به گزارش اکوایران، «بودجه خانوار» یکی از مهمترین دادههایی است که مرکز آمار به صورت سالانه منتشر میکند. طبق اطلاعات موجود در این گزارش، میتوان خانوارهای کل کشور را بر اساس سطح درآمدی که دارند در ۱۰ گروه تقسیمبندی کرد. بر اساس این دستهبندی، اولین گروه شامل خانوارهایی میشود که در سال ۱۲ میلیون تومان […]
به گزارش اکوایران، «بودجه خانوار» یکی از مهمترین دادههایی است که مرکز آمار به صورت سالانه منتشر میکند. طبق اطلاعات موجود در این گزارش، میتوان خانوارهای کل کشور را بر اساس سطح درآمدی که دارند در ۱۰ گروه تقسیمبندی کرد. بر اساس این دستهبندی، اولین گروه شامل خانوارهایی میشود که در سال ۱۲ میلیون تومان یا کمتر درآمد دارند. آخرین گروه نیز شامل خانوارهایی است که در سال ۱۲۰ میلیون یا بیشتر درآمد دارند.
دادههای مرکز آمار نشان میدهد که در سال ۱۴۰۱، تعداد افراد محصل در هر خانوار شهری بر اساس سطح درآمدی که این خانوار داشته متفاوت است. برای مثال، نزدیک به ۹۰ درصد از خانوارهای شهری با کمترین درآمد سالانه، حتی یک نفر محصل نیز در خانوار خود ندارند.
این در حالی است که هر چه به سطوح درآمدی بالاتر نزدیک میشویم این نسبت کاهش مییابد به طوری که در بالاترین سطح درآمدی، تنها حدود نیمی از خانوارها بدون فرد محصل هستند. همچنین، خانوارهای شهری با سطح درآمدی بیشتر از ۱۲۰ میلیون تومان در سال، بیشتر از سایر خانوارها دارای یک نفر محصل در خانوار خود هستند.
گروهبندی خانوارها طبق درآمد، از کمتر از ۱۲ میلیون تا بالای ۱۲۰ میلیون تومان
برای دستهبندی درآمدی خانوارها روشهای مختلفی وجود دارد که یکی از آنها دستهبندی بر اساس متوسط درآمد سالانه است. دادههای بودجه خانوار مرکز آمار نشان میدهد که به این روش میتوان کل خانوارهای کشور را در ده گروه درآمدی تقسیمبندی کرد. اولین گروه که نماینده کمدرآمدترین قشر جامعه است شامل خانوارهایی میشود که در سال کمتر از ۱۲ میلیون تومان درآمد دارند. باید توجه داشت که خانوار الزاما به معنای خانواده نیست بلکه نشاندهنده تعدادی از افراد است که با یکدیگر همخرج هستند و یک جا زندگی میکنند. طبق سرشماری سال ۹۵، بُعد خانوار در ایران ۳.۲ نفر است. یعنی هر خانوار به طور میانگین ۳.۲ نفر جمعیت دارد. در این ردهبندی، ثروتمندترین خانوارها در گروه درآمدی ۱۲۰ میلیون تومان و بیشتر در یک سال، قرار میگیرند.
سهم بالای خانوارهای بدون محصل میان کمدرآمدها
بررسیها نشان میدهد که در سال گذشته، ۸۹.۶ درصد از خانوارهایی که ۱۲ میلیون تومان یا کمتر از این مقدار در سال درآمد داشتهاند، حتی یک محصل نیز در خانوار خود ندارند. همچنین، از میان کل خانوارهای این رده درآمدی، ۹.۵ درصد خانوارها دارای یک فرد محصل و ۰.۹ درصد خانوارها دو محصل دارند.
هر چه از سمت خانوارهای کم درآمد به سوی خانوارهای با درآمد بالا حرکت کنیم، سهم خانوارهای بدون محصل کمتر و سهم خانوارهای دارای یک محصل بیشتر میشود. برای مثال، در سال ۱۴۰۱ از میان کل خانوارهایی که بین ۱۲ تا ۱۹.۵ میلیون تومان در یک سال درآمد دارند، ۸۰ درصد خانوارها بدون یک فرد محصل و ۱۳.۸ درصد آنها دارای یک فرد محصل هستند.
طبق دادههای سال ۱۴۰۱، سهم خانوارهای بدون محصل با نزدیکشدن به درآمدهای بالاتر به شکل قابل توجهی کاهش پیدا میکند. برای مثال، از میان کل خانوارهایی که در سال بین ۹۰ میلیون تا ۱۲۰ میلیون تومان درآمد دارند، تنها ۵۴.۳ درصد از آنها بدون محصلاند و بیش از ۲۵ درصد این خانوارها یک محصل دارند. همچنین، ۱۶.۴ درصد از آنها دو محصل و ۳.۶ درصد از آنها ۳ محصل در خانوار خود دارند.
بالاترین رده درآمدی مربوط به خانوارهایی است که در سال گذشته ۱۲۰ میلیون تومان یا بیشتر در طول یک سال درآمد داشتهاند. ۵۰.۹ درصد از این خانوارها هیچ فرد محصلی ندارند اما بیش از ۲۷.۵ درصد از این خانوارها دارای یک فرد محصل هستند. سهم خانوارهایی با ۲، ۳ و حتی ۴ محصل نیز در این رده درآمدی بالا است. برای مثال، ۱۸.۳ درصد از خانوارهای این گروه درآمدی ۲ محصل و ۲.۸ درصد از آنها ۳ محصل در میان خود دارند.
بنابراین به نظر میرسد که در سطوح درآمدی بالاتر امکان تحصیلکردن برای افراد بیشتری در یک خانوار فراهم میشود در حالی که این مشاهده درمورد خانوارهایی با درآمد پایین خلاف این رویه را نشان میدهد.