به گزارش اکوایران، سرمایهگذاران در سال جاری میلادی یک تجربه ترسآور در بارازهای سهام چین داشتهاند. به نوشته اکونومیست، در حالیکه شاخص اساندپی ۵۰۰ آمریکا اخیرا به بالاترین سطح تاریخی خود دست یافت، بازارهای سهام چین و هنگکنگ تنها در ماه ژانویه با افت ارزش ۱/۵ تریلیون دلاری مواجه شدند. سرمایهگذاران خرد به شبکههای اجتماعی […]
به گزارش اکوایران، سرمایهگذاران در سال جاری میلادی یک تجربه ترسآور در بارازهای سهام چین داشتهاند.
به نوشته اکونومیست، در حالیکه شاخص اساندپی ۵۰۰ آمریکا اخیرا به بالاترین سطح تاریخی خود دست یافت، بازارهای سهام چین و هنگکنگ تنها در ماه ژانویه با افت ارزش ۱/۵ تریلیون دلاری مواجه شدند. سرمایهگذاران خرد به شبکههای اجتماعی چینی هجوم بردند تا ناراحتی خود را ابراز کنند.
این افت ارزش به قدری قابل توجه بود که شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، در روز ۶ فوریه (۱۷ بهمن) در جریان این موضوع قرار گرفت و یک روز بعد، «یی هوئیمان» -رئیس رگولاتور اوراق بهادار چین- اخراج شد. اما به دنبال اقدام شرکتهای دولتی برای خرید سهام، قیمتها تا حدودی بازیابی شد و در روزهای آینده نیز امکان افزایش ارزش سهامها وجود دارد.
افت ارزش قابل توجه سهامهای چین
ارزش بازارهای سهام چین و هنگکنگ از زمان اوج خود در سال ۲۰۲۱ حدود ۷ تریلیون دلار (۳۵ درصد) کاهش یافته است. این در حالیست که بازارهای سهام آمریکا و هند به ترتیب با رشد ۱۴ درصدی و ۶۰ درصدی همراه شدهاند. این کاهش نشاندهنده یک مشکل اساسی است.
سرمایهگذاران در خارج از چین و داخل این کشور، زمانی دولت چین را به عنوان یک مباشر قابل اعتماد اقتصاد میدیدند. اکنون این اعتماد از بین رفته و میتواند عواقب شدیدی برای رشد اقتصادی چین داشته باشد.
پایان روزهای پرشکوه در بازارهای چین
کمتر از یک دهه پیش، حال و هوای بازارهای چین پرجوشوخروش بود و سرمایهگذاران خارجی بسیار مشتاق بودند از پتانسیل یک ستاره اقتصادی در حال ظهور بهره ببرند.
در آن زمان چین با یک روند ثابت و شگفتانگیز، بیش از ۶ درصد در هر سال رشد اقتصادی داشت. به دنبال دسترسی مستقیم سرمایهگذاران خارجی به بازارهای سهام چین از طریق هنگکنگ در سال ۲۰۱۴، حجم عظیمی از سرمایهگذاری خارجی اوراق بهادار به سرزمین اصلی سرازیر شد.
چهار سال بعد، یک شرکت مالی موسوم به «msci»، فرآیند گنجاندن بازارهای سهام چین در شاخصهای جهانی خود را آغاز کرد. دولت چین به نوبه خود امیدوار بود با حرفهای کردن و مدرنسازی بازارهای سهام این کشور، سرمایهگذاریهای خارجی را به خود جذب کند.
علاوه بر این، تمایل به توسعه یک بازار مالی به عنوان جایگزینی برای بخش املاک و مستغلات وجود داشت. گروهی از تاجران و سرمایهگذاران ثروتمند در حال ظهور بودند که توسط خود آقای شی به زندگی در رویای چین تشویق میشدند.
درک ضمنی این بود که سیاستهای چین هر چه که باشد، مقامات این کشور در زمینه سوق دادن اقتصاد به سوی ثروت، قابل اعتماد هستند. چین با یک سرعت قابل قبول به رشد اقتصادی خود ادامه خواهد داد، شهروندان آن همچنان ثروت و ثبات اقتصادی را بالاتر از آزادیهای سیاسی قرار میدهند و سرمایهگذاران خارجی بازده بسیار خوبی خواهند داشت. همه میتوانند ثروتمند شوند.
فرآیند مثبت بازارهای چین در چه زمانی متوقف شد؟
اما کجای کار غلط از آب درآمد؟ یک مشکل که بهطور قابل توجه به آن اشاره میشود، مربوط به سیاستگذاریهای رئیسجمهور چین است. یک سرکوب نظارتی بر بخشهای فناوری که در سال ۲۰۲۰ آغاز شد، اعتماد سرمایهگذاران را از بین برد.
بیرون آمدن چین از سیاست کووید صفر، یک شکست مفتضحانه بود. دولت چین نسبت به بحران بخش مسکن مردد بوده و این موضوع باعث از میان رفتن پساندازها و اعتماد مردم این کشور شده و دومین اقتصاد بزرگ جهان را به تورم منفی سوق داده است، به طوریکه قیمتها تا پایان ژانویه ۲۰۲۴ با بالاترین سرعت از زمان بحران مالی جهانی طی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹، در حال کاهش هستند.
هدف چین جلوگیری از احیای یک حباب اقتصادی است و در عین حال از ارائه کمکهای بیش از حد خودداری میکند. در عوض، تمرکز این کشور اولویتبندی رشد اقتصادی در بخشهایی است که همراه با «کیفیت بالا» در نظر گرفته میشوند؛ این بخشها برای رقابت چین با قدرت فنی، اقتصادی و نظامی ایالات متحده حیاتی هستند. با این حال، حتی در این بخشها، سوددهی در سال گذشته میلادی کاهش یافت. علاوه بر این، چین با کمبود محرکهای مورد نیاز برای تقویت اقتصاد خود مواجه است.
اشتیاق کمتر سرمایهگذاران داخلی و خارجی
بسیاری از سرمایهگذاران خارجی نسبت به سرمایهگذاری در چین اشتیاق کمتری پیدا کردهاند. آنها نهتنها به دلیل تصمیمات سوالبرانگیز سیاسی بلکه به دلیل نگرانی از اینکه روابط رو به وخامت بین چین و ایالات متحده میتواند به سرمایهگذاریهای آنها آسیب برساند، با چالشهایی روبهرو هستند.
در نتیجه، سرمایهگذاران خارجی چندین ماه است که به فروش سهامهای خود در سرزمین اصلی میپردازند. در حالیکه زمانی مدیران دارایی از گنجاندن چین در شاخصهای جهانی استقبال میکردند، اکنون در حال توسعه محصولات سرمایهگذاری هستند که این کشور را حذف میکند.
در عوض، سرمایهگذاران توجه خود را به کشورهایی مانند هند که به خاطر جمعیت زیادش معروف است و ژاپن که با فناوری پیشرفتهاش شناخته میشود، معطوف کردهاند. حتی هنگکنگ که بهشدت به شرکتهای سرزمین اصلی وابسته است، از این تغییر در اعتماد آسیب دیده است. در این میان، هند در ۲۲ ژانویه (۲ بهمن)، برای مدت کوتاهی از هنگکنگ پیشی گرفت و چهارمین بازار سهام بزرگ در جهان شد.
همچنین نشانههایی مبنی بر از میان رفتن اعتماد سرمایهگذاران چینی وجود دارد. علیرغم سه دهه رشد چشمگیر اقتصادی، افراد مرفه چین اکنون با کاهش قابل توجه ثروت خود روبهرو هستند. سرمایهگذاری این افراد در بخشهای مسکن و مالی رو به کاهش است و بررسیها نشان میدهد که بسیاری از متخصصان شاهد کاهش حقوق خود در سال گذشته میلادی بودند.
این وضعیت منجر به خروج سرمایه بیشتر از چین میشود. برای کسانی که قادر به دور زدن محدودیتهای چین در جریان خروج سرمایه نیستند، گزینههای امنتری مانند صندوقهای بازار پول یا سرمایهگذاری در صندوقهای اصلی که بازتاب سهامهای خارجی است، وجود دارد.
همه این موارد باعث ضربه به رشد اقتصادی چین میشود. بررسیهای اکونومیست از خانوارها نشان میدهد که تنها یک بخش کوچک اما پرنفوذ وجود دارد که بیشترین داراییهای مالی چین را به خود اختصاص دادهاند.
از آنجایی که این گروه نیز با چالشهای مالی مواجه است، این موضوع میتواند بر اقتصاد و تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری، اثرگذار باشد. سرمایهگذاران در داخل چین ممکن است به دلیل جایگزینهای محدود، خود را مجبور به سرمایهگذاری در بازارهای سهام ببینند.
از سوی دیگر، ترغیب دوباره سرمایهگذاران خارجی برای بازگشت به چین ممکن است دشوار باشد. در حالیکه سرمایهگذاران خارجی بخش کوچکی از بازارهای سهام چین را در اختیار دارند، حضور آنها از لحاظ تاریخی به عنوان یک معیار مهم در ارزیابی قیمت داراییها عمل کرده است.
علاوه بر این، ورود این سرمایهگذاران به بازارهای سهام چین در حدود یک دهه پیش با افزایش سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه توسط شرکتهای چینی همراه شد. بهطور عکس، خروج آنها میتواند باعث تأثیرات منفی در بخش نوآوری چین شود.
اقدامات دولت چین برای حل مشکل
به نظر میرسد شی جینپینگ میداند که یک جای کار درست نیست. علاوه بر اخراج رئیس رگولاتور اوراق بهادار، فروش استقراضی از سوی دولت محدود شده و به مدیران داراییهای دولتی دستور داده شده که به خریداری سهام اقدام کنند.
این اقدام میتواند قیمت سهامها را برای مدتی با افزایش همراه کند اما در عین حال ممکن است باعث وخیمتر شدن شرایط شود و برای سرمایهگذاران پیشین در سهامهای چین یادآور این موضوع باشد که چرا این بازار را ترک کردند.
ترس سرمایهگذاران
رئیسجمهور چین به جای آنکه دست به تغییرات گسترده بزند، اکنون در حال وخیمتر کردن شرایط است. در خانه، او در حال سرکوب انتقادات از وضعیت اقتصاد است. در همین زمان، چین شک و تردید خود نسبت به کسبوکارهای خارجی را بیشتر کرده و دستیابی به دادههای مالی برای سرمایهگذاران خارجی در حال دشوارتر شدن است.
در ماه دسامبر قوانین جدیدی برای صنعت بازیهای ویدئویی در نظر گرفته شد، اما پس از آنکه بازارها به شکل منفی به آن واکنش نشان دادند، این قوانین به شکل بیسروصدا برداشته شد. بانک مرکزی چین در ژانویه و با وجود ادامه روند تورم منفی، از کاهش نرخ بهره خودداری کرد. همه این موارد تنها باعث ترس سرمایهگذاران میشود.
مانع اصلی چیست؟
مانع اصلی به تغییر باور آهنین آقای شی مربوط میشود؛ باوری که میگوید او و حزب کمونیست باید بر تمام بخشها کنترل کامل داشته باشند. بازگشت اعتماد سرمایهگذاران نیازمند بازنگری نقش دولت در اقتصاد است، اما بعید است که رئیسجمهور چین کنترلهای خود را کاهش دهد.
سرمایهگذاران زمانی فکر میکردند که سیاستهای چین تأثیری بر توانایی آنها برای کسب پول ندارد. حالا که میدانند راه گریزی از سیاست نیست، با ترس بیشتری قدم برمیدارند.