اکبر نبوی معتقد است یک مسئلهای که وجود دارد این است که ما درباره قاچاق صحبت میکنیم آن چیزی که من در فضای مجازی خواندم این است که کیفیت فیلمهای لو رفته بسیار بالا است و از وضعیت خوبی برخوردارند. شاید نتوان اسم این لو رفتنها را قاچاق گذاشت، شاید یک ارادهای برای توزیع این محصولات از جایی به جز شبکه رسمی وجود دارد.
به تاریخ فیلمهای سینمایی که نگاه میکنیم، قطعا تجربه لو رفتن فیلمهای سینمایی به چشممان میخورد، هستند فیلمهایی که یا از روی پرده سینما قاچاق شدند، یا بدون اینکه اجازه اکران بگیرند در سایتها و کانالها در دسترس مخاطبان قرار گرفتهاند؛ منصفانه که به تعداد آنها نگاه کنیم میبینیم این رقم چندان زیاد هم نیست هر چند که حتی یک مورد هم اتفاق ناخوشایندی است، اما بالا نبودن رقم آن این امیدواری را به مخاطب و اهالی سینما میدهد که لازم نیست چندان هم نگران وضعیت سینما و نابهسامانی آن باشند، البته در حال حاضر باید هم نگران وضعیت نابهسامان سینما بود، چرا؟ چون وقتی در کمتر از ۵ روز سه فیلم سینمایی لو میرود یعنی وضعیت چندان هم تحت کنترل نیست.
در پی قاچاق غیرقانونی متوالی چند فیلم سینمایی به نمایش درنیامده، انجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران متنی رابشرح زیر منتشر کرد:
« بسیار متاسفیم که طی هفته گذشته شاهد انتشار نسخه های قاچاق فیلم های سینمایی همکارانمان در ابعاد گسترده هستیم.انتشار پی در پی فیلم های سینمایی به نمایش درنیامده به فاصله کمتر از یک روز زنگ خطری برای امنیت اقتصاد سینمای ایران است.
انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران از تمامی مسئولان سینمایی ، قوه قضاییه، پلیس فتا ، شورای صیانت از آثار سینمایی و… دعوت می کند تا هر چه سریعتر با تشکیل «ستاد بحران قاچاق فیلم» ضمن مسدود کردن درگاههای قاچاق ، از تداوم دزدی آثار سینمای ایران جلوگیری و با سارقان و عاملان به تاراج رفتن زندگی و سرمایه تهیه کنندگان برخورد لازم صورت گیرد.
همچنین از سازمان سینمایی انتظار می رود برای جلوگیری از هدر رفتن حقوق بیشتر صاحبان و مالکان آثار لو رفته، شرایطی برای نمایش فوری این فیلم ها در چرخه اکران و اکران انلاین پلتفرها ایجاد نمایند تا تماشاگران پیگیر سینمای ایران برای حمایت از هنرمندان آثار بتوانند به جای سودرسانی به قاچاقچیان با خریداری بلیت رسمی به تماشای قانونی فیلمها بنشینند .
انجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران »
پیرو همین ماجرا نگاهی انداختیم به دلیل این ماجرا که شاید تکثر فیلمهای پشت پرده اکران سبب رخ دادن این اتفاق شده است و به همین بهانه هم به گفتوگو با اکبر نبوی، منتقد سینما پرداختیم، او نیز دلایل را متعدد دانست که در ادامه میتوانیم این عوامل را بررسی کنیم.
چه اتفاقی در عرضه و تقاضای فیلمهای سینمایی رخ داده که سبب شده است آمار لو رفتن فیلمها افزایش یابد؟
منطقا این سوال را در حوزه تخصصی پخش و نمایش عمومی بایستی تهیهکنندگان، شورای نمایش و دفاتر پخش پاسخ دهند؛ اما من یک چیز کلی درباره این ماجرا میگویم و آن هم این است که متاسفانه ما در کشورمان مدیریت سینمایی نداریم و این بحث امروز و دیروز نیست بحث چند دهه است ، که ما به دلایل مختلف مدیریت سینمایی نداریم و در این فقدان ما با یک آشفتگی هم در تولید و هم در نمایش عمومی رو به رو هستیم.
اینکه میگویم مدیریت سینمایی نداریم صرفا از ناحیه دولت و حاکمیت نیست، بلکه در کنار دولت و حاکمیت خانواده سینما که همان خانه سینما است مدنظرم است. در حوزه تولید سه رکن اصلی وجود دارد؛ کارگردان و فیلمنامه را در یک دسته قرار میدهم، رکن دوم تهیه کننده و رکن سوم هم پخش است که من سینما دار را هم در دسته پخش قرار میدهم. جون نمیخواهم که عناصر تحلیلم متکثر شود و میخواهم تنها سه عنصر در داخل سینما داشته باشد.
در این میان هم شاهد هیچ تعامل برکشنده و روبه جلو میان مدیریت دولتی و خصوصی وجود ندارد، که بنشینند و یک برنامهای را بنویسند، این برنامه هم به هیچعنوان مبتنی بر سانسور و ممیزی نیست، در واقع منظور ایجاد تناسبی میان واقعیتهای نمایش، واقعیتهای پخش، واقعیتهای سالن و کمیت عددی تولید فیلم است که باید در نظر گرفته شود، تا به این آشفتگی و تشدد و برهم ریختگی یا بهتر است بگویم بیریختی وضعیت تولید و نمایش خاتمه دهد و متاسفانه همه ما هم شاهدان این آشفتگی و بیریختی هستیم.
نکته دوم این است که به دلایل متعدد و متکثر و حاکم شدن تفکر بازار آزاد_که البته حدی از آن قابل دفاع است_ که از حدی بگذرد قابل دفاع نیست و تبدیل به ضد رعایت ارزشها و مولفههای انسانی تبدیل میشود سبب شده که بسیاری از ارزشها و مولفههای فرهنگی ما نابود شود و نتیجه این شده که ارزش افزوده یک فیلم به عنوان یک کالای فرهنگی و هنری در میزان فروش آن فیلم خلاصه شود، در حالی که تمام کالاهای فرهنگی و هنری در میزان فروشش یک فیلم خلاصه شده است، در حالی که همه کالاهای فرهنگی دارای دو ارزش افزوده هستند؛ یکی ارزش افزوده اقتصادی و دیگری ارزش افزوده فرهنگی و هنری.
ارزش افزوده فرهنگی و هنری یک فیلم مطلقا با شاخصهای عددی قابل مقایسه نیست، چون شاخصهای عددی مبتنی بر کمیتها است، اما حوزه فرهنگ و هنر یک مولفه بسیار مهمتر دارد که آن کیفیت است، اساسا کیفتها است که زندگی را میسازد.
من منکر نقش اقتصاد و سرمایه در زندگی نیستم اما مولفههای دیگری هم وجود دارد، اما متاسفانه به این ماجرا توجهی نمیشود و همین سبب میشود که در حوزه نمایش و پخش اتفاقاتی رخ میدهد که حق و سهم آثار عامدانه یا از روی غفلت کنار گذاشته و نادیده گرفته میشود.
چرا میگویید عامدانه یا از روی غفلت یعنی چه عامل سبب شده که این را بگویید؟
شما فرض بفرمایید در حوزه نمایش میگویند اگر یک فیلمی دارای این کف فروش باشد، میتواند تا مدت قابل توجهی روی پرده سینما بماند، بله من هم متوجه هستم که سینما دار باید بتواند با نمایش فیلمهای پرفروش چراغ سالن سینمای خود را روشن نگه دارد؛ اما آیا همه نگاه ما به سینما همین است؟ اگر همه دید ما به سینما این است که باید بگویم ما از طرفداران بازار آزاد هم چندقدم جلوتر هستیم، حتی هالیوود هم چنین نگاهی به سینما ندارد، نگاه هالیوود به سینما هم اقتصاد است هم مولفههای فرهنگی آمریکا است و به همینی دلیل هم هست که هالیوود جزو جدا نشدنی حاکمیت است.
آنها هم به مولفههای فرهنگی توجه دارند اما ما در این میان مولفههای فرهنگی خودمان را فراموش کردیم. ما در طول تاریخ بلند این کشور فرهنگ خومان را داشتیم که از عناصر مهم تمدنسازی بوده است.
این درهم ریختگی با به تعبیر درست بیریختی حاصلش یک اتفاق تلخ و ناگزیر است که یکی از جلوههای آن انواع و اقسام قاچاق فیلم است. چه فیلمهایی که حقشان در ارتباط با زمان نمایش عمومی ضایع شده، چه فیلمهایی که مشمول ممیزی و سانسور و توقیف شدند و به ناچار سر از جای دیگری درآوردند تا بتوانند یک مواجههای با مخاطب داشته باشند.
در واقع مسئله اصلی ما در حوزه قاچاق فیلم را چه میبینید؟
مسئله ما در حوزه قاچاق فیلم یک مسئله خاص است که باید ریشهانگاری شود و ریشههایش را باید در جای دیگر هم جستوجو کرد سودانگاری و منافع افرادی که قاچاق میکنند سر جای خودش است؛ اما صرفا جرمانگارانه به ماجرا نگاه نکنیم باید مولفههای دیگر را هم در این زمینه مورد بررسی قرار دهیم و متوجهش باشیم.
چرا در یک بازهای از زمان این میزان از قاچاق فیلم افزایش پیدا میکند و در بازههای دیگر این روند افزایش چشمگیری پیدا میکند و بعد دوباره فروکش میشود؟
چنین اتفاقی که حجم زیادی از فیلمها لو رفت سال ۱۳۸۶ بود که ما با این پدیده رو به رو بودیم که اگر اشتباه نکنم نتیجهاش یک اجتماعی از سینماگران در موزه سینما بود که آنجا به یک راهحلهایی هم رسیدند تا با معاونت سینمایی وقت یک تعاملی داشته باشند.
اما الان واقعا عامل اصلی این ماجرا را نمیدانم. یک مسئلهای که وجود دارد این است که ما درباره قاچاق صحبت میکنیم آن چیزی که من در فضای مجازی خواندم این است که کیفیت فیلمهای لو رفته بسیار بالا است و از وضعیت خوبی برخوردارند. شاید نتوان اسم ایم لو رفتنها را قاچاق گذاشت، شاید یک ارادهای برای توزیع این محصولات از جایی به جز شبکه رسمی وجود دارد.
یک زمانی از فیلم قاچاق که صحبت میکردیم، فیلمها از روی پرده ضبط میشد.
ماجرا این است که ما امسال این ماجرا را هم تجربه کردیم و فیلم سینمایی «فسیل» از روی پرده سینما لو رفت.
تکلیف این فیلم مشخص است یک نفر با نیست سو استفاده از آن بهره میبرد اما نمیدانم وقتی کیفیت بالای فیلمها در دست مخاطبان قرار میگیرد میتوان اسمش را چه گذاشت. خانه سینما و سازمان سینمایی باید بنشینند و روی این ماجرا یک فکری کنند که استفاده از لفظ قاچاق برای این فیلمها درست است؟ و اگر درست است چگونه قاچاق شده؟ نکته بعد اینکه بهتر است تهیهکننده اگر مطمئن است که فیلم از لابراتوار لو رفته، از آن شکایت کند، آنوقت ماجرا مشخص میشود.
باید از سادهانگاری برای مواجهه با این نوع از قاچاق عبور کنیم. گمان میکنم هر زمانی که اقتدار سینمایی کشور خدشهدار شود، امکان بروز انواع آسیبها در سینما افزایش پیدا میکند. منظور از این اقتدار هم مطلقا قوه قهریه نیست، منظورم بگیر و ببند هم نیست، منظورم یک مدیریت محکم و مقبول برای خانواده سینما است. هر زمانی که این اقتدار رو به افول رفته انواع آسیبها خودش را نمایان کرده است.