مهدی صباغزاده میگوید: ارتباط سازمان سینمایی با سینماگران باید دو طرفه باشد و به سینماگران جوان فرصت داده شود تا ایرادات را برطرف کنند، رفتارهای قهرآمیز هیچ نتیجه مثبتی نخواهد داشت و ما امروز به تعامل، گفتگو و منطق نیاز داریم.
سینما به عنوان هنری که حیاتش وابسته به ارتباطش با جامعه است در یک سال گذشته با وجود بحرانها و التهابات موجود در شرایط نامساعدی قرار داشت و به همین دلیل عملکرد مدیران سینمایی در این وضعیت حساس بیش از هر زمانی بر آینده سینمای ایران تأثیرگذار بوده است.
در ادامه مشروح گفتگوی ما با این کارگردان و تهیهکننده را میخوانید:
با توجه به اتفاقات مختلفی که در سینمای ایران رخ داد عملکرد سازمان سینمایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
نمیتوان به عملکرد سازمان سینمایی نگاهی مطلقاً مثبت یا منفی داشت، به هر حال میدانیم مسئولان سازمان سینمایی تمام تلاش خود را برای رفع مشکلات و گرفتاریها انجام میدهند اما به نظرم مشکلات در ابعاد وسیعتری هستند که باعث شده سینما نیازمند حمایت دولت و دیگر دستگاهها باشد. در واقع اولین مشکل به نظر من به بودجهای مربوط میشود که هر سال برای سینما در نظر میگیرند و این بودجه که دولت به سینما اختصاص میدهد بسیار اندک است و سازمان سینمایی را برای رفع معضلات در محدودیت قرار میدهند.
معضل دیگری که به نظر من در سینمای ایران وجود دارد فشارهایی است که به طرق مختلف از جریانها و نهادهای مختلف به سازمان سینمایی وارد میشود و درباره مسائل مختلف سینما نظر و دستور میدهند که باعث میشوند فشارهای زیادی به سازمان سینمایی وارد شود و دست آنها برای رفع معضلات به نوعی بسته باشد. در صحبتهایی که چند بار با مسئولان سینما داشتم متوجه شدم که فشارهای زیادی خارج از سینما به سازمان سینمایی وارد میشود و آنها هم تا حدی توان مقابله با نظرات مختلف را دارند.
در حوزه اکران آیا وضعیت سینمای ایران را مطلوب ارزیابی میکنید؟ به نظر شما سازمان سینمایی چه مسائلی را باید در این مورد در اولویت قرار دهد؟
در بحث اکران نمیدانم به چه دلیل تا این حد همه چیز تحت سیطره سینمای کمدی قرار گرفته و مردم فقط از این فیلمها حمایت و استقبال میکنند. تا حدی میتوانم مسائلی چون معضلات اقتصادی و اجتماعی را که باعث شده تا جامعه روحیه مساعدی نداشته باشد درک کنم و بگویم که فیلمهای کمدی در این وضعیت بیشتر مورد توجه هستند اما اینکه تنها فیلمهای کمدی مورد توجه قرار بگیرند خود معضلی دیگر است که باید به آن رسیدگی شود. اینکه در سینمای ما فقط فیلمهای کمدی فروش موفقی داشته باشند اصلاً ویترین خوبی برای سینما به حساب نمیآید و ادامه این روند به خانهنشین شدن بیشتر سینماگرانی منجر خواهد شد که فیلمهای اجتماعی میسازند کمااینکه در حال حاضر هم چنین اتفاقی رخ داده و فیلمسازانی چون من خانهنشین شدهاند چرا که شرایطی برای تولید فیلم غیرکمدی وجود ندارد.
سال گذشته برای فیلم «شیطان صفت» پروانه ساخت گرفتم که قصهاش مربوط به اتفاقاتی در پیش از انقلاب است و تا حدی یک قصه سیاسی و اجتماعی دارد اما وقتی برای تولید به بنیاد سینمایی فارابی مراجعه کردم به من گفتند که ساخت اینگونه فیلمها در اولویت نیست و حتی سازمان اوج هم به من گفت که تولید این فیلم در شرایط حاضر حساسیتبرانگیز است.
از نظر شما اتفاقات اخیر در سیاستهای سازمان سینمایی برای حمایت از تولید فیلمها تأثیرگذار بوده است؟
من فکر میکنم این اتفاقات باعث شده حساسیتهای بیشتری در سازمان سینمایی ایجاد شود و نه تنها سازمان سینمایی که نهادهای دیگری مثل اوج هم برای حمایت از تولید فیلمهای سینمایی حساسیتهای بیشتری دارند و برخی فیلمها که شاید سال گذشته مورد حمایت قرار میگرفتند الان هیچ شانسی برای حمایت ندارند. همین مسئله باعث شده که تنوع در سینما از بین برود. کاش مسئولان بدانند که با هیچ فیلمی در جامعه بحران به وجود نمیآید و تجربه ثابت کرده که حتی فیلمهای توقیف شده هم میتوانند به راحتی اکران شوند و هیچ اتفاق خاصی رخ نمیدهد. من حتی به مسئولان سینمایی گفتهام که حاضرم برای هر فیلمی که توقیف شده تعهد بدهم که با اکران آنها هیچ اتفاقی در جامعه رخ نخواهد داد. متأسفانه مسئولان تصورتان خاص خودشان را دارند و انتظارشان این است که تنها فیلمی ساخته شود که آنها انتظار دارند.
کاش حساسیتهایی که برای صدور مجوز و حمایت از فیلمهای وجود دارد، منطقی باشد؛ در این صورت بعید میدانم کسی اعتراض کند اما متأسفانه امروز حساسیتهای بیمنطق بسیاری وجود دارد. همه فیلمسازانی که تا امروز در این سینما کار کردهاند خط قرمزها را میشناسند و ما هم تا امروز این خط قرمزها را رعایت کردهایم و میدانیم باید چه کاری انجام دهیم که با مشکل مواجه نشویم اما منطقی نیست که با نظر و سلیقه هر فرد یک خط قرمز و حساسیت جدید در سینما ایجاد شود.
امروز حتی اگر فیلم انقلابی هم بخواهید بسازید ممکن است با شما مخالفت شود، به عنوان مثال بخشی از همین فیلم «شیطان صفت» که برای آن پروانه ساخت گرفتم به جنایتهای پهلوی میپردازد اما از همین فیلم هم حمایت نمیکنند و آن را حساسیتبرانگیز میدانند. من حتی پیشنهاد دادم که اگر بودجه در نظر بگیرند فیلم جنگی میسازم همانطور که پیشتر فیلم «خاک و آتش» را ساختم یا فیلم «راه بهشت» را با کمترین بودجه درباره پیامبر (ص) ساختم اما حتی از ساخت فیلمهای دینی و دفاع مقدس هم حمایت نمیکنند و حرفهایشان فقط شعار است.
اما سال گذشته فیلمهایی در جشنواره فجر حضور داشتند که در ژانر دفاع مقدس بودند و توسط فارابی تولید شدند.
متأسفانه به نظر میرسد تخصیص بودجه برای تولید فیلم هم به جناحهای خودی و غیر خودی تبدیل شده و دیدیم که واکنشها به برخی فیلمهای ساخته شده توسط بنیاد فارابی منفی بود و انتقادهای بسیاری به فیلمها وارد شد. این رفتارها تنها حاصلی که دارد از بین رفتن بودجه و سرمایه کشور است. متأسفانه نگاهها و تصمیمات سلیقهای است و ضابطهای وجود ندارد.
منشأ اعمال سلیقهها کجاست؟
من هم دقیقاً نمیدانم اما این مسئلهای است که خودشان هم به آن تأکید دارند. اتفاق نگرانکننده این است که بر هیچکس پوشیده نیست که دخالتها و اعمال سلیقهها بیشتر از همیشه است و قبلاً تا این حد حساسیت وجود نداشت. پیشنهاد من به سازمان سینمایی این است که با سینماگران و به خصوص جوانان وارد گفتگو شود، اگر فیلمنامهای از نظر آنها مشکل دارد به جای کنار گذاشتن فیلمنامه و یا عدم ارائه مجوز فیلمساز را دعوت کنند، اشکالات را مطرح کنند، با او به گفتگو بنشینند و تعاملی ایجاد کنند که مشکل برطرف شود. ارتباط سازمان سینمایی با سینماگران باید دو طرفه باشد و به سینماگران جوان فرصت داده شود تا ایرادات را برطرف کنند، رفتارهای قهرآمیز هیچ نتیجه مثبتی نخواهد داشت و ما امروز به تعامل، گفتگو و منطق نیاز داریم.
سینما به ارتباط با جامعه محتاج است، باید سازمان سینمایی به این مسئله توجه داشته باشد که جامعه چه انتظاری از سینما دارد، اگر انتظار برآورده نشود آن سینما محکوم به نابودی است. اگر جامعه انتظار دارد که فیلمها انتقادی باشند باید سازمان سینمایی از انتقادها حمایت کند؛ همانطور که رهبری هم تأکید دارند که باید از انتقاد مفید و سازنده حمایت کرد ولی گوش شنوایی وجود ندارد و تلاش بر این است که انتقادی مطرح نشود. مسئولان مطمئن باشند که اگر مورد انتقاد قرار بگیرند، به نفع خودشان و جامعه است و اگر مردم از انتقاد کردن ناامید شوند مطمئناً اتفاقات خوبی رخ نمیدهد و بستر برای سوءاستفاده از مشکلات توسط جریانهای خارجی فراهم میشود.
از نظر شما سیاستهای سازمان سینمایی چقدر در غالب شدن آثار کمدی در سینمای ایران تأثیرگذار بوده است؟
من مخالف سینمای کمدی نیستم، قطعاً لازم است که فیلمهای خوب کمدی ساخته شوند و ما موظف هستیم که به سلیقه مردم احترام بگذاریم و در کنار آن تلاش کنیم که سلیقه مردم ارتقا پیدا کند اما متأسفانه اکران فیلمهای کمدی سطحی و سخیف به سطح سلیقه جامعه آسیب زده است.
از طرفی غفلت مسئولان از سینمای اجتماعی به این مسئله مربوط میشود که آنها تصور میکنند ساخته شدن فیلم کمدی برایشان بیدردسر است و با یک فیلم کمدی قرار نیست جریانی به آنها فشار بیاورد و تشنجی ایجاد شود و نکته دیگر این است که ساخت فیلم کمدی ارزانتر از دیگر ژانرها است. به همین دلیل خود به خود سینما در خدمت ژانر کمدی قرار گرفته و مدتهاست که فیلم اجتماعی موفق و جریانسازی در سینمایمان نداشتهایم. در نهایت باید بگویم محمد خزاعی و دیگر مسئولان و مدیران سازمان سینمایی تمام تلاش خود را برای بهتر شدن وضعیت سینمای ایران و کمتر شدن حساسیتها به کار میبرند اما به هر حال آنها هم تا حدی توانایی دارند و این اتفاق نیازمند همکاری دستگاهها و نهادهای مختلف است.