به گزارش اکوایران، یکی از مهمترین اجزای گزارشهای بانک مرکزی، پایه پولی است که میتواند سیگنالی از حرارت تورم در آینده اقتصاد باشد. در بررسی پایه پولی بانک مرکزی اجزای مختلفی دخیل است که هر یک به یکی از منابع یا مصارف بانک مرکزی اشاره میکند. این ارقام از دل داراییها و بدهیهای بانک مرکزی خارج […]
به گزارش اکوایران، یکی از مهمترین اجزای گزارشهای بانک مرکزی، پایه پولی است که میتواند سیگنالی از حرارت تورم در آینده اقتصاد باشد. در بررسی پایه پولی بانک مرکزی اجزای مختلفی دخیل است که هر یک به یکی از منابع یا مصارف بانک مرکزی اشاره میکند. این ارقام از دل داراییها و بدهیهای بانک مرکزی خارج شده و نشان میدهد میزان پول خلق شده توسط بانک مرکزی چقدر بوده است.
در نهایت پول خلق شده در اقتصاد خود را در تورم نشان خواهد داد. پس به دلیل سیگنالدهی این متغیر پولی، درک اجزای آن از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از اجزای این متغیر، «خالص سایر اقلام» است که در بخش منابع پایه پولی نوشته میشود. این بخش که رقم چشمگیری را به خود اختصاص داده برای چند ماه متوالی منفی بوده و از افزایش پایه پولی جلوگیری کرده است.
نیاز است بانک مرکزی درباره این متغیر توضیح داده و اجزای آن را با شفافیت بیشتری منتقل کند تا کارشناسان اقتصادی بتوانند درک عمیقٰتری نسبت به پایه پولی پیدا کنند و تحلیل دقیقتری نسبت به تورم پیش روی اقتصاد ایران داشته باشند.
وضعیت پایه پولی در سال گذشته
همانطور که عنوان شد بخش پایه پولی بانک مرکزی از دو قسمت منابع و مصارف تشکیل شده است. بخش مصارف به طور روشنی از میزان «اسکناس و مسکوک در جریان» و «سپردههای بانکها و موسسات اعتباری نزد بانک مرکزی» تشکیل شده است.
اما در بخش منابع علاوه بر اجزای اصلی یعنی «خالص داراییهای خارجی»، «خالص مطالبات بانک مرکزی از دولت»، «مطالبات بانک مرکزی از بانکها»؛ یک بخش دیگری نیز وجود دارد که اطلاعات کافی از اجزای آن در دست نیست. این بخش تحت عنوان «خالص سایر اقلام بانک مرکزی» در قسمت منابع پایه پولی آورده شده است.
علت اهمیت بررسی این بخش، حجم بالای آن در مقایسه با رقم پایه پولی دارد. برای مثال طبق آخرین آمار بانک مرکزی از وضعیت متغیرهای پولی در بهمن ۱۴۰۳، رقم پایه پولی معادل یک هزار و ۲۷۲ میلیارد تومان بوده است. در همین آمار، میزان «خالص سایر اقلام» معادل ۲ هزار و ۴۲۶ میلیارد تومان بوده است. به بیان سادهتر این بخش به تنهایی دو برابر کل پایه پولی ارزش داشته است.
اگر بخواهیم مثال دیگری برای درک بهتر اهمیت این بخش داشته باشیم باید گفت میزان «خالص سایر اقلام» در بهمن ۱۴۰۳ تقریبا معادل کل «خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی» در همان ماه بوده است.
اینکه یک بخش به ظاهر غیرمهم در اجزای پایه پولی میتواند روند و جهت رشد پایه پولی را به طور کلی تغییر دهد، باعث شده برخی اقتصاددانان در درک این بخش کنجکاو باشند. چراکه تحلیل این بخش میتواند ارزیابی دقیقتری از وضعیت متغیرهای پولی در آینده ارائه دهد.
انتظار میرود بانک مرکزی نسبت به انتشار اجزای بخش «خالص سایر اقلام» اقدام کند و دلیل کاهش شدید این بخش در پایه پولی را توضیح دهد تا این اقدام بتواند مسیر جدیدی در تحلیل متغیرهای پولی بانک مرکزی در آینده باشد.