به گزارش اکوایران، تعدادی از شاخصهای توزیع درآمد در سال گذشته نشان میدهد که نابرابری درآمدی در مناطق روستایی بیشتر شده است. یکی از این شاخصها ضریب جینی است که در مناطق روستایی در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ افزایشیافته است. از دیگر شاخصهایی که از آن برای سنجش نابرابری درآمدی استفاده میشود، نسبت […]
به گزارش اکوایران، تعدادی از شاخصهای توزیع درآمد در سال گذشته نشان میدهد که نابرابری درآمدی در مناطق روستایی بیشتر شده است. یکی از این شاخصها ضریب جینی است که در مناطق روستایی در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ افزایشیافته است.
از دیگر شاخصهایی که از آن برای سنجش نابرابری درآمدی استفاده میشود، نسبت هزینه دهکهای پرهزینه به هزینه دهکهای کمهزینه است. این شاخص نشان میدهد که دهکهای بالاتر چقدر بیشتر از دهکهای پایین هزینه میکنند.
تازهترین گزارش مرکز آمار دراینخصوص نشان میدهد که در سال گذشته و در مناطق روستایی، نسبت هزینه دهک دهم به هزینه دهک اول کاهشیافته است. این نسبت برای دو دهک آخر و دو دهک اول نیز از این رویه پیروی کرده است.
در مقابل، نسبت هزینه چهار دهک آخر به چهار دهک اول افزایشیافته است. بهعبارتدیگر، میتوان گفت که شکاف درآمدی در دهکهای متوسط افزایش یافته است.
نابرابری در روستاها به روایت ضریب جینی
ضریب جینی یکی از شاخصهای مهم برای سنجش اختلاف طبقاتی در کشور است. این شاخص بین صفر و یک تعریف میشود و هرچه به صفر نزدیکتر باشد به معنای نابرابری کمتر است.
تازهترین گزارش مرکز آمار از وضعیت توزیع درآمد نشان میدهد که ضریب جینی مناطق روستایی از ۰.۳۵۹۴ در سال ۱۴۰۰ به ۰.۳۶۴۳ در سال ۱۴۰۱ افزایش یافته است؛ بنابراین طبق این شاخص، نابرابری درآمدی در مناطق روستایی در سال گذشته بیشتر شده است.
ضریب جینی بهتنهایی نمیتواند معیار خوبی برای اظهارنظر قطعی درمورد شکاف درآمدی باشد و لازم است تا سایر شاخصها نیز در کنار آن لحاظ شود. به همین منظور، نسبت هزینه دهکهای ثروتمند به هزینه دهکهای فقیر نیز بررسی میشود.
دهک هزینهای چیست؟
منظور از دهک هزینهای این است که هر ده درصد از خانوارهای مناطق روستایی بر اساس هزینهای که در سال داشتند از کم به زیاد در یک گروه قرار گیرند. در این حالت، هزینه بهعنوان تخمینی از درآمد گرفته شده چرا که خانوارها به میزانی که درآمد داشته باشند هزینه میکنند. برایناساس، دهک اول فقیرترین و دهک دهم ثروتمندترین اقشار جامعه را پوشش میدهند.
البته نمیتوان گفت که مبنا قراردادن سطح هزینه بهعنوان درآمد کاملاً دقیق است چرا که ممکن است بخشی از افزایش هزینهها ناشی از تورم باشد و نه مصرف حقیقی. برای بررسی دقیق این مسئله به دادههای بیشتری نیاز است اما در از نظر اقتصادی از هزینهها بهعنوان تخمینی برای درآمد دهکها مورداستفاده قرار میگیرد.
عمیقشدن شکاف درآمدی در دهکهای متوسط
یکی از روشهای بررسی توزیع درآمد بین دهکهای هزینهای، نسبت هزینه دهکهای ثروتمند به فقیر است. برای مثال نسبت هزینه دهک دهم به هزینه دهک اول در مناطق روستایی از ۱۰.۷۶ در سال ۱۴۰۰ به ۱۰.۵۵ در سال گذشته رسیده است. یعنی در سال گذشته ثروتمندترین خانوارهای روستایی ۱۰.۵۵ برابر بیشتر از فقیرترین خانوارهای روستایی هزینه کردهاند (درآمد داشتهاند). کاهش این رقم نشان میدهد که شکاف درآمدی بین این دو دهک کاهش یافته است.
نسبت هزینه دو دهک آخر به دو دهک اول در مناطق روستایی نیز کاهشی بوده و از ۶.۵۲ در سال ۱۴۰۰ به ۶.۴۷ در سال گذشته رسیده است؛ بنابراین شکاف درآمدی میان دهکهای اول – دوم با دهم – نهم کمتر شده است.
در مقابل، نسبت هزینه چهار دهک آخر به چهار دهک اول صعودی شده و از ۳.۶۴ به ۳.۷ رسیده است. بهعبارتدیگر، چهار دهک ثروتمند در سال گذشته و در مناطق روستایی ۳.۷ برابر بیشتر از چهار دهک کمتر برخوردار هزینه (درآمد) داشتهاند؛ بنابراین شکاف درآمدی در دهکهای متوسط عمیقتر شده است.
تغییر سهم دهکهای میانی از هزینه کل؛ عامل احتمالی شکاف درآمدی
به نظر میرسد علت این رخداد در «سهم هر دهک از هزینه کل» نهفته باشد. این شاخص در مناطق روستایی نشان میدهد که اگر کل هزینه این مناطق را ۱۰۰ قسمت فرض کنیم، هر دهک در چند بخش از آن سهیم بوده است. طبیعتاً بالابودن این رقم در یک دهک نشاندهنده هزینه (درآمد) بالاتر در آن دهک است.
گزارش مرکز آمار نشان میدهد که سهم دهک چهارم و هشتم روستایی از کل هزینهها در سال ۱۴۰۱ به ترتیب ۰.۱۸ و ۰.۱ واحد درصد نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش یافته است. بنابراین شدت کاهش سهم در دهک چهارم بیشتر بوده و همین باعث شده تا توازن توزیع درآمد بین دهکهای میانی به سمت بیشتر شدن شکاف درآمدی حرکت کند.
در نتیجه، به نظر میرسد شکاف درآمدی بین ثروتمندترینها و فقیرترینها در روستاها و در سال ۱۴۰۱ کاهش یافته در حالی که این شکاف بین اقشار متوسط عمیقتر شده است.