«رفاه یک ملت را بهسختی میتوان از معیار درآمد ملی استنباط کرد.» این نقل قول از سایمون کوزنتس، پدر تولید ناخالص داخلی است؛ اقتصاددانی که اقتصاد آمریکا را نجات داد و توسعه را به این کشور بازگرداند. در واقع در وهله نخست آمریکا کوزنتس جنگزده و در نهایت کوزتنس آمریکا را نجات داد. […]
«رفاه یک ملت را بهسختی میتوان از معیار درآمد ملی استنباط کرد.» این نقل قول از سایمون کوزنتس، پدر تولید ناخالص داخلی است؛ اقتصاددانی که اقتصاد آمریکا را نجات داد و توسعه را به این کشور بازگرداند. در واقع در وهله نخست آمریکا کوزنتس جنگزده و در نهایت کوزتنس آمریکا را نجات داد.
جنگ داخلی و مهاجرت به آمریکا نقطه اوج زندگی کوزنتس بود. او که عاشق کار با دادهها بود، طی سالها با جمعآوری دادههای مختلف به نظریهای رسید که به منحنی کوزنتس معروف شد. کوزنتس در واقع با ارائه یک تجربه نظری از علم اقتصاد از یک یهودی جنگزده فراری از کشورش، تبدیل به یک نوبلیست اقتصاد شد.
۳۰ آوریل سال ۱۹۰۱ در شهر پینسک بلاروس (اوکراین کنونی) چشم به جهان گشود. در ۱۸ سالگی وارد دانشگاه شد و در رشته موردعلاقه خود تحصیل کرد؛ او در انستیتوی بازرگانی خارکوف به تحصیل علوم اقتصادی، آمار، تاریخ و ریاضیات پرداخت. اما جنگ به او امان فارغالتحصیلی نداد. در اواخر سال ۱۹۲۰ دوره عادی در انستیتو، با وقایع جنگ داخلی و سازماندهی مجدد توسط مقامات اتحاد جماهیر شوروی در حوزه آموزش عالی قطع شد.
با تشکیل اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۲۲ کوزنتس و خانوادهاش، مانند هزاران شهروند روسی دیگر به آمریکا مهاجرت کردند. او پس از مهاجرت به آمریکا ادامه تحصیل داد و موفق به اخذ مدرک دکترای اقتصاد دانشگاه کلمبیا شد.
میتوان گفت زمانبندی در زندگی کوزنتس بیعیب و نقص تنظیم شده بود. پس از ورود او به آمریکا، آن کشور در جهت رشد اقتصادی پیشرانی در جهان قرار گرفت، اما درست در سال ۱۹۲۹ بود که با یک فروپاشی عظیم در بازار سهام اقتصاد آمریکا از کنترل خارج شد و رشد اقتصادی جای خود را به بحران اقتصادی داد.
کوزنتس، پدر تولید ناخالص داخلی
رویای کوزنتس آن بود که تمام علم و دادههای کیفی را در قالب اعداد بیان کند، پس او علاوه بر ایدههایش در مورد نابرابری اقتصادی و توسعه، به دلیل اقداماتش در توسعه مفهوم مدرن تولید ناخالص داخلی (GDP) برای اندازهگیری بازده اقتصادی یک کشور شناخته شده است. در همین راستاست که او را پدر تولید ناخالص داخلی مینامند.
بحران اقتصادی آمریکا به حدی وخیم بود که تا جنگ جهانی دوم آمریکا از آن خارج نشد. اما کوزنتس آنجا بود که به اقتصاد آمریکا کمک کند. پیش از آن حدسیات غیردقیقی درباره اندازهگیری تولید ناخالص ملی وجود داشت. درنتیجه او یک روش صحیح را طراحی کرد که بتوان به صورت دقیق درآمد ناخالص داخلی را مشخص کرد.
در واقع او مخترع فرمول «مصرف+ مخارج دولتی+ سرمایهگذاری خصوصی+ صادرات و واردات= تولید ناخالص داخلی» است. چند سال بعد از بحران اقتصادی آمریکا کوزنتس توانست تولید ناخالص داخلی را نیز توسعه دهد.
اقبال جهانی کوزنتس
کوزنتس در جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۲ مدیر دفتر و برنامهریزی آمار هیات جنگ شد. اما پس از جنگ جهانی دوم او به عنوان مشاور به دولتهای چین، ژاپن، هند، کره، تایوان و اسرائیل در ایجاد سیستمهای ملی اطلاعات اقتصادی کمک کرد.
روابط گسترده بینالمللی او منجر شد تا شاخصهای آماری عملکرد اقتصادی ۱۴ کشور در اروپا، ایالات متحده و ژاپن به مدت ۶۰ سال جمعآوری و تجزیه و تحلیل شود. تجزیه و تحلیل عملکرد اقتصادی این کشورها در نهایت به پیشرفت تعدادی از فرضیههای مربوط به جنبههای مختلف مکانیسم رشد اقتصادی در رابطه با تغییرپذیری رشد، ساختار درآمد ناخالص ملی و توزیع نیروی کار، توزیع درآمد، ساختار تجارت خارجی کوزنتس ختم شد.
منحنی کوزنتس
کوزنتس علاوه بر کشفیات مهمی که در سالهای فعالیتش ثبت کرد، منحنی ابداع کرد که نشاندهنده یک رابطه معکوس Uشکل بین نابرابری درآمد و رشد اقتصادی است. او که در دهه ۱۹۷۰ درپی رشد اقتصادی و توزیع برابر درآمد بود در این منحنی میگوید که در کشورهای فقیر رشد اقتصادی، نابرابری درآمد بین ثروتمندان و فقیر را افزایش داده است، اما در کشورهای ثروتمندتر رشد اقتصادی اختلاف را کاهش میدهد.
البته باید به این نکته اشاره کرد که زمانی که کوزنتس این نظریه را مطرح کرد نابرابری درآمد در کشورهای پیشرفته افزایش یافته بود، در حالی که در کشورهای آسیای شرقی که به سرعت در حال رشد بودند کاهش یافت. این مساله انتقادات زیادی را روانه منحنی کوزنتس کرد. در واقع منتقدان معتقد بودند که منحنی مساله نابرابری را بیش از حد تعمیم میدهد و این منحنی نمی تواند شواهد تجربی را در مورد چگونگی افزایش نابرابری درآمد در طول زمان منعکس کند.
از مهاجرت درپی جنگ تا نوبل اقتصاد
کوزنتس در طول زندگیاش ۳۱ کتاب و بیش از ۲۰۰ مقاله نوشت و درست یک سال بعد از بازنشستگیاش، یعنی در سال ۱۹۷۱، برنده جایزه نوبل اقتصاد شد. نوبل او به دلیل تفسیر تجربی او از رشد اقتصادی که منجر به بینش جدید و عمیقتر در ساختار اقتصادی و اجتماعی و روند توسعه به کوزنتس تعلق گرفت.
دوران بازنشستگی سایمون کوزنتس طولانی نبود. او در هشتمین روز از هفتمین ماه سال ۱۹۸۵ و در سن ۸۴ سالگی درگذشت.