آورنده نامه از عراق به نمایندگان ایران گفته بود که در این نامه، پایههای مذاکرات بعدی نوشتهشده و نامه خیلی مهمی است.
پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران و عراق و برگزاری جلسات مربوط به مذاکرات صلح دو کشور تحت نظارت سازمان ملل متحد که تقریباً دو سال به طول انجامیده بود، از اوایل اردیبهشت سال ۱۳۶۹، صدام با ارسال نامههای متعددی تمایل خود را برای برگزاری مذاکرات دوجانبه دو کشور خارج از مسیر نظارت سازمان ملل متحد ابراز داشت.
در واقع رژیم زیادهخواه صدام که در راستای تمایلات جنگ طلبانه و متجاوزانه خود قصد حمله به کشور کویت و اشغال آن را داشت؛ بیش از هر چیز باید از جانب همسایه قدرتمند مرزهای شرقی خود یعنی جمهوری اسلامی ایران آسودهخاطر میشد و حتی با اعطای امتیازاتی که جزء حقوق قانونی این کشور بود که در چارچوب ۸ سال جنگ تضییعشده بود، با فراق بال به جنگ با کویت میرفت.
اولین نامه رئیسجمهور عراق و آغاز مذاکرات مستقیم
تا اوایل سال ۱۳۶۹ مذاکرات صلحی که بین ایران و عراق در نیویورک انجام میشد، حالات دوی ماراتن را داشت، زیرا عراق تلاش میکرد تا در جریان روند مذاکرات به اهدافی که در جنگ دسترسی پیدا نکرده است برسد. بنابراین به مدت یک سال و نیم، مذاکرات بین ایران و عراق پیشرفت چندانی نداشت و پستیوبلندی روابط دو کشور ادامه یافت.
پس از گذشت این زمان، ازآنجاکه صدام تصمیم گرفته بود تا به کویت لشکرکشی نماید، در اوایل اردیبهشتماه سال ۱۳۶۹ برابر با ۲۶ رمضان ۱۴۱۰، رئیسجمهور عراق نامهای به رهبری و رئیسجمهور ایران نوشت. صدام در این نامه پیشنهاد ملاقات سران دو کشور در شهر مکه را برای مصالحه داده بود و عرفات هم خواستار پذیرش این پیشنهادشده بود.
وی در نامه خویش نوشته بود: با توجه به اصل شتاب در کار نیک، پسندیده است این ملاقات در دومین روز عید مبارک فطر یا در هر زمان موردتوافق بهمنظور حل اختلافات صورت گیرد.
رئیسجمهور ایران (هاشمی رفسنجانی) در پاسخ به این نامه، ضمن استقبال از هرگونه ابتکار و پیشنهادی که دو کشور را به صلح جامع برساند، به رئیسجمهور عراق گوشزد کرد که ادامه اشغال بخشی از سرزمین ایران، حرکت ما را در راه تحصیل صلح جامع، کند یا بیثمر میکند.
دومین نامه رئیسجمهور عراق
پس از دریافت جواب ایران، رئیسجمهور عراق طی نامه دیگری در ۲۹/۲/۱۳۶۹ با پیشنهاد ایران مبنی بر مذاکره بدون واسطه سفیران دو کشور در ژنو (مقر اروپایی سازمان ملل) موافقت کرد.
نامه دوم صدام حسین در جلسه شورای عالی امنیت ملی کشور در روز شنبه ۱۳۶۹/۳/۵ به بحث گذاشته شد و نظر اکثریت این بود که عراق دنبال صلح است. از این زمان، مذاکرات محرمانه دو کشور از اواخر اردیبهشت تا آخر شهریور ۱۳۶۹ در ژنو انجام شد.
ایران قدمبهقدم خواستههای خود را مطرح میکرد و صدام همقدم به قدم عقب مینشست. کمکم روشن شد که صدام حسین برنامهای دارد که نیاز به کم شدن تنش بین ایران و عراق دارد و در این مورد عجله هم دارد. این برنامه حمله به کویت بود.
رئیسجمهور ایران پاسخنامه دوم صدام حسین را در ۲۸ خرداد ۱۳۶۹ داد و تأکید کرد که از انحصار راه صلح به مذاکره مستقیم، پرهیز خواهد شد و در طول مذاکرات مقدماتی، دبیر کل سازمان ملل متحد در جریان مذاکرات قرار خواهد گرفت و در مواقع لازم از نظرات و ابتکارهای ایشان در راه تحکیم صلح استفاده میشود.
نامه سوم صدام
پیرو این پاسخ، رئیسجمهور عراق حدود یک ماه بعد، در ۲۵ تیر ۱۳۶۹، طی نامه بسیار کوتاهی، تمایل خود را در فرستادن نمایندهای برای بحث در مورد استقرار صلح بین دو کشور و اطلاع از نظریات ایران نسبت به هر آنچه اجرای صلح را در عراق و ایران تسهیل نماید، اعلام کرد.
ایران در جلسه شورای عالی امنیت کشور در روز شنبه ۱۳۶۹/۴/۳۰ با پیشنهاد اعزام نماینده ویژه صدام به تهران موافقت کرد و معاهده الجزیره را خط قرمز اعلام کرد.
صدام پیشنهاد کرده بود که طارق عزیز وزیر امور خارجه عراق را به همراه برزان تکریتی، برادر ناتنیاش به ایران بفرستد که جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد بهشرط قبول معاهده ۱۹۷۵ میتوانند بیایند. از این زمان، مذاکرات محرمانه دو کشور تا آخر شهریور ۱۳۶۹ در ژنو انجام شد.
در مذاکرات اولیه، نمایندگان عراقی گفته بودند که بهجای معاهده ۱۹۷۵ الجزیره باید معاهده جدیدی منعقد کرد که قاطعانه از سوی نماینده ایران رد شده بود. همچنین عراق بر صرفنظر کردن از بند ۶ قطعنامه ۵۹۸ که درباره تعیین آغازگر جنگ بود اصرار داشت که ایران آن را هم نپذیرفت.
ارسال چهارمین نامه صدام با هواپیمای اختصاصی به ایران!
صدام حسین حدود دو هفته بعد از ارسال نامه قبلی، پیشنویس نامه مفصلی را در ۱۳ بند در ۸ مردادماه ۱۳۶۹ نوشت و آن را با عجله و با هواپیمای اختصاصی به ژنو فرستاد تا زودتر به دست رئیسجمهور ایران برسد.
صدام بنا داشت تا اگر ایران مضمون نامه را پذیرفت، آن را امضا کند و رسماً با پیک ویژه برای رئیسجمهوری اسلامی ایران بفرستد.
این نامه در روز چهارشنبه ۱۰/۵/۱۳۶۹ توسط آقای علی خرم و جواد ترک آبادی در منزل تقدیم آقای هاشمی رفسنجانی گردید.
آورنده نامه از عراق به نمایندگان ایران گفته بود که در این نامه، پایههای مذاکرات بعدی صلح نوشتهشده و نامه خیلی مهمی است.
در نامه پیشنهاد جامعی برای اجرای قطعنامه ۵۹۸ آمده بود و نکته اصلی آن، پذیرش نوعی مشارکت ایران و عراق در اروندرود بر اساس خط تالوگ، در مقابل صرفنظر ایران از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بود.
صدام در این نامه، ضمن تأکید بر پیشنهاد انجام ملاقات فوری بین سران دو کشور، آمادگی عراق برای عقبنشینی از اراضی ایران و آزادی اسرا را اعلام کرده بود.
رئیسجمهور عراق در این نامه چارچوبی را برای بحث در مورد شط العرب پیشنهاد کرده بود که نتیجه آن عدول از معاهده ۱۹۷۵ بود. همچنین او خواسته بود تا بند ۶ قطعنامه ۵۹۸ که مربوط به تعیین متجاوز است، بهصورت قطعی نادیده گرفته شود؛ چراکه بهزعم وی نهتنها هیچ فایدهای برای صلح ندارد بلکه موانعی بر سر راه آن میگذارد.
او دربند ۱۲ نامه خود هم خواسته بود تا کمکهای بینالمللی موضوعبند ۷ قطعنامه ۵۹۸ بهصورت مساوی بین عراق و ایران تقسیم شود. در پایان هم تقاضا کرده بود تا سفارتخانههای دو کشور بازگشایی شود. وی در پایان هم نوشته بود:
آنچه به نظر ما صلح دائمی و همهجانبه را بین عراق و ایران محقق میسازد، همین است که در این نامه آمده است و صلح حقیقی، همهجانبه و سریع را که خواستار آن هستیم، همین است.