به گزارش اکوایران، محسن پورسیدآقایی، مدیرعامل سابق راه آهن و استاد دانشگاه علم و صنعت ایران در گفتگویی اختصاصی با «اکوایران» از گره کور توسعه حمل و نقل در ایران سخن میگوید. به گفته او توسعه در کشور بدون توسعه حمل و نقل شدنی نیست. او میگوید: شما اصلا تصور نکنید میتوانید یک ایران پیشرفته داشته […]
به گزارش اکوایران، محسن پورسیدآقایی، مدیرعامل سابق راه آهن و استاد دانشگاه علم و صنعت ایران در گفتگویی اختصاصی با «اکوایران» از گره کور توسعه حمل و نقل در ایران سخن میگوید. به گفته او توسعه در کشور بدون توسعه حمل و نقل شدنی نیست.
او میگوید: شما اصلا تصور نکنید میتوانید یک ایران پیشرفته داشته باشد و در کنارش یک نظام حمل و نقل عقب افتاده داشته باشید؟ ضربالمثلی هست که میگوید؛ خدا چنین شیری کی آفرید؟ الزام توسعه در کشور حمل و نقل است. اگر به دنبال توسعه هستیم، باید زیرساخت حمل و نقل را درست کنیم. چالشهای زیادی در حوزه حمل و نقل داریم، در باری و مسافری که آنها با هم متفاوت است.
پورسید آقایی اعلام میکند: اصولا کشورهایی مثل ایران که معدن، نفت و صنایعی همچون فولاد دارند؛ راه آهن مهمترین و مقرون به صرفهترین مسیر حمل و نقلشان است. ما باید راه آهن قوی و توسعه یافته داشته باشیم که بخش فولاد بتواند رشد کند و بخش پالایشگاهی رشد کند و گرنه ما نمیتوانیم فکر کنیم معادن کشور را توسعه میدهیم، ولی زیرساخت حمل و نقل را توسعه نمیدهیم.
او میگوید: چند سال است که برنامهریزی شده است که ظرفیت فولاد به ۵۰ میلیارد تن برسد. تولید ۵۰ هزار تن فولاد یعنی تولید ۱۳۰ تن مواد اولیه. این میزان مواد اولیه کشور با چه چیزی میخواهد جابه جا شود. با سیستم کامیونی با این جادهها قطعا راه حمل و نقل این مواد در تمام دنیا با راه آهن است، ولی با این راه آهن واقعا نمیتوان حمل و نقل انجام داد.
استاد دانشگاه علم و صنعت میافزاید: راه آهن کشور در بخش باری بسیار عقبافتاده است. هم خطوط یک خطه است، هم ناوگان مجهز نیست و هم یک تضادی بین بخش دولتی راه آهن و بخش خصوصی ایجاد شده است.
سقوط حمل و نقل باری ایران
به باور پور سیدآقایی، نتیجه این تقابل بین دولت و بخش خصوصی باعث شده است؛ بخش خصوصی نه تنها سرمایهگذاری جدید نکند، بلکه سرمایههایش را از این بخش بیرون میبرد. نتیجه مقابله دولت و بخش خصوصی در صنعت ریلی باعث کاهش بهرهوری شده است. دراین سالها نه تنها راه آهن کشور رشد نکرده است؛ بلکه ظرف سه سال گذشته یک چهارم بار قبلیاش را از دست داده و به جاده داده است.
او میگوید: در واقع به جای اینکه راه آهن رشد کند و سهم بیشتری به دست بیاورد و بار بیشتری برود؛ برعکس شده است. فولاد کشور رشد کرده است؛ بار کشور افزایش یافته است. در مقابل بار راه آهن در طول سه سال متوالی به صورت بیسابقهای در طول تاریخ راه آهن، منفی شد. این اولین بار است که این اتفاق در کشور میافتد. در هر صورت یکی از مهمترین چالشها موضوع سرمایهگذاری است که دولت باید برای آن فکر جدی بکند.
مدیرعامل سابق بخش حمل و نقل ریلی شرکت مپنا میافزاید: باید منافع اقتصادی کافی برای بخشخصوصی درست کند تا دوباره ترغیب شود وارد این حوزه شود. از طرفی باید خطوط یک خطه را دو خطه کند.
یارانههای بی حساب و کتاب
از نگاه پور سید آقایی گذشته از رشد سرمایهگذاری باید در حوزه حمل نقل باری، دولت باید در راستای افزایش بهرهوری هم قدم بردارد. به گفته او، اکنون بهرهوری حمل و نقل ریلی بسیار پایین است و سرمایهگذاریهایی که میشود با بهرهوری بسیار پایین است. درنیتجه باید روی بهرهوری بیشتر تاکید شود.
یک چالش مهم دیگر به گفته مدیرعامل سابق راه آهن این است که دولت به بخش جاده یارانههای بسیار زیاد میدهد. در مقابل در بخش حمل و نقل ریلی یک پولی از شرکتهای ریلی خصوصی میگیرد.
او میافزاید: به شرکت حمل و نقل بار عوارضی روی جاده نمیدهد، بلکه سوخت تقریبا میدهد. در مقابل در راه آهن ۴۰ درصد در آمد شرکتهای حمل و نقل به جیب دولت میرود تا خرج حقوق خودش را تامین کند.
این تضاد رفتار دولت بین جاده و ریل باعث شده است که سرمایهگذاری در بخش ریل فرار کند. بنابراین با این چالشها بخش ریلی نتوانسته موفق عمل کند.