی شرکتهای چینی با انتقال تولید به جنوب جهانی در تلاش برای دور زدن تحریمها هستند. در همین زمان، فروش به بازارهای نوظهور نیز جذابتر شده است. تلاشهای دولت برای ایجاد روابط دیپلماتیک با جنوب جهانی، به خصوص با کمک یک تریلیون دلاری برای سرمایه گذاری در زیرساختها از طریق «ابتکار کمربند و جاده»، مسیر شرکتها را هموارتر کرده است. با چرخش غرب به داخل، چین و سایر کشورهای نوظهور نزدیکتر شدهاند.
درسهای مهم برای سیاستگذاران
در زمانی که جهانی سازی با تهدید مواجه است، این مساله درسی مهم برای سیاستگذاران دارد: تجارت میتواند منافع فوق العادهای داشته باشد. میلیاردها زندگی با انتخابهای وسیع تر از کالاهای ارزان، نوآورانه و سبز بهبود خواهند یافت. گوشی های هوشمند ۱۰۰ دلاری Transsion به این معناست که برخی از فقیرترین مردم جهان همه دانش و خدمات اینترنت را در اختیار دارند. لوازم پزشکی اقتصادی نیز به نجات جان مردم بسیاری کمک می کند. تکنولوژیهای سبز ارزان نیز به کشورهای درحال توسعه کمک میکنند همزمان با رشد جمعیت و ثروتمند شدن، انتشار دی اکسید کربن خود را کنترل کنند.
درس دیگر این است که محافظت از شرکتهای چندملیتی بزرگ از رقابت چه اندازه پرهزینه است. رقابتهای داخلی به این معناست که شرکتهای چینی، که زمانی برای تولید محصولات کپی بیکیفیت مورد تمسخر قرار میگرفتند، در تولید محصولات برای مصرف کنندگان کم درآمد چنان تسلط یافتهاند که شرکتهای غربی هرگز نتوانستند. آنها اکنون در تولید خودروهای برقی و باتریها پیشرو هستند، دقیقا صنایعی که دولتهای ثروتمند به شدت از آن حفاظت میکنند. این ایده که برندهای چینی فاقد جذابیت جهانی هستند از سوی شرکتهایی چون شرکت مد و پوشاک Shein شکسته است. فروش شرکتهای چینی در جنوب جهانی اکنون از شرکتهای چندملیتی ژاپنی پیشی گرفته است. با روند فعلی، آنها از شرکتهای اروپایی نیز جلوتر خواهند رفت و تا سال ۲۰۳۰ با آمریکاییها برابری میکنند.
نکته مهم برای دولتها در کشورهای درحال توسعه
برای دولتها در جنوب جهانی اما نکتهای ظریفتر وجود دارد. سیاستگذاران در کشورهای میزبان این فرصت را دارند تا مصرف کنندگان را خود را توانمند کرده، شغل ایجاد کنند و رقابت و نوآوری را ارتقا دهند. ولی برای اینکار آنها باید میان حمایت گرایی از یک سو و انفعال از سوی دیگر حرکت کنند.
مانند غرب، صنایع محلی که با شرکتهای چینی رقابت میکنند با اشاره به یارانههایی که شرکتهای چینی دریافت میکنند به دنبال حمایتهای ویژه هستند. درحال حاضر برزیل روی خودروهای برقی تعرفه اعلام کرده است و برخی از صادرات چینیها در مالزی با عوارض مواجه هستند. ولی بستن محصولات چینی مصرف کنندگان را از مزایای انتخاب و نوآوری محروم کرده و صنایع محلی غیرمولد و راکد را در برابر رقابت حفظ میکند. ولی سیاستگذاران در عین حال باید مراقبت سهل انگاری بیش از حد باشند. بدهیهای طرح کمربند و جاده برخی کشورها بسیار بالا رفته است. بیشتر کسبوکارهایی که توسط شرکتهایی چینی در جنوب جهانی انجام میشود تنها شامل مونتاژ نهایی است. بسیاری شرکتها به جای بکارگیری کارکنان محلی، کارکنان چینی را وارد میکنند. اگر کشورهای درحال توسعه میخواهند واقعا سود ببرند باید به شرکتهای چینی برای بکارگیری کارکنان محلی فشار بیاورند، تکنولوژی را به اشتراک بگذارند و استاندارهای کارگری و زیست محیطی محلی را رعایت کنند.
چین احتمالا با این موضوع کنار خواهد آمد. شرکتهای آمریکایی و ژاپنی در طول سالها مزایای آموزش کارکنان و انتقال دانش را دیدند، چراکه به دنبال کاهش هزینهها، نزدیک شدن به بازارها و دوری از عصبانیت مردم محلی بودند. شرکتهای چینی نیز ممکن است به همین صورت به مزایای ایجاد ریشههای قویتر در کشورهای نوظهور پی ببرند.
از منظر اکونومیست، برای دههها، غرب بزرگترین پشتیبان جهانی سازی بوده است. سالها طول میکشد تا پیامدهای تصمیم آن برای بازگشت به داخل برای حفاظت از خود در برابر رقابت چین کاملا روشن شود. ولی جهان نایستاده است. شرکتهای چندملیتی غربی که مدتها عامل اصلی تجارت خارجی و سرمایه گذاری و بزرگترین ذینفعان فضای باز تجاری بودند، امروز در سریعترین و پرجمعیتترین بازارهای جهان زمین را تسلیم کردهاند. حالا چین درحال دروی پاداشهاست.