پس از انتشار نتایج کنکور سراسری امسال و تعیین رتبههای برتر، واکنشها و اعتراضات زیادی نسبت به سهم اندک مدارس دولتی در این آزمون شکل گرفت. کارشناسان به نبود عدالت در کنکور و اتلاف سرمایههای اجتماعی اشاره دارند.
اعلام نتایج کنکور امسال و سهم تنها ۷ درصدی مدارس دولتی در رتبههای برتر، نشاندهنده این است که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و تغییرات اعمال شده در این رقابت علمی نتوانسته است تأثیری بر افزایش درصد دانشآموزانی که از مدارس دولتی به رتبههای برتر دست یافتهاند، بگذارد.
ابراهیم سحر خیز، معاون سابق وزارت آموزش و پرورش، درباره نتایج کنکور امسال اظهار داشت: این رقابت بسیار سخت و نفسگیر بود که تنها ۷ درصد از رتبههای برتر آن به مدارس دولتی اختصاص یافت. حتی با تغییرات در قوانین مسابقه و تأثیر قطعی سوابق تحصیلی دانشآموزان، وضعیت مدارس دولتی بهبود نیافته است.
وی افزود: خبری که تابستان هر سال، همزمان با اعلام اسامی ۳۰ رتبه برتر گروه های آزمایشی در کنکور ، چند ساعتی به سوژه داغ رسانه ها تبدیل شده، به سردی گراییده و همه چیز دوباره از آب و تاب می افتد؛ گویی نه خانی آمده نه خانی رفته است.
معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش تاکید کرد: نتایج کنکورسالهاست که تناسب و تجانسی با عدالت آموزشی در ایران ندارد. با مروری هرچند گذرا و سطحی در نمرات خام داوطلبان این آزمون سراسری، می توان از عمق این کاستی ها، ناتوانی ها و نابرابری ها در مدارس دولتی ایران، پرده برداشت. گرچه آمادگی یا مهیا شدن برای آزمونی مثل کنکور، تنها یکی از کارکردهای آموزش و پرورش به حساب می آید؛ اما این سایه ، بر دیگر کارکردهای آشکار و پنهان مدرسه، همچنان سنگینی می کند. آموزش و پرورش، نهادی که باید تامین کننده فرصت های برابر برای تمامی دانش آموزان ، به دور از خاستگاه جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی باشد، در عمل به ماشین یا ساختاری برای بازتولید نابرابری، شکاف طبقاتی و اجتماعی تبدیل شده است.
او همچنین تاکید کرد: برخی برای طبیعی جلوه دادن این توزیع یا رویداد نابهنجار، در یک مصادره به مطلوب آشکار، می خواهند سهم مدارس خاصی مانند سمپاد ، هیات امنایی و نمونه دولتی ها در کنکور را که به برندی پیشتاز از مدارس خصولتی، ویژه گزینی و طبقاتی تبدیل شدهاند را به حساب همان ۸۵ درصدی بگذارند که راه یافتن به چنین مدارسی، برایشان تنها یک خواب و رویاست. زخم ناسوری که به جای علاج، گه گاهی نیز با توجیهی ناشیانه و نابخردانه، در صدد حاشا کردن آن برآمده یا با تشبیه «آموزش خوب به خودروی سواری لوکس» به شعور و باورهای فرهنگی و اجتماعی یک ملت که دفاع از عدالت آموزشی بخشی مهمی از آن است توهین می کنند.
سحرخیز در ادامه گفت: پس از مطالبه چند باره و البته بر زمین مانده مقام معظم رهبری، مبنی بر تقویت مدارس دولتی در برخورداری از فرصتهای برابر آموزشی، الحق و الانصاف صحبت های شب گذشته آقای پزشکیان ، رییس جمهور محترم در تبیین عدالت آموزشی که نشان از درک و تشخیص درست ایشان از عمق این فاجعه آموزشی در ایران داشت، بار دیگر اذهان عمومی جامعه را بیش از گذشته، به عواقب این تراژدی، معطوف داشت. امروزه رسیدن به نصیب برابر، آموزش خوب و باکیفیت، راه یابی به دانشگاه های سرآمد، تنها و تنها به زور و مدد پول میسر است.
معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش تاکید کرد: کیست که نداند «بیش از ۳۰ درصد از عملکرد دانش آموزان ایرانی، تابعی از وضعیت جغرافیایی، معیشتی و اقتصادی خانواده آنهاست که مانند تولدشان، نقشی در انتخاب و شکل گیری آن نداشته اند؟!» آری مدرسه های ما با هم تفاوت و توفیر زیادی دارند از شهریه های ۲۵۰ تا ۲۷۰ میلیونی مدرسه ای در شمال تهران بگیر تا مدرسه ای که به دلیل خالی بودن حساب مدرسه، آب و برق آن، اخطار چندباره قطع دریافت کرده است. مدرسه داریم تا مدرسه!
ابراهیم سحرخیز افزود: یکی علاوه بر ساعات هفتگی دروس، دانش آموزانش تا پاسی از شب، در انواع و اقسامی از کلاس های جبرانی خود را برای کنکور، المپیاد های علمی، مسابقات و جشنواره ها آماده می کنند. حساب مدرسه چنان پر است که هر از گاهی مدیر، حسابی از خجالت همکاران خود درآمده، تلاش های آنها را جبران می کند؛ اما چند خیابان آن طرف تر، مدرسه ای وجود دارد که دانش آموزانش با گذشت چند ماه از سال تحصیلی به نبود خیلی از چیزها، حتی یک توپ و تور خالی برای بازی در ساعات ورزش، تا معلم، مشاور و مربی عادت کرده اند. هر دو مدرسه دولتی است اما این کجا و آن کجا؟! خودمان را به تجاهل و تغافل نزنیم! آموزش و پرورش در ایران طبقاتی است و پول حرف اول و آخر را می زند.
وی در ادامه تاکید کرد: امیدوارم آقای پزشکیان که اکنون به عنوان طبیبی حاذق، به تشخیصی درست در آسیب شناسی کنکور و بی عدالتی در آموزش وپرورش رسیده است در علاج این درد مهلک، بی آنکه بر مصوبات ناسودمند شورای عالی انقلاب فرهنگی تکیه کند، در صدد تغییر یا تکمیل آن بر آمده، با کمک خواستن از دلسوزان وفادار به آموزش و پرورش همگانی، دست مافیا را از سیطره بر تعلیم و تربیت رسمی عمومی این کشور کوتاه کند. جناب آقای پزشکیان! مافیای تجاری سازی آموزش در ایران، آنچنان قوی و پر هیبت ظاهر شده است که تاکنون هیچ وزیری قدرت عرض اندام در برابر آن را نداشته است. راه دور نروید، آنها از رگ گردن به آموزش وپرورش دولتی نزدیک ترند.