به گزارش اکوایران، با وجود انتظارات پایهای خوشبینانه از سوی شرکت گلدمن ساکس برای سال ۲۰۲۴، هنوز هم احتمال غیرقابل پیشبینی بودن این دادهها بسیار زیاد است. گلدمن ساکس اعلام کرده خطراتی وجود دارد که میتواند بیش از همیشه بر چشمانداز کلی این شرکت تأثیرگذار باشد. عمده نگرانیهای گلدمن ساکس پیرامون پیشبینیهای این شرکت از […]
به گزارش اکوایران، با وجود انتظارات پایهای خوشبینانه از سوی شرکت گلدمن ساکس برای سال ۲۰۲۴، هنوز هم احتمال غیرقابل پیشبینی بودن این دادهها بسیار زیاد است. گلدمن ساکس اعلام کرده خطراتی وجود دارد که میتواند بیش از همیشه بر چشمانداز کلی این شرکت تأثیرگذار باشد.
عمده نگرانیهای گلدمن ساکس پیرامون پیشبینیهای این شرکت از سیاست تغییر نرخ بهره است. اگرچه این احتمال وجود دارد که در صورت افزایش تورم به میزانی فراتر از پیشبینیها، برخی بانکهای مرکزی نرخ بهره را در ماههای آینده افزایش دهند؛ اما بهبود قابل توجه و مداوم در مدیریت تورم، این احتمال را که بانکهای مرکزی سیاستهای خود پیرامون نرخ بهره را به شکل سختگیرانهتری ادامه دهند، کاهش پیدا میکند.
همزمان، موانع برای کاهش نرخ بهره کمتر میشود زیرا روند کاهش تورم به سوی اهداف تعیینشده برای آن ادامه دارد. گلدمن ساکس همچنین درباره بانک مرکزی آمریکا اعلام کرده که احتمال کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو از آنچه در ابتدا انتظار میرفت، بسیار زیاد است. به عبارت سادهتر، احتمال کاهش نرخ بهره در آمریکا بیشتر از احتمال افزایش آن است (نمودار ۲۲).
همچنین یک خطر بالقوه وجود دارد که پیشبینی گلدمن ساکس از رشد اقتصادی به وقوع نپیوندد. یکی از نگرانیها این است که بررسیهای تولیدات صنعتی جهانی بهطور مداوم نتایج بدتر از حد انتظار را نشان میدهد؛ در واقع بهبود پیشبینیشده در فعالیتهای تولیدی ممکن است به تعویق بیوفتد. اگر شرکتها در واکنش به نرخهای بهره بالاتر، تصمیم بگیرند سطح موجودی خود (مقدار کالایی که در انبار دارند) را به کمتر از سطوح ثبتشده در سال ۲۰۱۹ کاهش دهند، این تعویق ممکن است رخ دهد. عامل دیگری که میتواند بر چشمانداز رشد اقتصادی تأثیر بگذارد، تقاضای بالا است. علاوه بر این، تقاضای بالا برای کالاها، به ویژه در ایالات متحده، ممکن است از روند پیشبینی شده پیروی نکند و بر چشم انداز رشد کلی اقتصاد تأثیر بگذارد.
خطر دوم در نگرانیهای ژئوپولیتیکی ریشه دارد؛ بهطور خاص، شدت گرفتن جنگ در خاورمیانه که میتواند تجارت از تنگه هرمز را با اختلال روبهرو کند؛ امری که در صورت وقوع، قیمت نفت و گاز را به شکل قابل توجهی افزایش خواهد داد و همین موضوع بر رشد اقتصاد جهانی تأثیر منفی خواهد گذاشت.