به گزارش اکوایران، روند تشکیل سرمایه ثابت ناخالص سرانه در دو دهه گذشته فراز و فرودهایی داشته است. از نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ میتوان به عنوان دوران طلایی تشکیل سرمایه ثابت ناخالص سرانه یاد کرد. چرا که در این بازه زمانی مقدار سرمایه سرانه حدود ۲ میلیون تومان بوده و در سال ۱۳۹۰ به بیشترین […]
به گزارش اکوایران، روند تشکیل سرمایه ثابت ناخالص سرانه در دو دهه گذشته فراز و فرودهایی داشته است. از نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ میتوان به عنوان دوران طلایی تشکیل سرمایه ثابت ناخالص سرانه یاد کرد. چرا که در این بازه زمانی مقدار سرمایه سرانه حدود ۲ میلیون تومان بوده و در سال ۱۳۹۰ به بیشترین مقدار خود در ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان رسیده است. البته به عقید برخی متخصصین، پشتوانه اصلی آن رونق درآمدهای نفتی در این دوره بوده است.
در چند سال اخیر و پس از کرونا روند تشکیل سرمایه سرانه به طور ملایمی صعودی بوده، همچنان بسیار کمتر از مقدار تشکیل سرمایه سرانه در نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ بوده است. به طوری که، از سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۲ رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص حدودا منفی ۳۰ درصد و رشد تشکیل سرمایه سرانه در این مدت منفی ۴۲ درصد بوده است. از دلایل اصلی آن میتوان به ادامه تحریمهای خارجی، افزایش نااطمینانی و ریسک سرمایهگذاری در اقتصاد، کاهش واردات ماشین آلات و تجهیزات و کاهش پرداختهای عمرانی دولت اشاره کرد.
افزایش تشکیل سرمایه ثابت ناخالص سرانه نشان میدهد که اقتصاد یک کشور در حال رشد است و تولیدات و خدمات بیشتری ارائه میدهد. سرمایهگذاریهای جدید معمولا به ایجاد فرصتهای شغلی جدید منجر میشود. با افزایش سرمایههای فیزیکی و انسانی امکان تولید کالاها و خدمات باکیفیتتر و متنوعتر فراهم میشود که به بهبود سطح زندگی مردم کمک میکند.
به طور کلی، رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص برای کشورهای در حال توسعه بسیار مهم است و کاهش آن بیانگر کند شدن سرعت توسعه در یک اقتصاد است. چنانچه روند کاهشی رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص ادامه پیدا کند یا حتی منفی شود، نباید انتظار رشد اقتصادی مثبت را در سالهای آینده داشت، زیرا این متغیر موتور متحرک هر اقتصادی محسوب میشود.
محاسبه حجم اقتصاد به روش هزینهای
تولید ناخالص داخلی به مجموع کالا و خدمات تولید شده در یک اقتصاد در یک دوره مشخص اطلاق میشود. یکی از روشهای برآورد تولید ناخالص داخلی یا حجم اقتصاد، روش «هزینهای» است. در این روش، تمام کالاها و خدمات تولید شده در یک سال که توسط مردم، دولت و بازرگانان تقاضا و مصرف شدهاند، محاسبه میشود. در واقع، هزینهای که بخشهای اقتصادی برای پاسخگویی به تقاضای خود پرداخت میکنند، معادل ارزش کالا و خدمات تولید شده در آن سال است.
در روش هزینهای، اجزای اقتصاد «مصرف نهایی خصوصی»، «مصرف نهایی دولت»، «تشکیل سرمایه ثابت ناخالص» و «خالص صادرات و واردات» میشود. سپس، هزینهای که افراد کشور در هر یک از این بخشها پرداخت میکنند، محاسبه شده و مجموع آن معادل تولید ناخالص داخلی یا حجم اقتصاد کشور در آن سال برآورد میشود.
موتور رشد اقتصادی
تشکیل سرمایه ثابت ناخالص مجموع هزینههایی است که برای افزایش یا جایگزینی داراییهای فیزیکی یک اقتصاد در طی یک دوره زمانی مشخص صورت میگیرد. به طور کلی، این داراییها شامل دو زیربخش تحت عنوان «تجهیزات» و «ساختمان» است. به بیان ساده، تشکیل سرمایه ثابت ناخالص به معنای مخارجی است که بخش دولتی و بخش خصوصی به جهت سرمایهگذاری در یک سال در اقتصاد کشور انجام دادهاند.
تشکیل سرمایه ثابت ناخالص به عنوان موتور رشد اقتصادی شناخته میشود. با افزایش سرمایه، تکنولوژی بهبود مییابد و در نتیجه حجم اقتصاد نیز رشد میکند. دلیل آنکه به آن تشکیل سرمایه «ناخالص» میگویند این است که هزینههای جایگزینی داراییهای فرسوده نیز در این بخش لحاظ میشود. برای محاسبه خالص سرمایهها، باید استهلاک را از سرمایهگذاری ناخالص کسر کرد.
این گزارش به بررسی سهم هر ایرانی از سرمایه ثابت ناخالص پرداخته است. تشکیل سرمایه ثابت ناخالص سرانه به فهم این که به طور متوسط هر فرد در آن جامعه چقدر به افزایش داراییها کمک کرده یا از آن بهرهمند شده است، کمک میکند.
نمای تشکیل سرمایه ثابت ناخالص سرانه در دو دهه گذشته
در نیمه دوم دهه ۸۰، تشکیل سرمایه ثابت ناخالص سرانه صعودی بوده و مقادیر بالایی را تجربه کرده است. به طوری که، همه در حدود ۲ میلیون تومان بوده و با ادامه این روند، در سال ۹۰ رکورد ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی را ثبت کرده است. به عقیده برخی کارشناسان، تغییرات تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در این دوره تا حد زیادی تحت تاثیر درآمدهای نفتی بوده است.
در ابتدای دهه ۹۰ و با شروع تحریمهای بینالمللی، روند تشکیل سرمایه ثابت ناخالص سرانه نزولی شده است. مقدار تشکیل سرمایه سرانه از ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان در سال ۹۰ به ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان در سال ۹۴ رسیده است. این سیر کاهشی تشکیل سرمایه در کشور نشان دهنده کاهش پتانسیل رشد اقتصاد، کاهش ظرفیت در رشد درآمد سرانه و رفاه و کاهش ظرفیت اشتغال است.
در دوره برجام، با افزایش مجوزهای سرمایهگذاری خارجی صادر شده و دیدگاه مثبت به آینده، باعث سیر صعودی روند تشکیل سرمایه ثابت ناخالص سرانه شده و در سال ۹۶ به حدود ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان رسیده است.
با خروج آمریکا از برجام، سیر این روند باری دیگر نزولی شده است. با ادامه این روند، مقدار تشکیل سرمایه ثابت ناخالص سرانه به کمترین مقدار خود در حدود یک میلیون تومان در سال ۹۹ رسیده است. با وجود رشد بسیار ملایم این روند در چند سال اخیر، همچنان جای پیشرفت بسیاری باقیست. به طوری که، در ۴ سال مقدار تشکیل سرمایه ثابت سرانه تنها ۱۰۰ هزار تومان بیشتر شده است. ادامه تحریمهای خارجی، افزایش نااطمینانی و ریسک سرمایهگذاری در اقتصاد، کاهش واردات ماشین آلات و تجهیزات و کاهش پرداختهای عمرانی دولت مقدار تشکیل سرمایه در اقتصاد کاهش یافته است.
افول سرمایهگذاری در ایران
روند کاهشی تشکیل سرمایه ثابت ناخالص سرانه دلیل بر وجود برخی عوامل و تحولات ساختاری موثر بر سرمایهگذاری است که منجر شده اقتصاد ایران در مقایسه با گذشته، سهم کمی از مازاد تولید را مجددا در اقتصاد سرمایهگذاری کند.
شایان ذکر است که با وجود توافق برجام و یک دوره کوتاه رونق اقتصادی، همچنان سطح تشکیل سرمایه ثابت ناخالص سرانه از مقدار آن در دهه هشتاد فاصله بسیادی دارد.
به عقیده برخی کارشناسان، مشکل ایران در دهه گذشته، قوانین رسمی و غیر رسمی (نهادها) بوده که به شکلی تغییر کرده که سیستم اقتصادی بخشی از سرمایهها را به سمت فعالیتهای غیر مولد هدایت کرده است. همچنین این متخصصین بر این باورند که تغییرات درون سیستم اقتصادی گاها تا حدی ناکارا بوده که خروج سرمایه از کشور را تشدید کرده و انگیزه سرمایهگذار خارجی برای سرمایهگذاری در ایران را به شدت کاهش داده است.