سکوت کردم و دیگر نمیتوانم همصحبت کسی شوم که بعد از ۴۲ سال به من خیانت کرده است…. کلافهام و دائم با خودم در تنهایی حرف میزنم…
سکوت کردم و دیگر نمیتوانم همصحبت کسی شوم که بعد از ۴۲ سال به من خیانت کرده است…. کلافهام و دائم با خودم در تنهایی حرف میزنم…
به گزارش اقتصاد آنلاین؛ روزنامه ایران نوشت: زن ۵۸ساله وقتی وارد اتاق شد، فکر میکردم احتمالاً درباره فرزندانش نیاز به مشاوره دارد اما وقتی لب به سخن گشود، چشمانش پشت عینکی که روی صورتش بود، پر از اشک شد و گفت: من ۴۲ سال است که ازدواج کردهام و همه سختیها و ناملایمات زندگی را با شوهرم ایرج تحمل کردم که حاصل این ازدواج ۳ دختر و ۲ پسر بوده که الان ۶ نوه دارم و همه فرزندانم ازدواج کردهاند و زندگی خوبی دارند.
من امروز اینجا آمدم تا درباره خیانت شوهر ۶۵ ساله خودم بگویم. راستش را بخواهید اصلاً نمیتوانستم این درد بزرگ را به فرزندانم بگویم. حس میکردم با این کار عزت و بزرگی شوهرم نزد فرزندانم از بین میرود. من ۱۴ ساله بودم که ایرج پسر همسایه دیواربهدیوارمان همراه مادرش به خواستگاری آمدند. پس از یک سال نامزدی با او ازدواج کردم و بعد از ازدواج هم با سختی زیاد درسام را ادامه دادم تا اینکه در رشته پرستاری قبول شدم.