فیلم «با من حرف بزن» (Talk to Me) با امتیاز بالایی که هم از منتقدان و هم از مخاطبان دریافت کرده، تا امروز احتمالا بهترین فیلم ترسناک سال ۲۰۲۳ بوده است، این فیلم ترکیبی درخشان از واقعیات ترسناک زندگی نوجوانان و تخیلات ترسناک دو کارگردان است.
دو برادر یوتیوبر استرالیایی، دنی و مایکل فیلیپو، در اولین تجربۀ کارگردانیشان یک اثر ترسناک سرگرمکننده ساختهاند که وحشت را تا مغز استخوان بیننده جاری میکند و علاوه بر این دارای ظرافتهای روانشناختی هم هست.
انگار عناصر مختلفی از بهترین فیلمهای ترسناک کلاسیک کنار هم جمع شدهاند تا «با من حرف بزن» را به یکی از بهترین فیلمهای ترسناک سال ۲۰۲۳ تبدیل کنند. این فیلم ترکیبی نافذ و ظریف از واقعیات روانشناختی (مثل گناه و اندوه)، موضوعات روز نوجوانان (مثل اعتیاد و وابستگی) و تخیلات کابوسوار (مثل دروازهای به یک دنیای متفاوت) است.
نتیجه، یک اثر هراسآور، هوشمندانه و سرگرمکننده است که اصلا در دام جامپاسکرهای کلیشهای نمیافتد (صحنههایی که با ایجاد یک صدای ناگهانی بیننده را از جا میپرانند).
شروع فیلم با یک اتفاق شوم در یک مهمانی جوانانه و یک تصادف شبانۀ مرگبار با کانگورو است؛ سکانسهایی که صحنه را برای وحشتهایی که قرار است به سر وقتمان بیایند آماده میکنند. شخصیت اصلی فیلم «میا» است؛ دختری ۱۷ساله که دو سال قبل مادرش را از دست داده و، چون نمیخواهد زیاد نزدیک پدرش باشد، ترجیح میدهد بیشتر وقتش را در خانۀ بهترین دوستش «جید» بگذراند.
وقتی یک ویدئو در شبکههای اجتماعی از تعدادی دوست منتشر میشود که دارند با استفاده از یک دست عجیب و غریب سرامیکی ارواح خبیثه را احضار میکنند، میا مشتاق میشود که این بازی را امتحان کند. او دلش میخواهد عبارتهای جادویی «با من حرف بزن» و «میگذارم وارد شوی» را در مقابل این دست ترسناک به زبان بیاورد تا توسط روح یک مرده تسخیر شود؛ البته فقط برای یک دقیقه!
وقتی میا اولین بار این کار را امتحان میکند، بلافاصله معتاد هیجان آن میشود؛ این اتفاق او را موقتا در فضایی ماخولیایی غوطهور میکند و اندوه عمیقش را از یادش میبرد. رایلی (برادر جید) هم دلش میخواهد این کار را تجربه کند، اما میا که حواسش به خاطر صدایی که فکر میکند صدای مادرش است پرت شده، رایلی را بیش از حد تحت نیروی طلسم رها میکند و همین جاست که یک نیروی ویرانگر اهریمنی آزاد میشود؛ نیرویی که میخواهد آنها را با خودش به قعر جهنم بکشاند.
صحنههای آشنای زیادی در این فیلم هست که قبلا در فیلمهای ترسناک دیگر مشابهشان را دیدهایم (از چشمهای سیاه شدۀ شیطانی تا شوکهای فیزیکی که باعث میشوند مخاطبان بلرزند یا جیغ بکشند).
اما در زیر این سطح آشنا، نیروهای تاریکتری هم وجود دارند که از قضا کاملا در ارتباط با واقعیات هستند؛ از اضطرابهایی که نوجوانان را درگیر خود میکنند تا مواد مخدر یا مناسک خطرناکی که آنها برای رهایی از احساسات منفیشان به آنها پناه میبرند. شاید به همین خاطر است که عنوان فیلم بیشتر از اینکه شبیه یک طلسم باشد شبیه یک فریاد کمکخواهی است.
این فیلم در مجموع نقدهای مثبتی دریافت کرده و اغلب منتقدان آن را چیزی فراتر از یک فیلم ترسناک کلیشهای ارزیابی کردهاند؛ فیلمی که از ابتدا تا انتها پرکشش، رازآلود و تاملبرانگیز است.