جیمز هکمن در محله ی هایدپارک در ایالت شیکاگو متولّد شد. اگرچه محل تولّد وی به دانشگاه شیکاگو نزدیک بود اما خانواده وی ارتباطی با دانشگاه نداشتند و تا سال ۱۹۵۶ یعنی زمانی که به مرزهای جنوبی ( کنتاکی، اوکلاهاما ) مهاجرت کردند، در منطقه شیکاگو سکونت داشتند. هکمن در سال ۱۹۶۱ با هدف تحصیل […]
جیمز هکمن در محله ی هایدپارک در ایالت شیکاگو متولّد شد. اگرچه محل تولّد وی به دانشگاه شیکاگو نزدیک بود اما خانواده وی ارتباطی با دانشگاه نداشتند و تا سال ۱۹۵۶ یعنی زمانی که به مرزهای جنوبی ( کنتاکی، اوکلاهاما ) مهاجرت کردند، در منطقه شیکاگو سکونت داشتند.
هکمن در سال ۱۹۶۱ با هدف تحصیل در رشته فیزیک در دانشگاه کورنل از دبیرستان لیکوود واقع در حومه شهر دنور فارغ التحصیل شد اما درخواست او جهت دریافت بورسیه تحصیلی موسسه بوچر با موفقیت پذیرفته شد و طبق مقررات حاکم، پذیرفته شدگان میبایست در دانشگاه کلورادو به تحصیل بپردازند. از این رو هکمن در دانشکده فیزیک دانشگاه کلورادو واقع در بولدر به تحصیل پرداخت.
پیش از آنکه در سال ۱۹۷۳ به دانشگاه شیکاگو نقل مکان کند، به عنوان استادیار دانشگاه کلمبیا فعالیت میکرد. در طی دوران فعالیتش استاد راهنمای بیش از هفتاد دانشجو از جمله راس رابرتس، جرج برهاس، استفان کمرون و کارولین هاینریش بوده است.
تحقیقات اولیه هکمن بر اقتصاد کار، به ویژه تجزیه و تحلیل تفاوت دستمزدها و تأثیر آموزش بر درآمد متمرکز بود. کار او با نشان دادن اهمیت سرمایه انسانی در شکلدهی به نتایج فردی و رشد اقتصادی، نظریههای متعارف اقتصادی را به چالش کشید. تحقیقات پیشگامانه هکمن پایه و اساس کارهای بعدی او را در زمینه اقتصاد سنجی و ارزیابی خط مشی گذاشت.
سوگیری در گزینش
یکی از مهمترین کمکهای هکمن به اقتصاد، روش تصحیح هکمن است، یک تکنیک آماری که به سوگیری گزینش (Selection Bias) در دادههای مشاهدهای میپردازد. این روش به یک ابزار استاندارد در تحقیقات تجربی تبدیل شده است و به اقتصاددانان اجازه میدهد تا روابط علّی را با دقت بیشتری تخمین بزنند و از مجموعه دادههای پیچیده نتیجهگیری معناداری کنند.
تحقیقات اولیه هکمن بر اقتصاد کار، به ویژه تجزیه و تحلیل تفاوت دستمزدها و تأثیر آموزش بر درآمد متمرکز بود. کار او با نشان دادن اهمیت سرمایه انسانی در شکلدهی به نتایج فردی و رشد اقتصادی، نظریههای متعارف اقتصادی را به چالش کشید. تحقیقات پیشگامانه هکمن پایه و اساس کارهای بعدی او را در زمینه اقتصاد سنجی و ارزیابی خطمشی گذاشت.
یکی از مهمترین کمکهای هکمن به اقتصاد، روش تصحیح هکمن است، یک تکنیک آماری که به سوگیری انتخاب نمونه در دادههای مشاهدهای میپردازد. این روش به یک ابزار استاندارد در تحقیقات تجربی تبدیل شده است و به اقتصاددانان اجازه میدهد تا روابط علی را با دقت بیشتری تخمین بزنند و از مجموعه دادههای پیچیده نتیجهگیری معناداری کنند.
عمده شهرت هکمن به دلیل معرفی و ارائه مفهوم «گزینش سوگیرانه» به علم اقتصاد جدید است. سبک نگارشات مربوط به این مفهوم همواره پیچیده و دشوار اما ایده اصلی بسیار ساده است. اقتصاددانان همیشه از روی دادههای مربوط به دستمزدها، دستمزد متوسط و میانگین را محاسبه می کنند، حال آنکه تعداد زیادی از سوژهها بیکار بوده و بنابراین دارای دستمزدهای غایباند.
علاوه بر نوآوری های روش شناختی، هکمن به دلیل تحقیقاتش در زمینه اقتصاد «شکلگیری مهارت» و «رشد اولیه دوران کودکی» شهرت دارد. کار پیشگامانه او در مورد اهمیت مداخلات اولیه در شکل دادن به مهارتهای شناختی و غیرشناختی کودکان تأثیر عمیقی بر سیاست های عمومی و برنامه های اجتماعی با هدف بهبود نتایج آموزشی و کاهش نابرابری داشته است.
تحقیقات هکمن نشان داده است که سرمایه گذاری در آموزش در دوران کودکی بازده قابل توجهی از نظر پیشرفت تحصیلی بهبود یافته، درآمد بالاتر و نتایج سلامتی بهتر در آینده دارد. یافتههای او سیاستگذاران در سراسر جهان را آگاه کرده و بحثهایی را درباره نقش دولت در ارتقای تحرک اجتماعی و فرصتهای اقتصادی شکل داده است.
برنده نوبل ۲۰۰۰
هکمن در سال ۲۰۰۰ به همراه دانیل مک فادن به خاطر « توسعه تئوری و روش هایی برای تحلیل نمونهگیریهای منتخب»، جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. هکمن علاوه بر دریافت جایزه نوبل، در سال ۱۹۸۳ مدال جان بیتس کلارک را از اداره علوم اقتصاد آمریکا دریافت نمود و در سال ۱۹۹۲ به عضویت آکادمی ملی علوم انتخاب گردید. وی سخنرانی های گسترده ای در سراسر دنیا انجام داد و کتاب ها و مقالات متعددی به چاپ رسانده است.
هکمن هم چنین عضو کادر ویراستاران انتشاراتی مجله اقتصاد سیاسی ( ۱۹۸۷-۱۹۸۱ )، مجله اقتصاد کار ( ۱۹۸۲ )، مجله اقتصادسنجی ( ۱۹۹۷- ۱۹۸۳ )، مجله مروری بر ارزشیابی ( ۱۹۹۶- ۱۹۹۱ ) و مجله بازبینی اقتصاد و آمار در سال ۱۹۹۴ نیز بوده است.
جیمز هکمن در حال حاضر در سن ۷۹ سالگی به انجام تحقیقاتش در دانشگاه شیکاگو ادامه میدهد. خلاقیت او نمونهای از روحیه فکری جسورانه مکتب شیکاگو است. ایدههای اقتصاد خردسنجی هکمن، میراث تجربی مکتب شیکاگو را به قرن بیست و یکم منتقل میکند. همانطور که پیشتر از او، فریدمن و بکر به تفکر اقتصادی قرن بیستم شکل دادند.
در سالهای اخیر، هکمن به پیش بردن مرزهای تحقیقات اقتصادی ادامه داده و مرزهای جدیدی را در زمینههایی مانند تحرک اجتماعی، رشد اولیه کودکی و نابرابری بررسی کرده است. کار او همچنان در خط مقدم این رشته باقی مانده است و بحثهایی را در مورد برخی از مهم ترین چالش های پیش روی جامعه امروزی شکل می دهد.
میراث جیمز ژوزف هکمن به عنوان یک اقتصاددان پیشگام، مربی و روشنفکر عمومی این است که تحقیقات او تأثیر دگرگونکنندهای بر درک ما از سرمایه انسانی، آموزش و سیاست اجتماعی داشته است و بر نسلهای دانشمندان و سیاستگذاران تأثیر گذاشته است. همانطور که به آینده می نگریم، بینش هکمن همچنان ما را در پرداختن به مسائل پیچیده اقتصادی که جهان ما را شکل میدهد، راهنمایی میکند.