به گزارش اکوایران، میزان هزینههای ماهانه هر خانوار با وضعیتهای شغلی مختلف سرپرست خانوار برآورد شده است. افراد مشغول در بخش خصوصی ذیل وضعیت کارفرما، کارکن مستقل، حقوق و مزد بگیر بخش خصوصی و کارکن فامیلی بدون مزد تقسیمبندی میشوند. سایر بخشها نیز به مزد و حقوقبگیر بخش تعاونی و مزد و حقوق بگیر بخش […]
به گزارش اکوایران، میزان هزینههای ماهانه هر خانوار با وضعیتهای شغلی مختلف سرپرست خانوار برآورد شده است. افراد مشغول در بخش خصوصی ذیل وضعیت کارفرما، کارکن مستقل، حقوق و مزد بگیر بخش خصوصی و کارکن فامیلی بدون مزد تقسیمبندی میشوند.
سایر بخشها نیز به مزد و حقوقبگیر بخش تعاونی و مزد و حقوق بگیر بخش عمومی دستهبندی شدهاند. افرادی از سرپرست خانوار که عموما شغلی ندارند و در عین حال دارای درآمد هسند، با عنوان غیرشاغل شناخته میشوند. از مثال های این بخش می توان به مستمری بگیران صندوقهای بازنشستگی و اجارهبگیران اشاره کرد.
محاسبات تشریح میکنند که در هر یک از خانوارهای شهری بر اساس تقسیمبندی وضعیت شغلی سرپرست خانواده، میانگین متوسط هزینههای تخصیص یافته به خوراکیها و دخانیات چقدر بوده و نسبت به سال قبل چه میزان رشد کرده است.
سفرهی کارفرمایان، کارمندان و کارکنان دولت
دادههای درگاه ملی آمار نشان میدهد که متوسط هزینه خوراکی و دخانی خانوار با سرپرست خانوار کارفرما، در سال ۱۴۰۱ ماهانه تقریبا معادل با ۴.۳ میلیون تومان بوده است. مشاهده میشود که در مقایسه با سال ۱۴۰۰، متوسط هزینه خوراکی خانوار با این وضعیت شغلی حدود ۵۲.۸ درصد رشد کرده است.
افراد حقوق بگیر بخش عمومی که شامل کارمندان دولت نیز میشود، دومین گروه پرهزینه در این تقسیمبندی هستند. دادهها نشان میدهد که میانگین هزینه خوراکی این گروه از جامعه، حدود ۳ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان در هر ماه بوده است. رشد هزینه خوراکی این قشر نسبت به سال ۱۴۰۰ معادل با ۵۳.۴ درصد تخمین زده میشود.
وضعیت خوراک خانوار خوداشتغالان و کارکنان فامیلی
کارکنان مستقل و کارکنان فامیلی بدون مزد در جایگاه بعدی از پرهزینهترین اقشار جمعیتی قرار میگیرند. البته ردهبندی گروههای مختلف با سرپرست خانوار متفاوت صرفا بر اساس هزینههای خوراکی و دخانی صورت گرفته و سایر هزینهها در آن لحاظ نشده است.
بررسیها حاکی از آن است که به ترتیب این دو گروه خانوار در سال ۱۴۰۱ بهطور متوسط هر ماه ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان و ۳ میلیون و ۲۶۰ هزار تومان صرف مخارج خوراکی و دخانی کردهاند. مشاهده میشود که در سال ۱۴۰۰ بیشترین هزینهی خوراکی در گروه خانوار با سرپرست کارکن فامیلی بدون مزد رقم خورده بود اما این رقم در طول یکسال شدیدا کاهش یافته و علیرغم افزایش سطح قیمتهای خوراکی، میزان هزینهی خوراکی این گروه کاهش پیدا کرده است.
حقوق و مزدبگیران بخش خصوصی، بیشترین رشد هزینهای
بر اساس دادهها، افرادی که در بخش خصوصی حقوق یا مزدبگیر هستند بهطور متوسط هزینهای نزدیک به ۳ میلیون و ۵۰ هزار تومان در هرماه صرف مخارج خوراکی کردهاند. هزینههای صرف شده در خوراکی بیشترین افزایش را در این گروه از جامعه تجربه کرده است. محاسبات نشان میدهد که این هزینهها در سال گذشته حدودا ۵۸.۹ درصد بیشتر از سال ۱۴۰۰ به ثبت رسیده است.
حقوق و مزد بگیران بخش تعاونی و سرپرستهای بدون شغل
آمارها نشان میدهد میزان هزینههای خانوار با سرپرست حقوق و مزد بگیر از تعاونی، نسبت به سال ۱۴۰۰ نه تنها افزایش نیافته، بلکه کاهش پیدا کرده است. بر اساس محاسبات میانگین هزینه خوراکی این قشر در سال ۱۴۰۱ حدود ۲ میلیون و ۱۷۰ هزار تومان بوده در حالیکه در سال ۱۴۰۰ میانگین هزینههای اختصاص یافته به خوراکی این قشر بیش از دو میلیون و ۶۷۰ هزار تومان بوده است. به عبارت دیگر نه تنها هزینههای خوراکی این دو گروه با تورم تعدیل نشده است، بلکه میانگین هزینه آنها در بخش خوراکی کاهشی واضح داشته است.
علاوه بر این موضوع دادهها بیان میکنند که هزینه یک خانوار با سرپرست غیرشاغل بهطور میانگین در هر ماه از سال گذشته حدود ۲ میلیون و ۸۵۰ هزار تومان بوده که نسبت به سال ۱۴۰۰ با افزایشی ۴۹.۳ درصدی روبهرو شده است.
با توجه به اینکه افزایش در هزینهها میتواند ناشی از افزایش قیمت کالا یا افزایش مصرف باشد، زمانیکه تورم وجود دارد اما مجموعه هزینهها کاهش مییابد به معنای این است که قطعا خانوار مصرف خود را کاهش دادهاند، اتفاقی که در دو گروه با سرپرستهای حقوق و مزد بگیر بخش تعاونی و کارکنان فامیلی بدون مزد رخ داده است. البته شایان ذکر است این عبارت لزوما به معنای این نیست که صرفا مصرف خوراکی این دو گروه کاهش یافته است؛ بلکه برای بررسی مصرف سایر گروهها باید دادههای دیگری از سطح قیمتها را وارد تحلیل کنیم که از موضوع این گزارش خارج است.