در این برش، مرتضی زمانیان، استاد اقتصاد و عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر توضیح میدهد چطور در نبود یک نظریه واحد، این هرجومرج است که بر کشورداری و سیاستگذاری ما حاکم میشود. خلط شدن امور مختلف در یکدیگر حاصل نداشت ایدهای واحد و منسجم (بخوانید تئوری) است.
این موضوعی است که بارها از سوی صاحبنظران و حتی سیاستمداران مورد اشاره قرار گرفته است. سالها پیش مسعود نیلی وضعیت نظریه نداشتن تصمیمگیران در ایران را به سوپرمارکتی تشبیه کرده بود که اجازه میدهد یک فرد به فراخور موضوع روز و علاقهاش، هر بخشی از هر نظریهای را که میخواهد بردارد و با آن اقداماتش را توجیه کند. تکلیف سیاستها و اقدامات بر آمده از این وضعیت هم که ناگفته پیداست.
زمانیان در ادامه بحثش به این نکته هم صحه میگذارد که پایبندی به یک تئوری کار بسیار سختی هم هست اما تنها را پیش بردن سیاستهای موثر همین است.
بُرشهای دیگر این سخنرانی:
۱. فرق داستانسرایی و تبیین در علوم انسانی چیست؟
۲. ارزانی کارگر در ایران بهمعنی یارانهای بودن آن است؟
کامل این سخنرانی را اینجا ببینید: