شستا با داشتن بزرگترین هلدینگها و شرکتهای اقتصادی در کشور، به جای بهبود وضعیت اقتصادی کارگران و بازنشستگان، دچار زیاندهی و مشکلات مدیریتی شده است.
به گزارش نبض بازار،در نشست خبری اخیر، مدیرعامل شستا از برنامه فروش ۵۸ شرکت زیانده این مجموعه خبر داد. اما سوالات بسیاری از جمله سرنوشت پول فروش این شرکتها، برنامههای آینده برای ارتقای وضعیت این مجموعه و مدیریت ناکارآمد مطرح شده است. در ادامه به تحلیل این موضوع و بررسی تاثیرات آن بر زندگی کارگران و بازنشستگان میپردازیم.
شستا: هلدینگهای بزرگ، مشکلات بزرگتر
شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا) با بیش از سه دهه فعالیت، یکی از بزرگترین هلدینگهای اقتصادی کشور محسوب میشود. این شرکت در حوزههای متنوعی از جمله داروسازی، نفت، گاز، پتروشیمی و سیمان فعالیت میکند.
در ابتدا هدف از تاسیس شستا، مدیریت و سرمایهگذاری هوشمند منابع مالی تامین اجتماعی با هدف بهرهبرداری حداکثری از این داراییها برای بهبود وضعیت اقتصادی کارگران و بازنشستگان بود. اما در عمل، بسیاری از این شرکتها نه تنها سودآور نبودهاند، بلکه زیانده نیز شدهاند.
مدیرعامل شستا اخیراً اعلام کرده که ۵۸ شرکت این مجموعه به دلیل سودآوری پایین و زیانده بودن در لیست فروش قرار دارند. از این تعداد، ۱۰ شرکت زیانده، ۲۸ شرکت منحل و ۱۴ شرکت ادغام خواهند شد. این خبر نگرانیهای بسیاری را به همراه داشته است، چرا که مشخص نیست پس از فروش این شرکتها، سرنوشت پول فروش آنها چه خواهد شد و آیا این سرمایه به درستی در جهت بهبود وضعیت کارگران و بازنشستگان استفاده خواهد شد یا خیر.
نقد و تحلیل شستا از سوی فعالان کارگری
فعالان کارگری به شدت نسبت به این تصمیمها انتقاد دارند. به عنوان مثال، «مازیار گیلانینژاد»، یکی از فعالان کارگری، به این موضوع اشاره کرده که چرا این شرکتها زیانده شدهاند و چرا برای بهبود وضعیت آنها اقدام نمیشود.
او معتقد است که پس از فروش این شرکتها، باید مشخص شود که پول حاصل از فروش به کجا خواهد رفت. او نگران است که این سرمایهها مانند بسیاری از داراییهای دیگر، توسط مافیاهای اقتصادی حیف و میل شود و بازنشستگان و کارگران از منافع آن بهرهمند نشوند.
از سوی دیگر، برخی معتقدند که رویکرد فعلی مدیریت در شستا تحت تأثیر سیاستهای نئولیبرالیسم اقتصادی است که بر سوددهی در بازارهای مالی تأکید دارد و به جای حمایت از تولید داخلی، منابع را به سمت واردات و بورس هدایت میکند.
این نگرانی وجود دارد که با فروش شرکتهای شستا، منابعی که برای پرداخت مستمری بازنشستگان استفاده میشود، به شدت کاهش یابد و وضعیت اقتصادی کارگران و بازنشستگان بدتر شود.
آینده نامعلوم سرمایههای کارگران
از سوی دیگر، در حالی که مدیران شستا ادعا میکنند که نیازی به فروش داراییها ندارند، برنامهریزیها برای فروش بیش از ۵۰ شرکت بدون اعمال نظر و مشارکت صاحبان اصلی این شرکتها، یعنی کارگران و بازنشستگان، صورت گرفته است.
این تصمیمها نه تنها شفاف نیست، بلکه بسیاری از سوالات و ابهامات همچنان باقی مانده است.
در نهایت، به نظر میرسد که شستا، که قرار بود به عنوان یک نهاد اقتصادی قدرتمند و سودآور به بهبود وضعیت اقتصادی کارگران و بازنشستگان کمک کند، با مشکلات جدی مدیریتی و مالی مواجه است.
فروش شرکتهای زیانده و عدم شفافیت در مورد سرنوشت سرمایههای کارگران و بازنشستگان، تنها بخشی از مشکلات این نهاد بزرگ اقتصادی است که نیازمند رسیدگی فوری و اساسی است.
نظر شما در مورد فروش شرکتهای شستا چیست؟ تحلیلها و دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع:ایلنا