امروزه یکی از معضلات زندگی شهری، افزایش جمعیت سگهای ولگرد در شهرها و معابر است که علاوه بر مسائل محیطزیستی، سلامت شهروندان را نیز بهخطر انداخته است؛ بهگونهای که در بعضی موارد شاهد مرگ کودکان بر اثر حمله سگها بودهایم.
این در حالی است که برخی افراد با غذارسانی به آنها، باعث تکثیر جمعیت سگها میشوند. بهگفته یک کارشناس ارشد تنوعزیستی، غذارسانی به سگهای ولگرد خود یک «حیوانآزاری» است. معمولا کانونهای تجمع سگهای ولگرد در مناطق مشخصی هستند. برخی کانونها در اطراف مراکز دفع پسماند هستند که بهعلت دسترسی به غذا، تعداد سگهای ولگرد در آن مکان افزایش مییابد. برخی دیگر، اطراف جادهها، پارکها، حاشیه شهرها و روستاهایی هستند که غذارسانها، حامیان سگها و گربههای ولگرد بهصورت غیرقانونی اقدام به غذارسانی به آنها در آن مناطق میکنند. صمت در این گزارش به فرآیندهای استاندارد غذارسانی و عقیمسازی و کاهش جمعیت حیوانات ولگرد پرداخته است.
غذارسانی افراطی ممنوع
تنها در سال ۱۴۰۰ نزدیک به ۲۵۰هزار نفر در کشور دچار سگگزیدگی شدهاند که از این تعداد ۲۵هزار نفر موردحمله سگهای ولگرد قرار گرفتهاند. این ۲۵۰هزار نفر مجبور به تزریق داروی ضدهاری نیز شدهاند. این در حالی است که در کمتر از ۱۰ سال گذشته، تنها حدود ۱۰۵هزار گزارش در سامانههای وزارت بهداشت و درمان ثبت شده؛ به عبارتی در مدت ۱۰ سال این آمار ۱۰برابر شده است. کارشناسان محیطزیست معتقدند، غذارسانیهای افراطی به حیوانات شهری سلامت آنها را بهخطر خواهد انداخت، چراکه از یکسو، هر حیوانی غذای مخصوص به خود را دارد و از سوی دیگر، چاقی مفرط عمر آنها را کوتاه میکند. درحالحاضر در کوهستانهای اطراف تهران هیچ جنبندهای جز سگ دیده نمیشود، این موضوع بهدلیل آن است که عدهای با غذارسانیهای افراطی به سگها سبب افزایش جمعیت آنها و بهدنبال آن از بین رفتن سایر موجودات زنده از جمله میشبرهها شدهاند. همچنین، غذارسانی بهصورت دستی برای پرندگان مهاجر نیز بسیار خطرناک است و میتواند سبب ایجاد مسمومیتهای غذایی در آنها شود.
نیازمند چه اطلاعاتی هستیم؟
آذین توکلی، جراح دامهای کوچک و عضو انجمن جراحی دامپزشکی ایران در گفتوگو با صمت درباره برخی اصول در حفظ سلامت حیوانات بیسرپرست یا حیوانات خانگی گفت: بسیاری از افرادی که با حیوانات خانگی سروکار دارند، نسبت به انجام برخی امور غافل هستند. برای مثال، بسیاری از آنها نسبت به مراقبتهای دهانی حیوانات خانگی ناآگاهند و سالها با حیواناتی مواجهند که عفونت دهانی دارند.
آیا عقیم کردن، نوعی حیوانآزاری است؟
همواره یکی از شبهات مهم، عقیم کردن این موجودات است؛ بسیاری از این افراد معتقدند که عقیمسازی حیوانات میتواند منجر به بروز برخی بیماریها شود و چرخهزیستی آنها را با مشکل مواجه کند. توکلی در اینباره گفت: عقیم کردن حیوانات خانگی بهلحاظ علمی امری پذیرفتهشده و صحیح است و هیچگاه حیوانآزاری محسوب نمیشده؛ چراکه فرآیند جفتگیری و فرزندآوری در حیوانات، مبتنی بر احساسات و هورمونی نیست و غریزی است، بنابراین فرآیند عقیمسازی، آسیبی به حیوانات وارد نمیکند. بهعبارتدیگر، در همهجای دنیا به این نتیجه رسیدهاند که عقیمسازی، عملی استاندارد است که دلایل مختلفی هم برای آن وجود دارد؛ چراکه در فرآیند عقیمسازی از بسیاری بیماریهای وابسته به هورمون پیشگیری میشود و زندگی سالمتر و خوشحالتری به حیوان میدهد. وی افزود: عقیمسازی از رشد تومورهای پستانی کشنده در جنس ماده جلوگیری میکند، همچنین در جنس نر که بزرگشدگی پروستات، بیماری شایع و کشندهای است، عقیم کردن آنها، احتمال بروز این بیماری را بسیار کم میکند. عقیم کردن حیوانات باعث میشود عادتهای بدجنسی و خشونت حیوانات بسیار کم شود، بنابراین عقیمسازی، فرآیندی پذیرفتهشده در جهان است که همه آن را قبول دارند، تنها اختلاف در سن عقیمسازی است که اگر دیرتر شود، در برخی نژادهای خاص منجر به بروز بیماریهایی میشود. عقیمسازی در مادهها پیشنهاد میشود، بهویژه در سنین پایین که جلوی بسیاری از بیماریهای وابسته به هورمون را میگیرد و زندگی سالمتری به حیوانات میدهد.
دیگر موضوعی که در اینگونه موارد باید نسبت به آن توجه داشت، اهمیت مشکلات تغذیهای است. توکلی در اینباره گفت: دیابت از جمله بیماریهایی است که بیشتر حیوانات خانگی بهدلیل شیوه غلط تغذیه با آن دستوپنجه نرم میکنند. در واقع، شیوه مناسب تغذیه از سوی صاحبان آنها رعایت نمیشود، زیرا دادن هر نوع موادغذایی بهویژه غذاهای انسانی به حیوانات، میتواند مملو از آلرژنها برای آنها باشد و معضلات عدیدهای را برایشان بهوجود بیاورد.
نابودی جمعی ممنوع
در ادامه، سراغ یکی دیگر از پژوهشگران در زمینه حیوانات بیسرپرست رفتیم. مجتبی طباطبایی، کارشناس محیطزیست در گفتوگو با صمت گفت: غذارسانی به حیوانات رهاشده، باید طبق اصول زیستمحیطی باشد و افرادی که اهتمام زیادی به انجام این کار دارند، باید بدانند که بهطورمشخص افزایش جمعیت یک گونه حیوانی آن هم رهاشده در طبیعت شهری، چندان به سود حیوان نیست. متاسفانه آمار دقیقی از حیوانات رهاشده در طبیعت شهری هم نداریم و وقتی صحبت از آمار حیوانات میشود، اغلب مسئولان تصور میکنند که تعداد جمعیت مهم است، در حالی که یکی از دادههای مهم، مربوط به جایگزینی جمعیت است.
وی افزود: در واقع نمیدانیم که سگهای ولگرد در سطح شهر در طول چند سال جمعیت خود را بازیابی میکنند. باتوجه به شواهد باید گفت که جمعیت سگهای ولگرد نهایتا در ۲ سال بهطور صددرصد جایگزین میشود، به این معنا که سگها به شکل طبیعی عمر نمیکنند، چراکه نه واکسیناسیون جدی میشوند و نه غذارسانی در روند استانداردی انجام میگیرد و بسیاری از آنها هم، در کشتار دستهجمعی از بین میروند.
طباطبایی گفت: معمولا کنترل جمعیت حیوانات رهاشده در سطح شهر در ایران با سیاست کشتار دستهجمعی جلو میرود که این روند بهشدت تهدیدی برای سلامت عمومی بهحساب میآید. تجربههای علمی ثابت کرده است که بهترین روش برای ریشهکن کردن بیماریهای قابلانتقال از حیوانات به انسان بهویژه در سگها واکسیناسیون است، درواقع با واکسیناسیون میتوان شیوع بیماری هاری را کنترل کرد.
کشتن به بهانه انتقال بیماری
وی افزود: برای اینکه واکسیناسیون بهشکل موثری انجام شود، باید ۷۰درصد جمعیت واکسینه شوند. در این شرایط زنجیره بیماریها قطع میشود. برای مثال، هاری از حد امکان منتقل نمیشود. دادههای علمی نشان داده است که واکسیناسیون ۷۰درصدی میتواند بیماری هاری را ریشهکن کند، به این معنی که دیگر هیچ انسانی مبتلا به بیماری هاری نشود. نکته مهم این است که کاهش جمعیت سگها کمکی به کاهش هاری نمیکند، چراکه انتشار این بیماری، وابسته به جمعیت نیست. بههمیندلیل، نمیتوان انتقال بیماری را بهانهای برای کشتار دستهجمعی حیوانات رهاشده دانست. این یک سیاست آسیبزننده به محیطزیست از سوی برخی رسانهها و مسئولان است که ابتلا به بیماریهای قابلانتقال به انسان را به جمعیت ربط میدهند.
عقیمسازی؛ یک راهحل مطمئن
بهگفته وی، برنامه جمعآوری و کشتار در هیچ جای دنیا نتوانسته است، به کنترل جمعیت کمک کند، چراکه در بهترین حالت، ۷۰ درصد جمعیت با این روش حذف میشوند و ۳۰ درصد باقیمانده از دید دور میمانند و این تعداد، میتوانند با تولیدمثل، کمبود جمعیتشان را پر کنند. راهکار قطعی این است که ابتدا سگها واکسینه شوند و برای پایدار شدن واکسیناسیون و عدمجایگزینی حیوانات با حیوانات دیگر، عقیم شوند.
وی گفت: ابتدا باید به این نکته توجه کنیم که عقیمسازی، رهاسازی نیست. در واقع، باید ابتدا عقیم شوند، سپس واکسینه و بعد به محل قبلی خود رها شوند تا بهآرامی جمعیت آنها کمتر شود.
لزوم رواج رفتار مسئولانه
وی افزود: سگهایی که بهعنوان کارگر مورداستفاده انسانها قرار گرفتهاند و سگهایی که بهعنوان همدم برای انسانها بهشمار میآیند، کمتر رها میشوند. سگهایی که رهاسازی میشوند، معمولا بهمثابه ابزار به آنها نگاه میشود. بههمیندلیل است که دستورالعملی که سازمان بهداشت جهانی برای کنترل جمعیت دارد، با رعایت اصول رفاه این حیوانات است. از اینرو دستورالعملی به نام ساماندهی سگهای بلاصاحب تدوین شد که در اصل عنوان این دستورالعمل اشتباه است، چراکه باید به کل جمعیت سگها تعمیم داده شود. سگهای دارای صاحب فعلی، منبع اصلی سگهای بلاصاحب بعدی هستند. در تمام دستورالعملها، مهمترین اصل در مدیریت جمعیت سگها، رفتار مسئولانه انسان است، چراکه سگها حیوانات اهلی هستند؛ بههمیندلیل، لازمه مدیریت جمعیت سگها، تغییر رفتار در انسان است.
پسماندها را مدیریت کنید
طباطبایی بااشاره به روشهای اصولی و علمی کاهش جمعیت حیوانات رهاشده گفت: یکی از این روشها، مدیریت دقیق پسماند است که خودبهخود منجر به کاهش جمعیت این دست از حیوانات در محیطهای ممنوعه نظیر زمین بازی کودکان و… میشود. همچنین، این روند باعث کوچ آنها به مکانهایی میشود که وجودشان پذیرفتهشدهتر است و در این مکانها باید دسترسی غذا برای حیوانات راحتتر شود.
طباطبایی افزود: روش دیگر، کنترل دسترسی این حیوانات به منابع غذایی است که بهعنوان ضایعات شناخته میشوند؛ نظیر پسماندهای گوشتی و…، اما باید بدانیم که این کنترل نباید منجر به گرسنگی بیش از حد و بروز مشکلات رفاهی برای آنها شود، چراکه در نهایت، سلامت جامعه را تهدید میکند. بهعبارتدیگر، در صورت گرسنه ماندن سگها، امکان هجوم به جمعیتهای انسانی وجود دارد که انتقال بیماری را هم بیشتر میکند.
سخن پایانی
آیا به لباس پوشاندن به سگ و استفاده از آن در برنامههای تلویزیونی و تبلیغات کسی معترض خواهد شد؟ آیا اگر صاحب سگی موها یا ناخن سگ را کوتاه کند، کسی معترض خواهد شد؟ بهدلیل اهلی بودن این حیوان است که کسی اعتراض نمیکند. در عین حال، اگر این اتفاق برای ببر، شیر یا شامپانزهای بیفتد، همه آن را مصداق حیوانآزاری میدانند، چراکه آنها حیوانات وحشی هستند و ما حق جدا کردن آنها از زیستگاهشان را نداریم. همچنین، هیچ فردی معترض به رژههای سوارکاری نیست، چراکه اسب، حیوانی اهلی است، اما استفاده از گورخر که حیوانی وحشی است بهجای اسب، منجر به اعتراضات بیشماری خواهد شد. استفاده از دلفینها در دلفیناریوم نیز بههمینشکل، اعتراضاتی را بههمراه داشت. بهگفته کارشناسان، مگر میشود در پارکهای شهر تهران گوسفند و گاو رها کنیم؟ آیا کسی معترض نخواهد شد و با شهرداری مکاتباتی برای مقابله با حضور گاو و گوسفند در پارکها انجام نخواهد داد؟ حضور سگهای ولگرد در شهرها هم مانند رهاسازی گاو و گوسفند است. همانطور که اقداماتی در راستای حذف و مدیریت کنترل جمعیت موشهای فاضلاب انجام میدهیم یا به مبارزه بیولوژیک و شیمیایی با حشرات شهری میرویم، درباره سگهای ولگرد نیز لازم است سیاست درستی را اتخاذ کنیم و با غذارسانی و حمایت نادرست، باعث افزایش جمعیت آنها نشویم. / روزنامه صمت