به گزارش اکوایران؛ ابتکار کمربند و جاده که سابقا به عنوان یک «کمربند و یک جاده» یا «یک کمربند و یک راه» شناخته میشد، یک طرح سرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی بیش از ۶۰ کشور جهان و توسعه دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است که برای سرمایهگذاری در زیرساختهای اقتصادی […]
به گزارش اکوایران؛ ابتکار کمربند و جاده که سابقا به عنوان یک «کمربند و یک جاده» یا «یک کمربند و یک راه» شناخته میشد، یک طرح سرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی بیش از ۶۰ کشور جهان و توسعه دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است که برای سرمایهگذاری در زیرساختهای اقتصادی جهان به منظور گسترش جهانی شدن و توسعه بازارها در دستور کار قرار گرفت. این طرح هر چند می توانست مزایای بسیاری را برای ایران به همراه داشته باشد با این حال چندان مورد توجه قرار نگرفت تا به این طریق شاهد تحرکات جدید کشورهای همسایه برای نهایی کردن این مسیر باشیم.
با توجه به بیتوجهی ایران در اجرایی کردن طرح «کمربند و جاده» این سوال مطرح می شود که الزامات مشارکت ایران در ابتکار «کمربند-راه» چیست؟ در این خصوص محسن شریعتینیا، استاد روابط بینالملل دانشگاه بهشتی و متخصص حوزه چین در جلسه اتاق فکر پروژه کمربند-راه با اشاره به گامهای تدوین نقشه راه مشارکت ایران در ابتکار «کمربند-راه»، از جمله پایش روند اجرای این ابتکار در یک دهه اخیر، تحلیل قوتها و ضعفها، فرصتها و تهدیدات ایران برای مشارکت در این پروژه، ترسیم جهتگیری استراتژیک ایران و ترسیم نقشه راه مشارکت ایران در آن گفت: پایش روند اجرای ابتکار کمربند-راه از چند منظر از جمله زنجیره ارزش جهانی، نقش کانونی زنجیرههای ارزش در اقتصاد جهانی، زنجیره ارزش چین محور و اسناد بالادستی دولت چین در حوزه ابتکار کمربند-راه صورت گرفته است.
شریعتینیا افزود: پایش روند اجرای ابتکار کمربند-راه، نشان داد ابتکار «کمربند-راه» نوعی زنجیره ارزش چینمحور است و مشارکت در آن تابع منطق مشارکت در زنجیرههای ارزش است، اما در دهه نخست اجرای «ابتکار ابریشم»، ایران حاشیهنشین بوده است.
بیتوجهی ایران به ایجاد این کریدورها موجب شد تا از سال گذشته شاهد تحرکات جدید کشورهای همسایه برای گسترش تعاملات تجاری باشیم، تحرکاتی که تحولات جدید در مسیرهای ترانزیتی که ایران میتوانست قطب اصلی آن باشد به وجود آورد. در این خصوص شریعتینیا با اشاره به اینکه در حال حاضر پروژههای جدید در اطراف ایران شکل گرفته است به این نکته اشاره کرد و گفت در حال حاضر طرحهای جدیدی در میان کشورها برای توسعه رابط تجاری اجرایی شده است که در این خصوص میتوان به توسعه بندر گوادر در کریدور اقتصادی چین-پاکستان، بندر خشک قورغاس در قزاقستان، منطقه همکاری تجاری و اقتصادی چین و مصر در سوئز، راهآهن جاکارتا-باندونگ در اندونزی و بازار تاجران دبی در جبلعلی اشاره کرد.
نقاط قوت و ضعف ایران
شریعتینیا در ادامه به تحلیل قوتها و ضعفها، فرصتها و تهدیدات ایران برای مشارکت در ابتکار کمربند-راه پرداخت و گفت: مشارکت در زنجیره ارزش چین محور، بهبود جایگاه ژئواکونومیک ایران، کاهش شکاف زیرساختی و تسهیل روند توسعه اقتصادی از جمله فرصتهای مشارکت در این طرح به شمار میآید و البته تهدیدها شامل تحریمهای ایالات متحده، گسترش وابستگی به چین و تثبیت موقعیت ایران در پیرامون اقتصاد چین، نفوذ فزاینده در بازارهای پیرامونی ایران، قاعدهگذاری بدون حضور ایران و تضعیف موقعیت ژئواکونومیک ایران است.
این استاد دانشگاه «انرژی و معادن»، «بازار داخلی بالقوه بزرگ»، «مشارکت در جاده ابریشم دیجیتال» و «موقعیت ژئواکونومیک» را جزو نقاط قوت ایران برای مشارکت در این پروژه برشمرد و گفت: نااطمینانی بالا، سیاست خارجی ژئوپلیتیک محور، عدم عضویت در سازمان تجارت جهانی، پیچیدگی نظام قانونی و حکمرانی در حوزه دیپلماسی اقتصادی، فقدان سیاست تجاری منسجم، عدم دسترسی به نظام مالی جهانی و قطبی شدن روابط با چین به عنوان نقاط ضعف ایران مطرح است.
او با تبیین جهتگیری ایران در مواجهه با این پروژه گفت: جهتگیری استراتژیک ایران، مشارکت در این پروژه بوده و دو پروژه کلیدی همکاری ایران و چین در قالب جاده ابریشم ریلی بوده است. البته هر دو پروژه با پیچیدگیهای فراوانی مواجهند و پیشرفت اندکی داشتهاند؛ نکته حائز اهمیت اینکه، نگاه گذرگاهی (کریدوری) به مشارکت در ابریشم، تقلیلگرایانه است.
شریعتینیا در ادامه، چارچوب سیاستی برای مشارکت در زنجیرههای ارزش جهانی و پیشبرد توسعه ایران را ترسیم کرد و گفت: جانمایی زنجیرههای ارزش جهانی در استراتژی توسعه، فراهم کردن قابلیتهای مشارکت در زنجیرههای ارزش جهانی، توسعه ظرفیت تولید در داخل، فراهم کردن یک چارچوب قوی زیستمحیطی، اجتماعی و حکمرانی و هم افزایی سیاستها و نهادهای حوزه تجارت و سرمایهگذاری جزو عناصر کلیدی این مشارکت باید باشد.
او سپس با اشاره به الزامات کلان مشارکت در زنجیره ارزش ابریشم، هماهنگی سیاستها، تجارت بدون مانع، اتصالات زیرساختی، تعاملات مردمی و همگرایی مالی را جزو این الزامات اعلام کرد.
سه قطب تولید در جهان
فریدون وردینژاد، مشاور دبیرکل اتاق تهران در امور چین، هم در این نشست با اشاره به اینکه در جهان، سه قطب تولید زنجیره ارزش شکل گرفته عنوان کرد: این سه قطب در آمریکا، اروپا و حول چین شکل گرفته است و سایر کشورها به عنوان مجموعههای پیرامونی این سه قطب نقش آفرینی میکنند.
او با بیان اینکه موقعیت ایران در ارتباط با قطب آمریکا و قطب اروپا نامشخص است، ادامه داد: تنها قطب زنجیره تامین که میتوان روی آن حساب باز کرد، چین است. اما چنانچه هر یک از این قطبها به این نتیجه برسند که ایران چاره ای جز انتخاب آنها ندارد، مشکلاتی ایجاد خواهد شد. در حالی که کشور باید به سمتوسویی حرکت کند که سیاست متوازنی را در ارتباط با هر یک از این زنجیرههای ارزش برقرار کند.
وردینژاد افزود: هیچ کشوری نمیتواند به پیشرفت دست پیدا کند، مگر آنکه بتواند ارتباط متوازنی را با همسایگان، منطقه و سپس قدرتهای جهانی برقرار کند. بنابراین قدم اول تنظیم ارتباط با همسایگان است و اگر قرار است در سازههای اقتصادی جهانی صاحب نقش باشیم باید مشکلات خود با همسایگان را برطرف کنیم.
او در ادامه عدم اتصال زیرساختهای کشور به زیرساختهای بینالمللی را عامل جاماندگی از تحولات جهانی خواند و در ادامه گفت: ایران طی سالهای گذشته روابط بدون تنشی با چین داشته اما چرا در ابتکار کمربند-راه مورد توجه قرار نگرفته است؟ نخستین دلیل، تحریمها بوده و در عین حال تصمیمات داخلی نیز در این مساله نقش داشته است.
وردی نژاد در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به آنچه در گزارش ارائه شده، مطرح شد، گفت: اگرچه در ابتکار کمربند-راه، گذرگاهها اهمیت نخست را دارا نیستند اما چینیها به دلیل نوع ارتباط با آمریکا ناگزیرند به گذرگاهها توجه نشان دهند و ایران نیز در تدوین سند سیاستی خود باید به این مساله توجه کند.