حسینی گفت: مدارسی را در کشور داریم که با شرایط خاصی ثبت نام انجام میگیرد و از همان سالهای ابتدایی برنامههای بلند مدتی برای دانش آموزان دارند. اینها مدارسی هستند که شهریههای آنها به صورت ارزی دریافت میشود.
آموزش و پرورشی که باید آینده ساز باشد به یک دستگاه هزینه ساز تبدیل شده است؛ دستگاهی عریض و طویل که ستادش تبدیل به رفتارهای پوپولیستی به نابودی کشیدن همه داشته های گذشته شده است؛ مدارس محل نگهداری چند ساعته دانش آموزان برای راحتی پدر و مادر در مدرسه ای که هیچ یک از استانداردهای علمی و فرهنگی و ورزشی و فضای فیزیکی ندارد شده و معلمانی که از بی عدالتی در رنجند.
رضامراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش به تازگی مدعی شد، «برای آموزش با کیفیت باید هزینه بدهید! هزینههای بالای مدارس غیرانتفاعی عادی است، شما اگر بخواهید یک ماشین مدل بالا هم سوار شوید باید پول بیشتری بدهید». نقدهای زیادی بر سخنان وزیر آموزش و پرورش در مورد نگاه مصرفی و پولی به تعلیم و تربیت در فضای مجازی شکل گرفت. مگر غیر از این است که قریب به نصف جمعیت کشور اعم از اولیا و دانش آموزان با واسطه و بی واسطه درگیر آموزش و پرورش هستند؟
در این راستا گفتگویی با سید جواد حسینی سرپرست و معاون وزیر سابق وزارت اموزش و پرورش داشتیم. حسینی ضمن اشاره به ریشههای ایجاد فاصله طبقاتی آموزشی به خبرنگار گسترش نیوز گفت: پس از دوران دفاع مقدس سهم دولت از آموزش و پرورش کاهش پیدا کرد. در حال حاضر سهم دولت حدود ۱۱ درصد است (۳۸ هزار میلیارد ان مربوط به رتبه بندی است). وقتی سهم دولت کاهش پیدا میکند به پیوست آن سهم مردم افزایش خواهد یافت. ۶۹ درصد از سهم آموزش را دولت پرداخت میکند که شامل مدرسه سازی و دادن حقوق به معلمان است اما هزینه کیفیت به عهده خانوادهها است که ۳۱ درصد از آن خواهد بود. این درحالی است که در کشورهای اسکاندیناوی و ژاپن سهم دولت ۹۹درصد است و خانواده یک درصد سهم دارد. با این اتفاق آموزش طبقاتی خواهد شد و خانوادههایی که دارا هستند از کیفیت و آموزش خوبی بهرهمند میشوند. متاسفانه در ایران شاهد چنین موضوعی هستیم و ما ۲۴ نوع مدرسه داریم. طبقاتی شدن مدارس و افزایش سهم مردم، آموزش طبقاتی را بدنبال خواهد داشت.
وی افزود: در دوره دفاع مقدس سهم آموزش و سلامت دو نیم برابر سهم دفاع و نظامی بود. در حال حاضر این بودحه مساوی شده است. ضمن اینکه این بودجه در تمام مناطق به یک میزان مصرف نمیشود. مثلا اگر سهم سالانه هر دانش آموز ۱۰ میلیون تومان باشد، دانش آموزی که در منطقهای دور افتاده باشد به علت کمبود امکانات و نداشتن تجهیزات لازم ممکن است ۳ میلیون را فقط مصرف کند و بقیه سر ریز میشود پس این فاصله طبقاتی بیشتر و بیشتر خواهد شد.
این کارشناس آموزش اظهار کرد: موضوعی بنام مدرسه حفاظتی وجود دارد بچه ای که خانواده ای غنی دارد و دانش آموزی که خانواده ضعیفی دارد؛ همگی با یکرنگی وارد مدرسه شوند سلامتی بالا و پایین و همچنین برخورداری مالی بیشتر و کمتر همگی در داخل مدرسه نیاید و پشت درب مدرسه دفن شود. مدرسه باید مکانیسمی را طراحی کند که نداشتههای دانش آموزان جبران شود. بر اساس قانون اساسی، آموزش باید رایگان، همگانی و در دسترس باشد.
حسینی در ادامه تاکید کرد: طبق بررسیهای بینالمللی که انجام شده کارکرد محافظتی مدرسه ۹۰ درصد است، یعنی ۹۰ درصد عملکرد دانش آموزان را در بیرون از مدرسه کنترل میکند. درحالی که در جامعه ایران نه تنها نابرابری بیرون از مدرسه کنترل نمیشود بلکه استمرار پیدا میکند. ای کاش فقط استمرار پیدا میکرد تشدید هم میشود. بنابراین مدرسه از کارکرد محافظتی باز میماند و محور اصلی جامعه بی عدالتی آموزشی میشود.
اختلاف طبقاتی باعث دلزدگی جامعه نسبت به آموزش میشود
وی افزود: بحث آموزش عالی و آموزش عمومی دو مقوله کاملا معکوس است. در دورههای آموزش عمومی افراد غنی با پول، آموزش، امکانات کافی و کیفیت بالا را دریافت میکند و افراد ضعیف آموزش رایگان و بی کیفیت دریافت میکند. در آموزش عالی درست مسئله برعکس میشود افراد پولدار آموزش با کیفیت و رایگان را دریافت میکنند و افراد ضعیف دانشگاههای بیکیفیت همراه با پول را دریافت خواهند کرد.
معاون وزیر سابق وزارت اموزش و پرورش در خصوص مشکل دانش آموزان ضعیف و ناامیدی طبقاتی گفت: مشکلی که بوجود آمده این است که افراد طبقه غیر برخوردار که بخش عمدهای از جامعه را تشکیل میدهند نا امید از حل اختلاف طبقاتی شدند. بدین جهت که خیلی از خانوادههای ضعیف با خواندن درس و بهرهمندی از امکانات آموزشی رایگان این اختلاف طبقاتی را پر میکردند. تنها روزنه امید این خانوادهها که دریافت آموزش رایگان با کیفیت بود که در حال حاضر از بین رفته است. آموزش یک خیل عمومی است و مانند هوا همگی باید بصورت رایگان و با کیفیت یکسان آنرا در دسترس داشته باشند.
حسینی خاطر نشان کرد: در این مرحله که آموزش پولی میشود آن شخصی که پول دارد آموزش را دریافت میکند. شخصی که ندارد آموزش دریافت نمیکند. پس چه اتفاقی میافتد؛ آن کسی که پول ندارد و آموزش دریافت نمیکند از فعالیت و تحرک اجتماعی دور میماند. با طبقاتی شدن آموزش، همبستگی اجتماعی هویت ملی و انسجام اجتماعی که با مدرسه هویت مییابد آسیب خواهد دید.
وی در ادامه ضمن اشاره به مدارس بینالملی و تنوع مدارس اظهار کرد: مدارسی را در کشور داریم که با شرایط خاصی ثبت نام انجام میگیرد و از همان سالهای ابتدایی برنامههای بلند مدتی برای دانش آموزان دارند. اینها مدارسی هستند که شهریههای آنها به صورت ارزی دریافت میشود اما با اینکه خیلی اطلاع دقیقی ندارم اما گمان نمیکنم این مدارس خیلی گسترده شده باشد. در هر صورت این مشکل و آسیب جدی است. اعتقاد من این است که باید مدارس ترکیبی شود. یک نوع مدرسه داشته باشیم و این همه تنوع جایز نیست یعنی همان کودک تیز هوشان و استثنایی و .. همگی در یک مدرسه باشند و آموزش یکسان دریافت کنند. معلمین هم آنقدر مهارت آموزش بالایی داشته باشند که بتوانند در مدارس به هرنوع دانش آموزی توانایی ارائه خدمت داشته باشد. نظام مدرسه باید توانایی تنوع آموزش را داشته باشد.
این کارشناس آموزش بیان کرد: تنوع اموزشی باید پیشنیاز کافی از سوی معلمان را داشته باشد. وقتی معلمان ما بتوانند در زمان تدریس هر نوع دانش آموزی را مدیریت کنند و از تنوع مدارس جلوگیری شود؛ آموزش پولی لزوما آموزش با کیفیت نیست آموزشی است که در آن دانش آموز بتواند از پس کنکور برآید.
نظام آموزش به ناکجا آباد خواهد رفت
حسینی در پایان گفت: منظور از آموزش با کیفیت آموزشی است که در آن حتی اگر دانش آموز را برای خارج از کشور و مهاجرت اماده نکند برای کنکور آماده میکند. در واقع یک مرحلهای برای ارزیابی و غربالگری است. این نوع ریلگذاری در نظام آموزش به ناکجا آباد خواهد رفت. به خاطر کنکور یک تعلیم تربیت تک ساعتی ایجاد میشود و یا افراد تمایل به موفقیت میل به مهاجرت به خارج از کشور پیدا میکنند.