به گزارش اکوایران نرخ رشد بهرهوری در بهار سال جاری ۴.۷ درصد به دست آمده و ۷۵ درصد از رشد اقتصادی ۱۴۰۲ به رشد بهرهوری عوامل تولید نسبت داده شده است. آمار رشد ۴.۷ درصدی بهرهوری در بهار ۱۴۰۲ درحالی ارائه شده که برخی از کارشناسان عنوان میکنند نرخ بهرهوری و رشد آن در ایران […]
به گزارش اکوایران نرخ رشد بهرهوری در بهار سال جاری ۴.۷ درصد به دست آمده و ۷۵ درصد از رشد اقتصادی ۱۴۰۲ به رشد بهرهوری عوامل تولید نسبت داده شده است.
آمار رشد ۴.۷ درصدی بهرهوری در بهار ۱۴۰۲ درحالی ارائه شده که برخی از کارشناسان عنوان میکنند نرخ بهرهوری و رشد آن در ایران بسیار کم است.
به عقیده برخی از کارشناسان، نرخ اعلام شده بهرهوری ازسوی سازمان ملی بهرهوری از دقت لازم برخوردار نیست. باتوجه به روند مثبت درآمدهای نفتی در سالهای اخیر و تولیدات مرتبط با آن، طبیعی به نظر میرسد که نرخ بهرهوری با روش محاسبه فعلی افزایش پیدا کند.
آمارهای ارائه شده از بهرهوری در ایران
آمارهای منتشره مربوط به بهرهوری نشان میدهد نرخ رشد بهرهوری در سه سال اخیر مثبت اما نزولی بوده است. همچنین سازمان ملی بهرهوری اعلام کرده میزان رشد بهرهوری در بهار ۱۴۰۲ در کل اقتصاد حدود ۴.۷ درصد بوده است. این گزارش عنوان میکند بدین ترتیب از ۶.۲ درصد رشد اقتصادی در فصل نخست سال جاری، حدود ۷۵ درصد از آن ناشی از رشد بهرهوری بوده است.
نگاه دقیقتر به نحوه محاسبات نشان میدهد که نرخ محاسبه شده از طریق محاسبه میزان رشد شاخص تولید سرانه نهادههای تولید در اقتصاد به دست آمده است. بدین ترتیب اثر افزایش فیزیکی سرمایه و نیروی کار سادهسازی میشود و هر افزایشی در تولید رخ دهد، ناشی از بهبود بهرهوری نیروی کار در نظر گرفته میشود.
به عقیده برخی این نحوه محاسبه میتواند گمراهکننده باشد چرا که ممکن است افزایش تولید یک اقتصاد ناشی از بهبود روابط تجاری یا کاهش قیمت باشد. در این صورت افزایش تولیدات به دلیل افزایش مهارت و توانایی نیروی کار یا افزایش فیزکی نهادههای تولید نیست و از منبع دیگری تقویت شده است.
برای مثال در سالهای اخیر تولیدات بخش نفت و گاز با افزایش قابلتوجهی مواجه بوده است. به همین سبب تغییرات تولید سرانه لزوما نمیتواند نشاندهنده رشد بهرهوری باشد.
چالشهای محاسبه بهرهوری
با توجه به پیشفرضها، فرمول مورد استفاده برای محاسبه بهرهوری تغییر میکند اما عموما در ادبیات کلاسیک و نئوکلاسیکی اقتصادی، رشد اقتصادی را نسبت به رشد سرمایه و نیروی کار تعدیل میکنند، سپس باقیمانده رشد اقتصادی را به رشد بهرهوری نسبت میدهند.
علاوه بر این موضوع دادههای مورد استفاده برای تخمین میزان بهرهوری نیز میتواند تغییر کند. وابسته به اینکه اطلاعات کدام شرکتها استفاده شود یا از کدام گروه دادهها بهرهبرداری شود، نرخ بهرهوری تغییر میکند.
بنابراین بهطور کلی هنوز محاسبات آماری نرخ بهرهوری با چالشهای فراوانی مواجه است.
نقاط ضعف شاخص بهرهوری
بر اساس نقش هر یک از عوامل تولید و تحت تاثیر تابع تولید یک اقتصاد، ضرایب اهمیت سرمایه و نیروی کار تغییر میکند و بنابراین نقش بهرهروی در اقتصاد نیز دچار تغییر میشود. به دلیل پیچیدگیهای مربوط به تشخیص توابع تولید در یک اقتصاد و میزان اثرپذیری آن از تغییرات نهادهها، بهتر است تغییرات بهرهوری به صورت بخشی و بنگاهی بررسی شود تا میزان خطا در تقریب نرخ بهرهوری کاهش یابد. برای مثال برخی صنایع کاربر هستند و برخی سرمایهبر، بنابراین بازدهی افزایش این دو نهاده در هر یک از صنایع متفاوت خواهد بود.
همچنین در این روش محاسبه بهرهوری، اصلیترین پیشفرض، همگن بودن تابع تولید در اقتصاد است. تابع تولید همگن به معنای این است که اگر شما هر یک از نهادههای تولید را x برابر کنید، تولید با توجه به ضریب اهمیت نهاده، x برابر میشود. این درحالیست که ممکن است در یک اقتصاد با تابع تولید فزاینده یا کاهنده روبهرو باشیم. یعنی به ازای تغییر یک واحد نهاده تولید، میزان تولید بیشتر یا کمتر از یک واحد تغییر کند.
میان انجمن اقتصادخواندهها عموما تابع تولیدات در اقتصادهای توسعه نیافته، افزاینده تلقی میشود. اما حتی این موضوع که قدرت افزایش تولید در اثر افزایش نهادهها چقدر است بهطور دقیق قابل محاسبه نیست.
نظرات برخی کارشناسان درباره شاخص بهرهوری
عوامل رشددهنده بهرهوری عموما به تغییرات نهادی مربوط هستند و در بلندمدت خود را نشان میدهند. برای مثال اصلاح سیستم آموزش و پرورش، تشکیل ارتباط بین دانشگاه، تولید و جامعه، اصلاحات قوانین مربوط به مالکیت، اصلاحات روندهای قضایی و پیگیری شکایات، تامین کالاهای عمومی مانند راه و وسایط نقلیه و… از جمله اقدامات رایج رشددهنده بهرهوری هستند.
برخی از کارشناسان عنوان میکنند تغییرات بهرهوری عموما بسیار کوچک و نزدیک به صفر هستند و تنها تحت شرایط خاص مانند ورود تکنولوژی جدید به درون جامعه، میتواند دچار جهش شود.