به گزارش اکوایران، نرخ بیکاری و مشارکت مردان در دو دهه گذشته فراز و نشیب زیادی را تجربه کرده است. نرخ بیکاری مردان در دو دهه گذشته بین ۶ تا ۱۲ درصد در نوسان بوده است. نرخ مشارکت مردان نیز در بهترین حالت به ۷۱ درصد رسیده است. از سال ۹۹ تا ۱۴۰۲، نرخ بیکاری […]
به گزارش اکوایران، نرخ بیکاری و مشارکت مردان در دو دهه گذشته فراز و نشیب زیادی را تجربه کرده است. نرخ بیکاری مردان در دو دهه گذشته بین ۶ تا ۱۲ درصد در نوسان بوده است. نرخ مشارکت مردان نیز در بهترین حالت به ۷۱ درصد رسیده است.
از سال ۹۹ تا ۱۴۰۲، نرخ بیکاری مردان روندی کاهشی داشته است. ولی از طرف دیگر، نرخ مشارکت نیز پس از آنکه در همین دوران به دلیل همهگیری کرونا به ۶۸ درصد کاهش یافت، در همین کانال باقی ماند. به طور کلی این عوامل نشان میدهد که پس از همهگیری کرونا، بخش قابل توجهی از مردان به طور دائمی یا موقت از جمعیت فعال خارج شده و همین امر موجب کاهش بیکاری شده است. بررسی ها نشان می دهد جمعیت شاغل ایران تازه در سال ۱۴۰۲ به جمعیت شاغل قبل از کرونا یعنی سال ۹۸ رسیده است.
بیکاری یکی از شاخصهای مهم اقتصاد است. از این جهت که بالا بودن آن نشان دهنده عدم استفاده از ظرفیتهای بازار کار کشور است. از طرفی، کاهش آن میتواند دو معنا داشته باشد؛ یکی، ایجاد اشتغال و بهبود وضعیت بازار کار است که چشمانداز خوبی از اقتصاد میدهد. دیگری، ناامید شدن نیروی کار از پیدا کردن شغل مناسب و خروج او از جمعیت فعال است.
نیروی کار اجباری به نام مرد
جمعیت فعال مجموع افراد شاغل و بیکار است و از نسبت آن به جمعیت حاضر در سن کار نرخ مشارکت اقتصادی به دست میآید. آن دسته از جمعیت فعال که به دنبال کار هستند ولی موفق به یافتن آن نمیشوند «بیکار» نامیده میشوند. از نسبت افراد بیکار به جمعیت فعال نیز نرخ بیکاری به دست میآید.
در سال ۱۴۰۲، جمعیت حاضر در سن کار ۶۴ میلیون نفر برآورد شد که نیمی از آن را مردان تشکیل میدهند. حدود ۲۶ میلیون نفر از این جمعیت تمایل به کار کردن دارند، بیش از ۸۰ درصد جمعیت فعال مرد هستند. در سال گذشته تعداد بیکاران مرد حدود ۱٫۵ میلیون نفر بوده که حدود ۷۰ درصد از کل بیکاران کشور را تشکیل میدادند. این موضوع نشان از مردانه بودن بازار کار ایران دارد.
به دلیل تفکرات سنتی که در جامعه ایرانی وجود دارد، مردان به هر قیمتی مجبورند وارد بازارکار شوند و حتی حاضر هستند تا مشاغلی نامتناسب با مهارتهای خود قبول کنند. به همین دلایل، بخش قابل توجهی از جمعیت فعال مرد هستند.
برای تحلیل بهتر وضعیت بازار کار لازم است تا علاوه بر نرخ بیکاری، نرخ مشارکت نیز با آن بررسی شود. اگر نرخ بیکاری کاهش و نرخ مشارکت افزایش یافته باشد، بازار نیروی کار بهبود یافته است. اما اگر نرخ بیکاری افزایش و نرخ مشارکت کاهش یافته باشد، خبر از افول بازار کار میدهد.
دوران رکود بازار کار
روند نرخ بیکاری و نرخ مشارکت مردان از سال ۸۴ تا ۸۷ کاهشی بودند. این اتفاق میتواند به دلیل ناامید شدن جمعیت بیکار از پیدا کردن شغل مناسب باشد که باعث شده از جمعیت فعال خارج شوند و به طور همزمان نرخ مشارکت و نرخ بیکاری کاهش پیدا کند.
از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۴ اقتصاد ایران روزهای جالبی نداشت و در رکود سپری میکرد، به بیان دیگر اقتصاد کشور در ان سال وضعیت بلاتکلیفی داشت. این اتفاق بر بازار نیروی کار نیز سایه انداخت. در پایان دهه هشتاد به دلیل نوسانات بالای رشد اقتصادی بازار کار وضعیت جالبی نداشت.
نرخ بیکاری مردان از سال ۸۷ روندی افزایشی داشته تا اینکه در سال ۸۹ به قله تاریخی خود در نرخ ۱۱٫۹ درصدی رسیده است. به عبارتی دیگر، در سال ۸۹ از هر ۱۰۰ مرد ایرانی که به دنبال کار بودند، حدود ۱۲ نفر در پیدا کردن شغل مناسب ناکام میماندند. در این دوران نرخ مشارکت مردان نیز روندی نزولی داشت و در سال ۹۰ به کمترین مقدار خود در ۶۰٫۷ درصد رسید. به عبارت دیگر، سالهای آخر دهه هشتاد یکی از بدترین وضعیت ها برای بازار کار مردان به حساب می آید. چراکه علی رغم کاهش نرخ مشارکت، نرخ بیکاری نیز افزایش یافت.
در سالهای ابتدایی دهه ۹۰، با آغاز تحریمهای بینالمللی نرخ مشارکت مردان به طور کلی روندی صعودی داشته و نرخ بیکاری مردان نزولی بوده است. تا سال ۹۲، با وجود تحریمها، آمارها نشان از وضعیت نسبتا خوب بازار کار برای مردان میدهد. یکی از دلایل این اتفاق این است که تاثیرات رکود اقتصادی در همان سال تمام تاثیر خود را بر بازار کار نمیگذارد و امکان دارد حتی تا ۲ سال به تاخیر بیفتد. البته شایان ذکر است که با وجود آنکه نرخ مشارکت مردان در سال ۹۲ به ۶۳ درصد رسید و نسبت به سالهای اول تحریم صعود خوبی را تجربه کرده، نرخ مشارکت مردان در سال ۸۴ نزدیک به ۶۵ درصد بود.
از سال ۹۲ به بعد شاهد افزایش نرخ مشارکت و همزمان افزایش نرخ بیکاری مردان هستیم. این اتفاق نشان دهنده این است که بازار کار نتوانسته به طور کامل پاسخگوی نیروی کار حاضر در بازار باشد.
آیا انگیزه کار کافی است؟
با امضای برجام در انتهای سال ۹۴، به دلیل شکل گیری انتظارات مثبت از اقتصاد ایران، نرخ مشارکت مردان روندی افزایشی داشته است. ولی بازار کار ظرفیت جذب این حجم از نیروی کار مشتاق را نداشت و به دلیل عدم وجود شغل کافی شمار بیکاران نیز افزایش یافت. از طرفی، بعد از برجام رشد بخش صنعت سرمایه محور بوده است. رشد اقتصادی در این دوران بیشتر به دلیل افزایش حجم سرمایهگذاری بوده است. به همین دلیل، اثر مثبت آنچنانی بر بازار کار مشاهده نمیشود. به عبارت دیگر، رشد اقتصادی در دوران برجام بیشتر سرمایهبر بوده است تا کاربر.
جهش ناگهانی نرخ مشارکت
در سال ۹۷ نرخ مشارکت جهش چشمگیری داشته است. به طوریکه نرخ مشارکت مردان به بالاترین نقطه خود، یعنی ۷۱٫۴، رسید. این جهش به دلیل تغییرات آماری در مرکز آمار اتفاق افتاد. طبق تعریف مرکز آمار تا سال ۹۶، جمعیت حاضر در سن کار «۱۰ سال و بیشتر» بود. از سال ۹۷، این تعریف به «۱۵ سال و بیشتر» تغییر پیدا کرد. از آنجایی که بخش اعظم افراد زیر ۱۵ سال کار نمیکنند و جزو جمعیت غیرفعال هستند. به همین دلیل، نرخ مشارکت به طرز چشمگیری افزایش یافته است.
از طرفی، در سال ۹۷ به دلیل خروج آمریکا از برجام و تضعیف اقتصاد ایران، نرخ بیکاری مقداری بالا رفت و به ۱۰٫۵ درصد رسید. در ادامه، نرخ بیکاری مردان در سال ۹۸ با کاهش قابل توجه ۱٫۵ واحد درصدی به ۹ درصد رسید. نرخ مشارکت نیز همچنان در کانال ۷۱ درصد بود. به گفته برخی کارشناسان، سالهای ۹۷ و ۹۸ دوران عیل رغم تحریم ها رونق بازار کار ایران بوده است.
آسیب ادامه دار کرونا به بازار کار
از سال ۹۷ تا کنون نرخ بیکاری مردان روند نزولی خود را حفظ کرده و در سال ۱۴۰۲ به کمترین مقدار خود یعنی ۶٫۶ رسید. نرخ مشارکت مردان نیز پس از قله تاریخی خود در سال ۹۷، با همهگیری کرونا در سال ۹۹ به ۶۸٫۷ درصد رسید و همچنان در کانال ۶۸ درصد باقیست.
همانطور که گفته شد، کاهش نرخ بیکاری میتواند به دو دلیل اتفاق بیافتد. اول، به دلیل ایجاد شغل و کاهش تعداد بیکاران است که نشان دهنده چشماندازی روشن از اقتصاد است. دومی، به دلیل ناامیدی نیروی کار از جستجوی شغل باشد که باعث میشود به طور دائم یا موقت از جمعیت فعال خارج شوند. با توجه به وضعیت کنونی اقتصاد، میتوان بیان کرد که دلیل دوم عذر موجهتری برای کاهش نرخ بیکاری و نرخ مشارکت مردان در سالهای اخیر است که حتی با وجود گذر از بحران کرونا، بازار کار آنها بهبود نیافته است. برسی ها نشان می دهد در پایان سال گذشته جمعیت شاغل ایران تازه بعد از ۴ سال به جمعیت شاغل ایران قبل از کرونا رسید.
با همهگیری کرونا و قرنطینه تعداد زیادی از مردان شغل خود را از دست دادند و افرادی که به دنبال کار بودند نیز با توجه به شرایط، دیگر جویای کار نبودند. به عبارتی دیگر، حجم قابل توجهی از مردان از دایره تعریف افراد بیکار خارج شدند و دیگر در محاسبات بیکاری لحاظ نمیشدند. به همین دلیل، نرخ بیکاری و نرخ مشارکت در سالهای اخیر کاهش یافتهاند.