به گزارش اکوایران، در سال ۱۴۰۰ علیرغم اینکه مجموع هزینههای جاری و سرمایهای شرکتهای دانش بنیان حدود ۱۱ همت بوده است، تسهیلات دریافتی در قالب تسهیلات دانشبنیان طی ۱۲ ماه سال مورد بررسی حدود ۶۶ همت اعلام شده است. مشاهده میشود تسهیلات اعطا شده قابلیت پوشش ۶ برابر هزینههای این شرکتها در سال ۱۴۰۰ را داشته […]
به گزارش اکوایران، در سال ۱۴۰۰ علیرغم اینکه مجموع هزینههای جاری و سرمایهای شرکتهای دانش بنیان حدود ۱۱ همت بوده است، تسهیلات دریافتی در قالب تسهیلات دانشبنیان طی ۱۲ ماه سال مورد بررسی حدود ۶۶ همت اعلام شده است. مشاهده میشود تسهیلات اعطا شده قابلیت پوشش ۶ برابر هزینههای این شرکتها در سال ۱۴۰۰ را داشته است و حتی با فرض آنکه دانشبنیانها تمام مخارج خود را از تسهیلات بانکی خرج کرده باشند باز هم حدود ۵۵ همت تسهیلات باقی میماند.
به همین ترتیب ممکن است شبهههایی در رابطه با تسهیلات پرداختی به شرکتهای دانشبنیان و میزان اثرگذاری آنها در اقتصاد به وجود آید که نیاز به شفافسازی بیشتری در رابطه با میزان عملکرد و ارزش افزوده بنگاههای دانشبنیان را به میان آورد.
توان پوشش ۶ برابر هزینه دانشبنیانیها با تسهیلات اعطا شده در ۱۴۰۰
بر اساس گزارشهای منتشر شده از درگاه ملی آمار، در سال ۱۴۰۰ که آخرین گزارش در دسترس است مشاهده میشود مجموعا حدود ۱۱ هزار و ۳۰۶ میلیارد تومان مجموع هزینههای جاری و سرمایهای بنگاههای دانشبنیان طی دوازده ماه ۱۴۰۰ بوده است.
در مقابل آمار بانک مرکزی نشان میدهد در همین بازه زمانی حدود ۶۶ هزار و ۹۴۷ میلیارد تومان اعتبار در قالب تسهیلات دانشبنیان به پرداخت رسیده است. به عبارت دیگر ارزش وامهای اعطا شده در قالب اعتبارات دانشبنیان، نه تنها با فرض صفر بودن سرمایه خود بنگاهها، توانایی پوشش دادن تمامی هزینههای شرکتهای دانش بنیانی را داشته، بلکه بیش از ۵۵ هزار میلیارد تومان تسهیلات نیز مازاد بر هزینههای این شرکتها تسهیلات تخصیص پیدا کرده است.
به عبارت دیگر وامهای پرداخت شده در قالب دانشبنیان در سال ۱۴۰۰، قابلیت پوشش ۶ برابر هزینههای کل شرکتهای دانش بنیان در همین بازه زمانی را داشته است.
البته حائز اهمیت است که گزارش منتشر شده از مرکز آمار صرفا در بر دارنده هزینههای جاری و سرمایهای است بنابراین ممکن است هزینههای دیگری نیز وجود داشته باشد که در محاسبات این گزارش لحاظ نشده باشد.
بیش از ۷۰ درصد هزینه دانشبنیانیها در قالب هزینههای جاری
بررسیها نشان میدهد در سال مورد بررسی از حدود ۱۱.۳ همت هزینه دانشبنیانیها، تنها حدود ۳.۳ همت یا معادل تقریبا ۲۹.۴ درصد از کل هزینهها، بابت هزینههای سرمایهای و بیش از ۷۰ درصد آن بابت هزینههای جاری مانند پرداخت حقوق و دستمزد صورت گرفته است.
به همین ترتیب حدود ۴۰ درصد از هزینهها با هدف پرداخت حقوق به محققان شرکت دانش بنیان بوده و کمتر از ۸ درصد از هزینهها نیز به حقوق سایر کارکنان این شرکتها اختصاص داشته است. بیش از ۲۲ درصد از هزینهها نیز با عنوان سایر موارد در گزارش مرکز آمار به ثبت رسیده است.
دستمزد ۹ میلیون تومانی محققان و حقوق ۱۵ میلیونی پشت میزنشینها
در گزارش مرکز آمار عنوان شده در سال ۱۴۰۰ مجموعا حدود ۴۰ هزار نفر محقق تمام وقت یا پارهوقت در شرکتهای دانشبنیان مشغول به کار بودهاند. در این صورت با توجه به کل هزینههای پرداخت حقوق و دستمزد به محققان، میانگین حقوق هر یک از محققان بیش از ۹ میلیون تومان در هر ماه به دست میآید. این درحالیست که با وجود ۱۳ هزار و ۷۶۰ نفر کارکنان غیرمحقق این شرکتها، میانگین حقوق آنها در هر ماه از ۱۴۰۰ بالغ بر ۱۵ میلیون تومان برآورد میشود.
البته شایان ذکر است که از ۳۹ هزار نفر محقق مشغول در شرکتهای دانشبنیان، ۳۲.۴ هزار نفر از آنها به صورت تمام وقت در این واحدها مشغول بهکار بودهاند و به همین ترتیب باید این موضوع را درنظر گرفت که میانگین حقوق کل محققان نیز کمتر از حالت تماموقت برآورد شده است.
بهطور کلی سیستم توزیع اعتبارات، حقوق و دستمزد و نظارت، سه عنصر اصلی در سازوکار تولید ارزش افزوده در جامعه تلقی میشوند. برای توسعه هر یک از بخشها بیشک تامین مالی و توزیع اعتبار ضروری است اما نکته اول آن است که هرگونه امتیاز برای توسعه بخشی، باید همراه با نظارت و کنترل مناسبی همراه باشد تا زمینه فساد را ایجاد نکند.
دومین نکته آن است که با توجه به اینکه سیستم حقوق و دستمزد در شرکتهای دانشبنیان بهگونهای توزیع شده که پاداش افراد پشت میزنشین بیشتر از افراد محقق و خلاق باشد، به همین ترتیب ممکن است انگیزهها در جامعه بهجای حرکت به سوی خلاقیت و پژوهش، به سمت کارهای دفتری و اداری حرکت کند.