اتحادیه اروپا زمانی سیاستی سهجانبه را پیش میبرد؛ ارتدوکس پولی، ریاضت مالی، تجارت و سرمایهگذاری آزادانه، با نهادهایی که از بالا نظارهنگر و راهنما میشوند. این قبل از آن بود که ایمانش به بقای نظم اقتصادی لیبرال توسط بازارگرایی یا همان مرکانتیلیسم چین و تا حدی با جنگهای تجاری دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده متزلزل شود.
اتحادیه اروپا زمانی سیاستی سهجانبه را پیش میبرد؛ ارتدوکس پولی، ریاضت مالی، تجارت و سرمایهگذاری آزادانه، با نهادهایی که از بالا نظارهنگر و راهنما میشوند. این قبل از آن بود که ایمانش به بقای نظم اقتصادی لیبرال توسط بازارگرایی یا همان مرکانتیلیسم چین و تا حدی با جنگهای تجاری دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده متزلزل شود.
به گزارش اقتصادآنلاین؛ در سالهای اخیر و با افزایش جنبوجوش در طول دوره همهگیری و جنگ در اوکراین، این بلوک تغییر و تحولات مهمی را تجربه کرده است. سیاستگذاران و سیاستمداران اتحادیه اروپا، مانند بسیاری از دیگر نقاط جهان، اکنون در زمین ژئواکونومیک بازی میکنند. آنها اقتصاد را به عنوان یک میدان نبرد برای رقابت ژئوپلیتیکی و سیاست صنعتی را به عنوان سلاحی برای دولتها در برابر یکدیگر کشف کردهاند. در این فرآیند، رهبران اروپایی اصول اقتصادی و ایدئولوژیکی را که زمانی مقدس میدانستند، به طور جزئی یا کلی کنار گذاشتهاند.
چندین شرایط و بحران در کنار هم قرار گرفتند تا این دگرگونی را تحت رهبری غیرمحتمل و تاریخی تکنوکراتهای لیبرال در بروکسل ممکن کنند. تأثیر همهگیری وجود داشت. همچنین این باور رو به رشد وجود داشت که اتحادیه اروپا برای مقابله با رقابت ناعادلانه و تاکتیکهای فشار تهاجمی چین و ایالات متحده به پاسخهای بهتری نیاز دارد. این تغییرات با پیشرفتهای سریع فناوری در انرژیهای پاک، کلاندادهها و هوش مصنوعی، که اتحادیه اروپا اکنون به دنبال مهار آنها از طریق سیاستهای صنعتی – در هماهنگی با بقیه جهان یا در صورت لزوم، علیه جهان، همزمان شد.