بعد از انتشار صورتهای سود و زیان ۳ ماهه شرکتها، برآن شدیم تا صنعت فولاد را به عنوان صنعتی تاثیرگذار در بازار سرمایه بررسی کنیم؛ تا هم دورنما احتمالی این صنعت و به دنبال آن کلیت بازار را پیشبینی کرده باشیم و هم سهمهایی با پتانسیل بالا که عملکرد مطلوبی در ۳ ماهه گذشته خود به ثبت رساندند را شناسایی کنیم.
بعد از انتشار صورتهای سود و زیان ۳ ماهه شرکتها، برآن شدیم تا صنعت فولاد را به عنوان صنعتی تاثیرگذار در بازار سرمایه بررسی کنیم؛ تا هم دورنما احتمالی این صنعت و به دنبال آن کلیت بازار را پیشبینی کرده باشیم و هم سهمهایی با پتانسیل بالا که عملکرد مطلوبی در ۳ ماهه گذشته خود به ثبت رساندند را شناسایی کنیم.
اقتصادآنلاین – رجا ابوطالبی؛ البته برکسی پوشیده نیست که عملکرد ۳ ماهه شرکت به تنهایی نمیتواند معیار تصمیم گیری باشد و تداوم روند مناسب فروش و درآمدزایی شرکتها یکی از شروط اصلی برای سرمایه گذاری در آن سهمها به شمار میرود. یکی دیگر از آن شروط، بررسی حاشیه سود شرکتها است که آنرا با مثالی توضیح خواهیم داد: فرض کنید دو تولید کننده داریم که اولی اتومبیل و دومی محصولات غذایی تولید کرده و به فروش میرسانند. برای فروشنده اتومبیل، تولید هر کالا ۱۰۰ میلیون تومان تمام میشود اما میتوان آن را با قیمت ۱۵۰ میلیون تومان به فروش برساند؛ سودی ۵۰ میلیون تومانی! از طرفی فروشنده دوم محصولات خود را با بهای تمام شده ۱۰۰ هزار تومان تولید و با قیمت ۲۰۰ هزار تومان به فروش میرساند! سود خالص ۱۰۰ هزار تومانی! حاشیه سود اولی اما ۳۳٪ و برای دومی ۵۰٪ است. این در حالی است که در ظاهر فروشنده اول به علت سود خالص بسیار بیشتر جذابتر به نظر میرسد اما اینگونه نیست. البته که مثال فوق برای فهم بیشتر از مفهوم حاشیه سود خالص ( و عملیاتی) بوده و قیاسی مع الفارق است چرا که ۲ فروشنده در دو صنعت متفاوت مورد قیاس واقع شده و بهتر است برای شناسایی روند سودآوری شرکت، مقدار فروش و درآمد هر شرکت را با دوره های قبلی خود و در حالت کلیتر با هم گروهی های شرکت مقایسه شود! لازم به ذکر است که شرکتهای هم گروه محصولات تولیدی متفاوتی دارند که پارامترهای تاثیر گذار بر روند فروش آنها میتواند متفاوت با دیگری باشد.
در ادامه پس از جدول تغییرات سود هر سهم، حاشیه سود خالص و عملیاتی به تفضیل چرایی این تغییرات را برای نمادهای صنعت آهن و فولاد بررسی کردیم: