محمدرضا نیک نژاد گفت: معلم ها به دلایل منطقی، اخلاقی و دلی در حال فعالیت در این شرایط اقتصادی هستند و اگر بخواهند به آموزش، نگاه صرفا درآمدزایی و اقتصادی داشته باشند خودشان را با هم پایه های خودشان در دیگر کشورها مقایسه می کنند.
احتمالا شنیده اید که برخی دانشجویان دانشگاه های پولی از این حرف ها می زنند که استادشان آنها را انداخته تا دوباره درس را بگیرند و پول بپردازند. این موضوع هرگز تایید یا رد نمی شود، اما در هر جامعه افرادی وجود دارند که به مسائل مالی توجه زیادی دارند و از هیچ خطایی معاف نیستند. اما آیا این موضوع برای معلمان نیز صدق می کند؟ آیا معلمان مدارس دولتی با تراکم کلاس بالا، دانش آموزان ضعیف را به سمت کلاس های خصوصی که خودشان معلم آن هستند سوق می دهند؟
محمدرضا نیک نژاد ، کارشناس حوزه آموزش، گفت: در نبود یک ساختار کارآمد، چیزی که پشتیبان آموزشی برای معلمان و پشتیبان پیگیری وضعیت آموشی برای والدین باشد وجود ندارد. دغدغه مدیران میانی به بالا آنطور که باید و شاید آموزش نیست و می توان با یک آمارگیری از عملکرد چند ماه یک وزیر، مشخص کرد که بیشترین دغدغه آنها، به چه سمت و سویی گرایش دارد. در این شرایط والدین به واسطه مشغله های زندگی، آگاهی های کارشناسانه برای پیگیری تحصیلات فرزندانشان را ندارند و تصور می کنند آن چیزی که در مدارس رخ می دهد آموزش است در حالی که اصلا نمی توان نام آموزش را بر اتفاقی که در مدارس می افتد نهاد.
وی در ادامه تاکید کرد: معلمان می دانند که آموزش در کشور رها شده است و اگر امروز چیزی به اسم حداقل های آموزشی اتفاق می افتد، به این دلیل است که کادر برخی از مدارس، به ویژه معلمان، دست و پا شکسته، غیرسازمان مند، کاملا سلیقه ای و متعهدانه آموزش را پیگیری می کنند.
نیک نژاد گفت: معلمان باید در کلاس ها به گونه ای درس بدهند که نه دانش آموزان با درس ضعیف دچار مشکل شوند و نه دانش آموزان درس خوان از کلاس دلزده شوند؛ بنابراین بهترین کار این است که میانگین کاری را در نظر بگیرند و روش تدریسی را در پی بگیرند که همه دانش آموزان به کلاس احساس تعلق کنند. اینکه اگر معلمان فقط روی پیشرفت درسی دانش آموزان ضعیف متمرکز شود، آن کلاس دیگر برای بچه های قوی تر کارایی ندارد. معلمی که از تجربه کافی برخوردار و متعهد است می بایست میانگین کلاس را در نظر بگیرد و در آن مسیر حرکت کند.
این کارشناس آموزش همچنین افزود: معلم ها به دلایل منطقی، اخلاقی و دلی در حال فعالیت در این شرایط اقتصادی هستند و اگر بخواهند به آموزش، نگاه صرفا درآمدزایی و اقتصادی داشته باشند خودشان را با هم پایه های خودشان در دیگر کشورها مقایسه می کنند. آنها می بینند که دولت ها هم نمی خواهد در زمینه رفع مشکلات اقتصادی شان، کاری انجام دهد. حال در این شرایط، از آنجایی که بعضی از معلم ها به کارشان نگاه اقتصادی دارند و از سویی دیگر هم حقوقشان کفاف یک زندگی عادی و معمولی را به ویژه در کلانشهرها نمی دهد، ممکن است رو به شغل دوم بیاورند که آسیب های غیرمستقیمی بر آموزش می گذارد.
وی با اشاره به اینکه برخی از معلم ها هم دست به دامن آموزش خصوصی می شوند و روند را در کلاس به سمتی می برند که از آن فضا استفاده کنند، گفت: این رویکرد فقط به این شکل نیست که معلم، دانش آموزانی با پایه های درسی ضعیف تر را به کلاس خصوصی بکشانند؛ بلکه آنها می توانند ذهن خانواده های دانش آموزان خوب و متوسط را نیز قانع کنند که به کلاس خصوصی نیاز دارد.
تا ۲۰۰ سال دیگر هم نمی توان با حقوق معلمی خانه دار شد
نیک نژاد با تاکید بر اینکه این رویکرد، ریشه در بی اخلاقی معلم ها ندارد، گفت: همه ما انسان هستیم و از یک سطح اخلاقی که ریشه های اجتماعی، اخلاقی و شخصیتی دارد برخورداریم. اینکه فکر کنیم همه آدم ها باید در سطح بالایی از اخلاق مداری قرار داشته باشند اصلا وجود ندارد. شکم گرسنه، اخلاق و… نمی شناسد و فقط می خواهد سیر شود. ریشه های این رفتارها در نبود اقتصاد سالم است. معلم ها در نیوزلند، بالاترین رقم دریافتی حقوق معلمان در جهان (۹۰هزار دلار در سال) را دارند، همچنین رقم دریافتی معلمان در کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز خیلی بیشتر از حقوق معلمان در ایران است. معلمان ایرانی با مقایسه رقم حقوقشان با هم سطح های خودشان در جهان به نوعی یاس و ناامیدی رسیده اند. در چنین شرایطی، احتمال خطای هر کسی از جمله معلم ها وجود دارد؛ لذا باید ریشه های این اتفاق خشکانده شوند. جوانان امروزی می دانند اگر تا ۲۰۰ سال دیگر هم بخواهند با حقوق زندگی کنند، نمی توانند یک خانه بخرند.
مسئولان آموزش و پرورش خیلی راحت از کوپنی سازی آموزش سخن می گویند!
این کارشناس حوزه آموزش با تاکید بر اینکه آموزش و پرورش می تواند وضعیت معیشتی معلمان را بهبود بخشد ولی نمی خواهد چنین کاری کند، گفت: مسئولان آموزش و پرورش کارهایی انجام می دهند که نشان می دهد آنها به هیچ چهارچوبی مقید نیستند و نگاهشان فقط پولی سازی آموزش است. مسئولان فعلی نظام آموزشی کشور خیلی رک و بی پرده از کوپنی سازی آموزش صحبت می کنند، در صورتی که اگر در کشورهای خارجی بودند، به خاطر این نوع صحبت مجبور به استعفا می شدند. این نشان می دهد، نگاه فعلی مسئولان به چه سمت و سویی گرایش دارد.
محمدرضا نیک نژاد، در پایان گفت: اگر دولت نخواهد یا نتواند آموزش را برای جامعه تامین کند اصلا حضورش به چه دردی می خورد؟ اگر دولت ها واقعا دلشان برای آینده کشور می سوزد، باید آموزش عمومی را خیلی سفت و سخت پیگیری کنند. هزینه کردن در حوزه آموزش، به نفع دولت هاست. با این وجود، می بینیم که مسئولان دائما در صدد برون سپاری و گسترش مدارس غیردولتی هستند. حتی مدارس دولتی هم به عناوین مختلف از خانواده ها پول دریافت می کنند که درست نیست. هر دولتی که روی کار می آید، می تواند این کار را انجام دهد ولی همتی برای انجام این کار وجود ندارد. دولت فعلی نیز در عین اینکه شعار رسیدگی به مستضعفان را مطرح می کند ولی رویکرد پولی سازی آموزش را می پروراند و اجرایی می کند.