قاسمی: در بسیج‌ دانشجویی منطق حاج قاسم را دنبال می‌کنیم - افق اقتصادی

قاسمی: در بسیج‌ دانشجویی منطق حاج قاسم را دنبال می‌کنیم - افق اقتصادی
سه شنبه, ۶ آذر ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | 2024-11-26
کد خبر: 322528 |
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰ |
0 بازدید
۰
می پسندم
ارسال به دوستان
پ

“ما در بسیج‌ دانشجویی منطق حاج قاسم را دنبال می‌کنیم. حاج قاسم می‌گفت؛ «آدم‌ها را رنگ‌بندی نکنیم، نگوییم یکی چپ است یکی راست، یکی اصلاح‌طلب است یکی اصولگرا، یا یکی حزب‌اللهی است، دیگری نیست.»”

قاسمی: در بسیج‌ دانشجویی منطق حاج قاسم را دنبال می‌کنیم

– اخبار سیاسی – گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم ـ زینب امیدی: در سال‌های اخیر، فضای دانشگاه‌های کشور دستخوش تغییرات عمیقی شده است که نه‌تنها بر زندگی دانشجویان تأثیر گذاشته، بلکه به شکل‌گیری روندهای اجتماعی و سیاسی جدیدی نیز منجر شده است.همچنین روند تحولات اجتماعی و فرهنگی در دانشگاه‌ها همواره یکی از محورهای اصلی در تحلیل بررسی عملکرد دانشجویان و جریان‌های دانشجویی بوده است. با نزدیکی به ۱۶ آذر امسال فرصتی صورت گرفت تا جریان‌شناسی بسیج دانشجویی و تشکل‌های دانشجویی را از هادی قاسمی رئیس بسیج دانشجویی کشور جویا شویم.هادی قاسمی با بیش از بیست سال تجربه کار در عرصه‌های مختلف دانشجویی، به‌عنوان یک چهره فعال در این حوزه، در تلاش است با شناسایی چالش‌های کنونی، راهکارهایی را برای تقویت تشکل‌های دانشجویی و حتی کاهش مهاجرت نخبگان ارائه دهد.در ادامه متن این گفتگو را که در آن به بررسی وضعیت کنونی دانشگاه‌ها، نقش دانشجویان و بسیج دانشجویی در ایجاد تغییرات مثبت در جامعه می‌پردازد و نگاهی به آینده‌ای روشن‌تر برای نسل جوان می‌اندازد، از نظر می‌گذرانید.** مسئله اصلی‌ در بسیج دانشجویی، دفاع از انقلاب و پیگیری مسائل مردم استتسنیم: ابتدا خیلی ممنون هستیم از اینکه وقت خودتان را در اختیار خبرگزاری تسنیم گذاشتید. با توجه به اینکه شما سال‌هاست جزئی از بدنه دانشجویی کشور بودید و مسئولیت‌هایی که به‌عهده داشتید نیز حول همین محور بوده است، به همین خاطر به‌عنوان سؤال اول می‌خواهم این مسئله را مطرح کنم؛ از نظر شما مهمترین دغدغه امروز بسیج دانشجویی در کشور چیست؟قاسمی: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم. من هم تشکر می‌کنم از دوستان عزیزم در خبرگزاری تسنیم و ممنونم از فرصتی که در اختیار بنده گذاشتید. ما اصلی‌ترین مساله در بسیج دانشجویی را دفاع از انقلاب اسلامی و پیگیری مسائل مردم می‌دانیم. پیگیری از این جهت که بالاخره بدنه‌ای که برگرفته از متن مردم است باید بتواند خدمتگذار مردم هم باشد و بتواند برای مردم کاری کند.اگر کسی در دوره دانشجویی خود کار تشکلی و بسیج می‌کند، در حقیقت تمرین مسئولیت پذیری می‌کند. وقتی جهت این مسئولیت پذیری، جهت درستی باشد و در راستای کمک به مردم قرار گیرد؛ می‌توان گفت آن مسئولیت پذیری دقیق و درست است.** مسئولیت‌پذیری و تربیت نسلی جدید مهمترین دغدغه امروز بسیجعصاره کنشگری در فضای دانشجویی و تشکلی، دو اصل اساسی دارد. یک اینکه افرادی تربیت شوند که بتوانند  مسائل مهم کشور را در دوره پسا دانشجویی خود دنبال و پیگیری کنند. دو، در کنار تربیت خود در دوره دانشجویی، بتوانند مشکلات و مسائل مهم مردم را نیز پیگیری کنند. یعنی هم مطالبه مسائل مهم کشور و فهم دغدغه‌های مردم و هم تربیت خودشان. ما این دو اصل را در بسیج دانشجویی دنبال می‌کنیم.قاسمی: بسیج دانشجویی مأموریت خود را کمک به دولت می‌داندتسنیم: شما از تابستان سال گذشته و حدود ۱۵ ماه است که ریاست سازمان بسیج دانشجویی کشور را برعهده گرفتید، اساسی‌ترین هدف شما در بسیج دانشجویی تا اینجای کار چه بوده؟قاسمی: در این دوره با توجه به شیوع کرونا، تشکیلات ما دچار آسیب جدی شد و اجرای بعضی از برنامه‌های مرسوم دانشجویی به صفر رسید. برنامه‌های راهیان نور دو سه سال کاملاً تعطیل شد و کسانی که متولی برگزاری آن بودند دیگر وجود نداشتند چون این امر سینه به سینه منتقل می‌شود و این یک چالش جدی بود.تمرکز بر احیای شبکه بسیج/ راه‌اندازی پایگاه بسیج دانشجویی در ۲۱۰۰ دانشکده کشور اولین موضوع و تصمیمی که سعی کردم با کمک همکاران و مشورت ادوار بسیج دانشجویی بگیریم این بود که ما روی تشکیلات سازی برنامه ریزی کنیم. از جمله اهداف ما، رسیدن به فعال شدن واحد بسیج دانشجویی در همه دانشکده‌های کشور است، یعنی هر دانشکده برای خود تشکیلات بسیج داشته باشد و تا الان هم بسیج دانشجویی حدود ۲۱۰۰ دانشکده در کشور را طبق این برنامه فعال کرده‌ایم.طی یک سال گذشته تمام تمرکز ما روی تقویت همین بحث و احیای سلول‌های شبکه بسیج بود. پیرامون آن نیز دوره‌های آموزشی، نشست‌ها و سفرهایی را برگزار کردیم. ما در دانشگاه افرادی را برای بسیج داشتیم، اما در دانشکده‌ها خیر. پس احیای این امر اولویت فعلی ماست.تسنیم: تشکل‌های دانشجویی همانطور که خودتان اشاره کردید نسل به نسل منتقل شده و ما امروز با نسل دهه هشتادی‌ها در دانشگاه مواجه هستیم که اصطلاحاً به آنها نسل زد هم گفته می‌شود. به عقیده شما جنس بدنه دانشجویی الان چیست و جایگاه تشکل‌های دانشجویی الخصوص بسیج در بین این نسل کجاست؟ ​​​​قاسمی: تشکل‌های دانشجویی همیشه و در گذر زمان فراز و فرودهای خود را داشته است. هیچ‌وقت نمی‌توانیم بگوییم تشکل‌های دانشجویی در یک نقطه ایستاده‌اند. این تشکل‌ها خودجوش و دانشجویی هستند. در دوره‌ای بعضی افراد دغدغه‌مندترند، قدرت ارتباط‌گیری بهتری دارند و کارها را پیش می‌برند و در دوره‌‌ی بعد ممکن است افرادی باسلایق متفاوت از آنها روی کار بیایند که توانمندی‌هایشان طور دیگری‌است‌.فراز و فرود تشکل‌های دانشجویی/ اصلی‌ترین مسئله بی‌تفاوتی بدنه عمومی دانشجویی استاین فراز و فرود بین تشکل‌های دانشجویی مربوط به الان یا دوره خاصی نیست و همیشه بوده است. عنصر اصلی تشکل‌های دانشجویی افرادی هستند که در آن کار می‌کنند. برای همین الان هم فضای این تشکل‌ها خیلی خوب است، اما یک جاهایی هم خیر؛ ضعف فضای تشکیلاتی دارند که باید در موردش حرف بزنیم. اصلی‌ترین مساله‌ای که امروز تشکل‌های دانشجویی با آن مواجه هستند، «بی‌تفاوتی بدنه عمومی دانشجویی» است.تسنیم: بی‌تفاوتی به چه‌چیزی؟ قاسمی: بی‌تفاوتی نسبت به مسائل پیرامون خودشان. قبلاً حرارت مسائل سیاسی و اجتماعی در دانشگاه‌ها خیلی بیشتر و پررنگ‌تر بود. در سال‌های اخیر شاید به علت زیست و تربیت مجازی که رخ داده، ما کمتر شاهد حرارت میدانی از سوی تشکل‌های دانشجویی هستیم. برای همین آنها این چالش را دارند و بسیج هم در این بین مثل یک چتر برای عموم تشکل‌ها جای دارد و خود را محصور در یک تشکل نمی‌داند. اما در مجموع، مهمترین چالش همان بی تفاوتی است که به آن اشاره کردم که سعی می‌کنیم با برنامه‌ها، رویدادها و تبیین فضا این چالش را مرتفع کنیم.تسنیم: گاهی بین مسئولین تشکل‌های دانشجویی این صحبت مطرح می‌شود که آنها دچار نوعی محافظه‌کاری شده‌اند، شما تا چه‌حد این مسئله را تأیید می‌کنید؟قاسمی: این حرف‌ها همیشه بوده است‌. من ۲۵ سال است در فضای دانشجویی کار کرده‌ام و شاهد این صحبت‌ها بوده‌ام. مثل اینکه هرکسی جدید می‌آید بگویند قبلی‌ها بهتر بوده‌اند. اما یک موضوع خیلی مهم که امروز تشکل‌های دانشجویی از آن صحبت می‌کنند این است که ما در دانشگاه یک تقابل و نبرد داریم، که من به آن می‌گویم «نبرد تعریف». تعریف به چه معنا؟ دو گروه در دانشگاه به سان دو نقاش فعالیت می‌کنند. به آنها دو صفحه سفید مجزا داده‌اند تا دانشگاه را تعریف کنند و پس از آن دانشگاه را با آن صدا کنند. امروز دو جریان دانشگاه جدی و جریان دانشگاه سطحی دقیقاً کار همان دو نقاش را می‌کنند. تشکل‌های دانشجویی تمام تلاششان این است که جریان دانشگاه جدی را رقم برنند. دانشگاهی که مسئولانه برخورد می‌کند، به استقلال کشور کمک می‌کند، به مشکلات مردم و موضوعات سیاسی، اجتماعی، بین المللی فکر می‌کند. دانشگاهی که به آینده کشورش فکر می‌کند و از گذشته‌اش عبرت می‌گیرد. این دانشگاه و همه لوازمش از استاد بگیر تا دانشجو و اتسمفر و کنش‌هایش ناظر به این امر است. بسیج دانشجویی نیز هدفش تعریف چنین دانشگاهی در مقابل دانشگاه سطحی است. دانشگاه سطحی به دانشجویان خود می‌گوید به درس هم اهمیت ندادی، ندادی. از آن طرف فلان اتفاق سیاسی در کشور هم رخ داد، مهم نیست و لزومی ندارد شما واکنش نشان دهید. اما جریان دانشگاه جدی همانی‌ست که از ۱۶ آذر سال ۳۲ الهام گرفته و از قبل انقلاب سرنوشت کشورش برایش مهم است. برای استقلال کشورش در آن فضا می‌ایستد و حتی جانش را هم فدا می‌کند. این دانشگاه، یک دانشگاه جدی است.دانشگاه سطحی می‌گوید خب چه می‌شود اگر مرز کشور ما را بگیرند؟ چه می‌شود حالا کسانی در کشور هویت ما را هم بگیرند؟ برای همین هرکدام از این جریان‌ها آن صفحه سفید نقاشی را زودتر بکشند و طرح دانشگاه را ارائه کنند، بقیه با آن تصویر دانشگاه را صدا می‌کنند..تسنیم: از چه‌زمانی به‌نظر شما این اتفاق افتاد؟قاسمی: در دوره‌های مختلف این مساله شکل گرفت. نمی‌توانم دوره خاصی را ذکر کنم. اما در این بین تاثیر شبکه‌های اجتماعی خیلی زیاد بوده و شما می‌دانید که دانشجوی تشکلی، دانشجویی است که هزینه می‌دهد. شما وقتی می‌خواهید مسیری که کج شده است را صاف کنید حتماً سختی دارد و فضای داخل و خارج دانشگاه و فضای فرهنگی حاکم نیز ممکن است گاهی در این مسیر همراه نباشند.کار تشکل‌های دانشجویی آنقدر اهمیت دارد که رهبر معظم انقلاب هرسال ماه رمضان حتی در دوران کرونا، دیدار دانشجویی خود را تعطیل نمی‌کنند. چراکه همیشه معتقد بودند جریان دانشجویی یکی از جریان‌هایی است که می‌تواند با پیگیری، عمل و صحبت خود این مسیر را صاف کند. پس اگر مسیر دچار انحراف شود یکی از جریان‌های مهم و تاثیر گذار در این بین همین تشکل‌های دانشجویی هستند، فلذا کارشان بسیار مهم است.** دیکتاتوری رسانه‌ای و فضای دانشگاهی در ۱۴۰۱تسنیم: ما پس از اتفافات سال ۱۴۰۱ شاهد یکسری رفتارها و اتفاقات خارج از عرف در بعضی دانشگاه‌ها بودیم که محوریت آن یا از رسانه‌های معاند خارج از کشور اداره می‌شد یا فضای مجازی به آن دامن می‌زد. حالا حدود دو سال از این جریانات گذشته است و می‌خواهم این سوال را مطرح کنم که به عقیده شما دانشگاه‌های کشور تا چه حد در بحث‌های سیاسی کشور اثرگذار هستند؟قاسمی: من خاطرم هست در اتفاقات ۱۴۰۱ یک دیکتاتوری رسانه‌ای در اتمسفر عمومی کشور حاکم شد که می‌گفت کسی حق ندارد مخالف فضایی که ما داریم ایجاد می‌کنیم حرفی بزند، و اگر کسی حرف می‌زد با او برخورد می‌کردند. در فضای مجازی برخورد می‌کردند، در محیط دانشگاه برخی اساتید برخورد می‌کردند، برخی دانشجویان سعی می‌کردند دانشجویان دیگر را به انزوا بکشانند. در حقیقت با این دیکتاتوری رسانه‌ای سعی می‌کردند هرکسی را که مخالف آنها حرف می‌زند، برچسب بزنند..** روز دانشجوی سال گذشته یکی از پربرنامه‌ترین‌ ۱۶آذرهای سیاسی دانشگاه‌ها بودشما خاطرتان هست در اتفاقات آن سال چه حرف‌های بی‌ربطی در فضای دانشگاهی زده شد که نه در شان دانشجو و دانشگاه بود و نه ساحت دانشگاه و علم. حتی بعضی فیلم‌های منتشر شده از دانشگاه‌ها را نمی‌شد به خانواده نشان داد.چند ماه اول ۱۴۰۱ با این سبک جلو رفت اما کم کم فضا تغییر کرد. سال ۱۴۰۲ به طور مطلق این اتفاق شکست خورد. من خاطرم هست ۱۶ آذر سال گذشته یکی از پربرنامه‌ترین ۱۶ آذر‌های سیاسی دانشگاه‌ها بود. اکثر وزرا، فرماندهان نظامی و مسئولین بخش‌های مختلف در دانشگا‌ه‌های سراسر کشور حضور پیدا کردند.واقعاً آن ۱۶ آذر یک ۱۶ آذر با نشاطِ سیاسی بود. در حقیقت تمام آن پروژه انزوای سیاسی که ۱۴۰۱ دنبالش بودند، در فضای دانشجویی و با حضور پررنگ مسئولین و تشکل‌های دانشجویی و بازنمایی رسانه‌ها شکست خورد. امیدوارم امسال نیز با وجود تغییر دولت این فضا را در ۱۶ آذر با همان اتمسفر شاهد باشیم، چرا که اگر نشاط سیاسی را از دانشگاه بگیریم دیگر معنایی نخواهد داشت.** کارکرد سیاسی تشکل‌های دانشجویی؛ مسئولیت‌پذیری و اصلاح‌گرییکی از اصلی‌ترین کارکردهای تشکل‌های دانشجویی نیز کارکرد سیاسی به عنوان یک امر اصلاح‌گر است. همانی که جهت را درست می‌کند و می‌تواند حرارت و نشاط لازم و جهت‌گیری درست را پیگیری و دنبال کند.رهبر انقلاب در دیدار ماه رمضان امسال خود با دانشجویان به سه ماموریت دانشگاه‌ها یعنی تولید علم، تربیت عالم و جهت دهی تاکید کردند. جهت دهی کار با کیست؟ کار تشکل‌های دانشجویی و این مهم، از فضای دانشجویی خواسته شده است.در همایشی که هفته گذشته به مناسبت سالروز تشکیل بسیج دانشجویی با حضور مسئولین بسیج دانشجویی سراسر کشور داشتیم، بیش از دو هزار مسئول بسیج دانشکده و دانشگاه از سراسر کشور به تهران آمدند. آنها در ۱۸ نقطه با مسئولین امر از وزرا و معاونین قوه قضائیه گرفته تا رئیس سازمان صدا‌‌و‌سیما و شخص رئیس جمهور دیدار و گفتگو کردند. محور اصلی جلسات هم پیگیری مشکلات و مسائل مردم از مسئولین بود.به عقیده من دانشجویی که این موضوعات را دنبال نکند اصلاً نمی‌تواند مسیر دانشگاه جدی را طی کند. دانشگاه وقتی جدی می‌شود که شما موضوعات مهم کشور را در صحن دانشگاه به بحث و گفتگو بگذارید. ما یک مجموعه، قشر و یا تشکیلات جدا در کنار مردم نیستیم، ما خود مردم و متن مردمیم. پس باید مساله مردم و نظام روی میز تشکل‌ها باشد.** ضرورت ارتباط دانشجویان با سیاست‌گذاری کشوردر همایشی که به آن اشاره کردم، بسیج دانشجویی سعی کرد جلسات را مرتبط برگزار کند، به چه صورت؟ مثلاً مسئولین بسیج دانشکده‌های حقوق با معاون قوه قضائیه، دانشکده رسانه‌های کشور با معاون وزارت ارشاد و رئیس سازمان صدا‌وسیما، دانشکده‌های پزشکی با وزیر بهداشت و … به همین ترتیب سعی کردند مسائل مهم هر حوزه را مطرح کنند.این مسائل در این جلسات طرح شدند و از نگاه خرد و در سطح استان‌ها نیز مورد بررسی قرار داده شد. دانشجو از الان باید بداند اگر می‌گوییم در مساله انرژی چالش داریم برای چیست؟ و این مساله را از مسئول مربوطه آن پیگیری کند.مثلاً می‌شود تشکل دانشجویی نسبت به مساله تحریم که اخیراً هم بحث قطعنامه علیه ایران مطرح است، بی تفاوت باشد؟ این مسائل باید با حضور مسئولین امر و دانشجویان مورد بحث و بررسی قرار گیرد و بدنه دانشجویی نیز نگاه و دغدغه مردم را منتقل کند، مسئولین هم طرح مساله و راه حل را ارائه دهند و هر دو به یک جمع بندی برسند‌‌. این جلسات باید به صورت مشفقانه و جدی در همه حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، هنری، اقتصادی، اجتماعی، دفاعی و … برگزار شود.** برگزاری اردوهای روایت پیشرفت برای دیدن میدان‌ها از نزدیکمعتقدم تشکل دانشجویی وقتی موفق است که مساله مردم روی میزش باشد و با مسائل مهم کشور ارتباط بگیرد. به قول حضرت آقا با مسائل مهم کشور مُماس شود.هدف ما این است که علاوه بر جلساتی که اشاره کردم، همه این بدنه دانشجویی با یکدیگر تشکیل یک شبکه واحد را بدهند. به طول مثال تمامی مسئولین بسیج دانشکده‌‌های هنر کشور با یکدیگر یک شبکه شوند. نکته بعدی و هدف ما دیدن میدان‌ها از نزدیک توسط دانشجویان است، به همین خاطر اردوهایی را تحت عنوان روایت پیشرفت برگزار می‌کنیم.مثلاً دانشجویان رشته انرژی کل ساحل جنوب کشور را از بوشهر تا مکران ببینند، چرا نباید بدانند ظرفیت اقتصاد دریای کشور چقدر است؟ یا آیا می‌توان از نیروی جز و مد دریا انرژی تولید کرد؟ یا از این سواحل می‌شود به نفع اقتصاد کشور استفاده کرد؟ بدنه دانشجویی که چیزی از سند چشم‌انداز ۲۰ساله کشور، سند توسعه اقتصاد دریا محور که سال گذشته توسط رهبر انقلاب ابلاغ شد نداند، برنامه توسعه هفتم را نخوانده باشد و برنامه سال کشور را نداند، نمی‌تواند با مسائل مهم کشور ارتباط بگیرد و درگیر روزمرگی می‌‌شود.تشکل دانشجویی زمانی موفق عمل می‌کند که بداند در لایه‌های سیاست‌گذاری کشور چه اتفاقی رخ می‌دهد و تصویر آینده چیست؟ پس از آن راه رسیدن به این اتفاقات را پیدا کند و چشم انداز ۲۰ ساله کشور، برنامه‌های میان مدت ۵ ساله و برنامه سالانه کشور را بداند و بشناسد.این یعنی بدنه دانشجویی هرسال موقع بودجه ریزی که می‌شود نمی‌تواند منفعل باشد و این مساله ان‌شاءالله هرچه جلوتر پیش برویم در این جریان جدی هم خواهد شد. در حقیقت دانشجویان رشته‌های مختلف دانشگاهی باید نسبت خودشان را با مسائل اساسی کشور در نگاه سیاست گذاری تعبیر و تفسیر کنند. ** تربیت نسل آینده و تمرین مسئولیت‌پذیری بله ما در بسیج دانشجویی به دنبال تربیت افرادی هستیم که مسئولانه عمل کنند.کسی که می‌خواهد تمرین مسئولیت پذیری کند اول باید تصویر بزرگ کشور، چشم انداز و برنامه‌های آن را بداند و بعد نسبت خودش را با آنها مشخص کند و بپرسد آیا کشور در مسیر برنامه‌های خود و سیاست‌های کلان حرکت می‌کند؟ یا با رسانه‌زدگی، کارهای سطحی و حقیر و ناچیز و دعواهای سیاسی و جناحی که چیزی برای مردم ندارد؛ وقت تشکل، کشور، مردم و فرصت ساخت آینده را از دست می‌دهد؟ این‌ها مسیر یک دانشگاه جدی است. مگر هر دانشجو که می‌خواهد تمرین کار دانشجویی کند چند سال فرصت دارد؟** بدنه دانشجویی باید بداند درد مردم چیستتسنیم: نهایتاً چهار سال دوره کارشناسی.قاسمی: از همین زمان هم به طور مفید دو سال می‌تواند کار دانشجویی انجام دهد که باید حول مسائل مهم کشور باشد. من همیشه می‌گویم بدنه تشکل دانشجویی باید شانه‌های خود را ورزش دهد چون باید تمرین مسئولیت پذیری کند و شانه‌هایش زیر با مسئولیت برود. این بدنه باید یاد بگیرد که درد مردم چیست. وقتی اردوی جهادی می‌رود می‌فهمد فقر و ضعف عدالت، نظام برنامه ریزی و تبعات تصمیم یعنی چه.وقتی دانشجو خودش را با این مسائل مماس کرد تازه اینجا تربیت می‌شود. مثلا آقای رئیس جمهور در سفر اخیر خود به سیستان و بلوچستان به بحث ضعف آموزشی اشاره کردند. خب این مشکلات ناظر به تصمیمات است. این تصمیمات را چه کسی گرفته؟ غیر از این است که یکسری از همین تصمیم‌گیران قبلا در تشکل‌های دانشجویی بوده‌اند؟ اگر در دوره دانشجویی فرد نگاه مسئولانه داشت و از نزدیک ارتباط می‌گرفت، وقتی مسئول می‌شد می‌توانست تصمیم درست بگیرد و اجازه نمی‌داد این مسیر دچار مشکل شود.** ما در بسیج دانشجویی دنبال نقش خودمانیم نه نقص بقیهما در بسیج دانشجویی با بچه‌ها عهد کردیم بیشتر از اینکه دنبال نقص بقیه بگردیم، دنبال نقش خودمان باشیم. ما خودمان را بدهکار می‌دانیم چرا که در نقطه طلبکار ایستادن، اتفاقی را رقم نمی‌زند. هرچند که اگر لازم باشد فریاد می‌زنیم و حنجره ما فریاد مردم است. اما اینکه بخواهیم در نقطه‌ای قرار بگیریم که فقط حرف بزنیم، چه مشکلی را حل خواهد کرد؟ یک درد را به عنوان کسی که از سال ۷۸ کار دانشجویی کرده به شما بگویم. ما کسانی داشتیم که در دوره دانشجویی خود در نقطه حرف زدن قرار گرفته بودند و الان هم که مسئول شده‌اند باز هم در همان نقطه قرار دارند. فکر می‌کنند هنوز دانشجو هستند و باید مواجهه تهاجمی داشته باشند، نمی‌دانند الان باید مشکلات را حل کنند.شما در دوره دانشجویی علاوه بر اینکه فریاد می‌زنی و حنجره مردم هستی، باید نسبت به مسائل مشرف باشی و با آنها مماس شوی. باید دنبال راهکار باشی، صرف طرح درد کردن، چه چیزی را حل می‌کند؟ بدنه دانشجویی اگر در این مرحله گیر کند حقیر و ناچیز خواهد بود و طبق آن هم، ناقص تربیت می‌شود. نگاه درست دانشجویی این است که همزمان که دارد درد مردم را به اهلش منتقل می‌کند، نهی از منکر و امر به معروف به مسئولین می‌کند، به دنبال نقش خودش هم بگردد. این آدم اگر در زمان دانشجویی تمرین مسئولیت پذیری کند وقتی مسئول شد می‌تواند مسئولانه عمل کند. اما اگر در دوران دانشجویی به جای مسئولیت پذیری فقط حرف زد، یعنی نگاه حداقلی به جریان دانشجویی خواهد داشت. ** اگر امثال شهید علم‌الهدی و وزوایی به‌جای عمل فقط حرف می‌زدند، چه می‌شد؟یک مثال دفاع مقدسی بزنم. فرض کنید محسن وزوایی در دوران دانشجویی خود که دانشگاه شریف هم درس خوانده فقط حرف می‌زد، یا حسین علم الهدی فقط حرف می‌زد، چه می‌شد؟ آیا اتفاقی می‌افتاد؟ زمانی که حسین علم الهدی علاوه بر مطالبه‌گری و فریاد زدن، در هویزه مقابل نیروهای بعث می‌ایستد این یعنی نیروی تراز انقلابی.از نظر من یک دانشجوی بسیجی و انقلابی یعنی حسین علم الهدی. محسن وزوایی به وقتش در تسخیر سفارت آمریکا و ورود به صحنه سیاسی و به وقتش در خوزستان و جنگ وارد عمل شد. این‌ها الگوهای ما هستند. در حقیقت ما گذشته‌ای داریم که می‌توانیم با آن آینده خود را بسازیم. در فضای دانشجویی همیشه سعی کرده‌ایم زندگی امثال علم الهدی و وزوایی که دانشجوی تشکلی تراز بودند را برای دانشجویان روایت کنیم که به موقعش فریاد زده‌اند و به موقعش هم در میدان ایستاده‌اند و خود را فدای مردم و آرمانشان کردند. ** عده‌ای در دوره دانشجویی لب و دهان بودند، الآن هم همین هستندمن در دوره‌های دانشجویی آدم زیاد دیده‌ام. بعضی به تعبیری در دوره دانشجویی فقط لب و دهان بودند و بعد از آن هم در همان فضا ماندند و فقط از بقیه طلبکارند. صرف طلبکاری چه آورده‌ای دارد؟ حنجره مردم شدن جز وظایف ذاتی تشکل‌های دانشجویی است، اما پیگیری حل مسائل چه؟ تسنیم: جدا از بحث‌هایی که تا اینجا در خصوص مسائل پیرامون جریان دانشجویی مطرح کردیم، می‌خواهم در خصوص مساله‌ای از شما سوال کنم که سال‌هاست آمار و اطلاعات متفاوتی از آن داده می‌شود و آن مهاجرت دانشجویان است. گاهاً در خصوص این پدیده و میزان مهاجرت دانشجویان از دانشگاه‌های مهم و مادر کشور بحث می‌شود، می‌خواهم نظر شما را در خصوص این مساله بدانم.قاسمی: بله این پدیده بوده و هست. اصل رفتن که ایراد ندارد اینکه بروند یک فضایی را تجربه کنند، برگردند و بتوانند به کشور خود خدمت و مشکلی از مشکلات مردم را حل کنند، حتما پسندیده هم هست. اصل و محل بحث، رها کردن وطن برای همیشه و جایگزین کردن آن با جای دیگر است. احتمالاً جهت سوال شما نیز مربوط به همین نگاه است، نگاه جهان وطنی بعضی افراد نه نگاه به ایران. این افراد معتقدند فرقی نمی‌کند کجا باشند، فقط جایی باشد که زندگی کنند. اما علاوه بر فقط زندگی کردن، چیزهایی دیگری مثل هویت، وطن، خاک، مردم و مام وطن وجود دارد که محل بحث ماست‌. این‌ها چه می‌شود؟** ایجاد انگیزه، راهکاری برای ماندن دانشجویان/ ماجرای «روایت گمشده»من طبق تجربه‌ای که از همراهی دانشجویان در اردوهای روایت پیشرفت «گمشده» پیدا کردم، برایم جالب بود وقتی این بچه‌ها از نزدیک واقعیت کشور را می‌دیدند، نظرشان عوض می‌شد. تعداد زیادی از این افراد را هم دیدم که بعد از این سفر می‌گفتند تصورمان این نبود که در کشور به این نقطه رسیده باشیم و کلاً فضایشان عوض می‌شد. وقتی فضای رشد شما فضای اینستاگرامی باشد، خب شخصیتتان هم بر همان اساس شکل می‌گیرد. مثلا وقتی در اخبار می‌گویند ایران ماهواره پرتاپ کرده است، این عده اول تردید می‌کنند، بعد انکار می‌کنند و می‌گویند نقاشی و فتوشاپ است و بعد تردید ایجاد می‌کنند. خب این مخاطب باید هم حس کند دارد ته جدول می‌جنگد!من خیلی از افراد را دیدم که پس از مشاهده از نزدیک پیشرفت‌های کشور و با چشم خود، نظرشان عوض شده و حتی آنجا به مسئولین کشور تندی کردند که شما چرا اینها را به ما نگفته‌اید؟ حتی بعضی از کسانی که در این اردوها حاضر شدند فکر می‌کنند روایان پیشرفت، بازیگر هستند و این حرف‌ها را می‌زنند. شما ببینید ذهنیت‌ها تا کجا و تا چه حد بمباران شده است. اما هرچه جلوتر می‌رفتند و بیشتر می‌دیدند، باورشان بیشتر تغییر می‌کرد. فیلم‌های این دانشجویان و بازخورد این اردوها در فضای مجازی و در صفحه‌ای به نام «روایت گمشده» قابل مشاهده است.یکی از دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبایی به اسم فاطمه وطن‌دوست پس گذراندن این اردو دلنوشته‌ای نوشته که من آن را خوانده‌ام. آنجا می‌گوید من چهارسال لحظه شماری می‌کردم از کشور بروم و منصرف شدم. به نظر من خیلی خوب است که بخش نخبگان به این اردو بیایند و یکبار از نزدیک شاهد پیشرفت‌های کشور باشند..البته که من فکر نمی‌کنم مسئولین کشور و کسانی که دلسوز کشور هستند بگویند ما مشکل نداریم و بخواهند مسائل و مشکلات موجود را انکار کنند. نکته‌ای که این بین وجود دارد این است که بله، مشکل هست اما با وجود همه سدها، کارهایی انجام شده و این مسیر طی شده قابل افتخار است. اردوی روایت پیشرفت هم به عقیده من حول این موضوع خیلی خوب توانسته عمل کند. اکثر بازخوردها بعد از این اردو به ما این بود که ای کاش به ما این‌ها را زودتر می‌گفتید.حتی استاد دانشگاه به این اردوها آمده و نظرش عوض شده است. اینها دیگر تعارف و زیاد نمایی نیست. بالاخره ما در مرز دانش حرکت می‌کنیم. معادلات حوزه دفاعی کشور ما کجاست؟ ما در این اردو و در یکی از بخش‌ها به صنعت دریایی کشور می‌پردازیم. آنجا به دانشجویان از قایق‌های ساده صیادی که در عملیات خیبر با سرعت ۲۰ نات استفاده می‌کردیم نشان می‌دهند تا قایق‌هایی مثل ذوالفقار که امروز با سرعت ۹۰ تا ۱۱۰ نات ساخته‌ایم. اتفاقا خوب است که خبرنگاران هم این فضا را از نزدیک ببینند. دانشجویان سوار قایق‌های تندرویی می‌شوند که ساخت کشور خودشان است. وقتی خودشان با چشم پیشرفت‌ها را ببینند، اگر تا سال‌ها هم در فضای مجازی به آنها بگویند این‌ها دروغ است، دیگر باور نمی‌کنند چون از نزدیک حسش کردند.** افرادی که در غرب زیسته‌اند واقعیات غرب را به جوانان بگویندیکی دیگر از کارکردها برای جلوگیری از خروج نخبگان، که البته معتقدم همه کسانی که می‌روند نخبه نیستند و ممکن است بعضی برای کار یا زندگی روزمره بروند و شامل این دسته نمی‌شوند؛ استفاده از تجربه کسانی ‌است که غرب زیسته هستند. یعنی شرایطی فراهم کنیم تا کسانی که رفته‌اند و برگشتند بیشتر با دانشجویان حرف بزنند و این جزء الویت‌های ما در بسیج دانشجویی است. در این بین صدا‌وسیما، رسانه‌ها و فضای مجازی هم ظرفیت‌های خوبی دارند که می‌توان از آنها نیز استفاده کرد. کسی که خارج زندگی کرده دیگر واقعیت‌های آن طرف را از اینستاگرام دریافت نکرده، خودش به خاطر کمبود انرژی داخل خانه لباس گرم پوشیده، سیستم مالیات دهی را دیده، سبک زندگی و کنترل آنجا را دیده و نزدیک تجربه کرده است.تسنیم: آماری از اینکه تاکنون چه‌تعداد دانشجو در اردوی «روایت گمشده» شرکت کرده‌اند، دارید؟قاسمی: طبق آماری که از سال گذشته ارائه شد، حدود ۲۰ هزار دانشجو در این اردوها شرکت کردند. سال گذشته اعزام‌ها را از ۳ استان داشتیم اما امسال به ۵ استان افزایش پیدا کرده است. البته این اردوها کاملا با اردوهای پیشرفت و اردوهای علمی متفاوت است و روایت گمشده واقعا اردوی خاصی است و عمدتا نخبگان در آن شرکت می‌کنند.** منطق ما در بسیج دانشجویی؛ منطق حاج قاسم است/ آدم‌ها را دسته‌بندی نکنیمتسنیم: چون شخصاً مصاحبه دانشجویانی را که در این اردو شرکت کرده‌اند، دیدم واقعاً با صحبت‌های تکمیلی شما نشان می‌دهد «روایت پیشرفت» توانسته است اثرگذاری ویژه‌ای روی همه‌ی قشرهای دانشجویی بگذارد.​​​قاسمی: تجربه این اردو به خود من یک چیز را یاد داد، اینکه ما در بسیج‌ دانشجویی منطق حاج قاسم را دنبال می‌کنیم. وقتی در همین اردوی روایت پیشرفت، دانشجویی را می‌بینم که شاید از لحاظ ظاهری و فکری شبیه من نباشد؛ اما با دیدن واقعیت‌ها فضایش تغییر می‌کند می‌فهمم که روح حقیقت طلب و فطرت درست این آدم او را سمت مسیر درست هدایت می‌کند. پس حتما باید رجوع ما به مکتب حاج قاسم باشد. حاج قاسم همین‌ها را می‌دید که می‌گفت آدم‌ها را رنگ‌بندی نکنیم. نگوییم یکی چپ است یکی راست، یکی اصلاح طلب است یکی اصولگرا، یا یکی حزب اللهی است، دیگری نیست.** فضای دفاتر بسیج تغییر کرده است/ حضور دیدگا‌ه‌های مختلف در بسیجبسیج دانشجویی و تشکل حاج قاسم حتما تشکل کاملی است و در مسیر آرمان‌ها قرار گرفته و از فضلیت‌های اخلاقی و انسانی به هیچ وجه کوتاه نمی‌آید؛ اما دامنه پذیرشش پهن است و می‌تواند همه آدم‌ها را در فضای تشکل خود ببیند‌. من اخیرا ۱۴ استان را در ۲۰ روز رفتم و به دفاتر بسیج دانشکده‌ها سر زدم. فضای بسیج دانشجویی خیلی فرق کرده و بچه‌هایی با فضاهای مختلف در بسیج رفت‌وآمد می‌کنند. این یعنی بچه‌های بسیج به این نقطه رسیدند که تشکیلات درست، تشکیلات حاج قاسم است. می‌شود هم آرمان داشت و هم مردمی بود. چقدر دانشجو دیده‌ام که می‌گویند ما قبلا جور دیگری فکر می‌کردیم، یک اردوی جهادی، روایت پیشرفت یا راهیان نور آمدیم و مسیر زندگیمان عوض شد.مگر بسیج دنبال چه می‌گردد؟ غیر از این است که می‌گوید مشکل مردم، مشکل من است؟ بسیج غیر از این است که می‌گوید اگر زلزله، سیل و کرونا آمد روی کمک من حساب کن؟ آنجایی که همه می‌گویند مشکل تو مشکل خودت است، این بسیج است که می‌گوید مشکل تو، مشکل من است و حاضر است برای این کار فدا و فنا شود. شما حتما دوران کرونا را خاطرتان هست و اخبارش را منعکس کردید. خانم‌های جوان و آقایان جوانی که در آن ایام کار غسالی می‌کردند. آنها که بودند؟ غیر از بچه‌های جهادی و بسیج بودند؟ خاطرتان هست کسانی که فوت می‌کردند را چطور دفن می‌کردند با لباس‌های فضایی و ماسک و قبرهای عمیق و آهک..تسنیم: هرکسی جرئت این کار را نداشت.قاسمی: دقیقاً. چه کسی در این شرایط گفت مُرده‌ی شما هم برای ما عزیز است و باید تکریم شود؟ غیر از بچه‌های بسیج و جهادی بودند؟ این یعنی منطق بسیج، فدایی مردم شدن است. وقتی مخاطب با ذهنیت و فکرهای مختلف از نزدیک این فضا را لمس می‌کند، حتما فطرت این آدم اجازه نمی‌دهد جای دیگری برود ولو اینکه ظاهرش به گونه دیگری باشد.بسیج حاج قاسم یعنی دلش برای بقیه می‌سوزد و خودش را فدای آنها می‌کند، یعنی حاج قاسمی که می‌گوید روی سنگ مزارم بنویسد سرباز، ننویسید سردار. مگر منطق بسیج چیزی جز این باور است؟ یک روز سیل و زلزله است، یک روز کرونا و روز دیگر دفاع و صیانت از جغرافیای کشور. حادثه تروریستی مجلس و کرمان خاطرتان هست؟ این یعنی انگیزه برای ضربه زدن به ما در عده‌ای وجود دارد. چه کسی آن جلو می‌ایستد؟ این منطق جذاب و دوست داشتنی نیست؟ تبلیغات روانی و رسانه‌ای را کنار بگذارید و ببینید واقعیت صحنه چیست. ** بسیج خودِ مردم استبسیج نیروی قابل اعتماد است، چرا؟ چون بسیج خودِ مردم است‌ و مردم حواسشان به مردم هست. حالا شاید این بین کسی در بسیج کار اشتباهی انجام دهد که درست نباشد؛ اما این در تشکیلات میلیونی و مردمی، ممکن است برخی مردم هم کاری انجام دهند که نباید انجام دهند. اما اساس بسیج می‌گوید کرونا گرفتی روی من حساب کن، ولو شده تولید ماسک. برای همین کار همه را بسیج می‌کند و قیامی را راه می‌اندازد و مشکل ماسک را حل می‌کند. مگر می‌شد دولت در روزهای اول بتواند این مشکل را حل کند؟ اصلا ممکن نبود، بسیج، مساجد، حسینیه‌ها، پارک‌ها، کانون‌ها و در حقیقت نیروی مردمی توانست مشکل را حل کند. این بسیج است، بسیج را درست تعریف کنیم. بسیج واقعی همان بسیجی است که امام (ره) و رهبری و حاج قاسم تعریف کردند. بسیج همین حسین علم الهدی، محسن وزوایی و مصطفی احمدی روشن است. از مصطفی چمران و مصطفی احمدی روشن گرفته تا مصطفی صدرزاده همه اینها بسیج هستند. این مصطفی‌ها در آینده هم خواهند بود و جانشان را در این مسیر و در موضوعات مختلف خواهند داد.** فارغ از شلوغ‌بازی‌های رسانه‌ای حقیقت بسیج را دنبال کنیدمصطفی احمدی روشن از ادوار بسیج دانشجویی است و کسی است که در مسیر علم و فناوری و با هدف قدرتمند شدن کشور کار کرده، اگر مهم نبود که او را ترور نمی‌کردند. در جهاد نیز همینگونه است. چه کسی وقتی سیل می‌آید نفر اول پرچم را بالا می‌برد؟ بچه‌های جهادی. در مباحث معنویت نیز همینگونه است. بسیج همیشه همه را دور هم جمع می‌کند تا به مردم و کشور کمک کند، شما تا به حال جمعی از بسیج پیدا کرده‌‌اید که قصد خیانت به کشور را داشته باشند؟ فلذا تاکید می‌کنم فارغ از شلوغ بازی‌های رسانه‌ای باید حقیقت بسیج را دنبال کرد و امیدوارم بتوانیم این کار را دنبال کنیم.تسنیم: در پایان اگر حرفی به‌نظرتان باقی مانده است، بفرمایید.قاسمی:ما در جلسات بسیج بیشتر در مورد چگونه فدا شدن برای مردم حرف می‌زنیم. شرح جلسات ما این است. من خودم را یک سلول کوچک در این بین می‌دانم. در جلساتمان می‌گوییم چکار کنیم به مردم خدمت بیشتری کنیم؟ چکار کنیم وسعت اردوهای جهادی بیشتر شود؟ می‌گوییم چکار کنیم معنویت و استقلال در کشور بیشتر شود؟ چکار کنیم که مانع تعرض دشمن به مرز اعتقادی و جغرافیایی شویم؟ در بسیج از این حرف‌ها می‌زنند. در تشکیلات مردمی و خودجوش بسیج از استاد دانشگاه گرفته تا کاسب و دانشجو همه می‌گویند من به عنوان یک نیروی خودجوش چه کاری می‌توانم انجام دهم؟ حقیقت بسیج همین فنا شدن و فدا شدن برای مردم است. ما تا این لحظه بیش از ۴۰ شهید جهادی که عمدتا دانشجو بودند داریم، همه این افراد در راه خدمت به مردم و خدمات رسانی به آنها شهید شده‌اند. چقدر دانشجو داریم که در دفاع از حرم شهید شده‌اند؟ یا در حوزه امنیت کشور و پروژه انزوای سیاسی چه افرادی  ایستادند و فحش و چاقو خوردند؟ حقیقت بسیج این‌هاست. برای شما سوال نشده که چرا بسیج باید توسط دشمنان مردم ایران تحریم شود؟ دلیلش این است که بسیج یک نیروی مردمی وفادار به کشور است و همه مردم می‌دانند کسی که کشور را نمی‌فروشد، بسیج است. کسی که اجازه نمی‌دهد برای سانتی متری از مرز جغرافیای کشور اتفاقی رخ دهد، آن بسیج و سپاه و نیروهای انقلابی هستند. این نیروها کشور را نمی‌فروشند مگر ۱۴۰۱ دشمنان ما مقابل بسیج، صف نکشیدند؟ آیا توانستند موفق شوند؟به نظرم هرچقدر فارغ از فضای رسانه‌ای روی بسیج تمرکز کرده‌ایم بیشتر توانستیم حقیقت بسیج را درک کنیم.تسنیم: آقای قاسمی، خیلی ممنونم از وقتی که در اختیار خبرگزاری تسنیم گذاشتید. ان‌شاءالله که همیشه شما را در این عرصه موفق و با فکر و اید‌ه‌های جدید در بسیج دانشجویی ببینیم.قاسمی: خیلی ممنونم از شما. ما خدمتگزار بچه‌ها هستیم و روایتگر آنها. اساس کار، خود بچه‌های بسیج هستند.انتهای پیام/

✅ آیا این خبر اقتصادی برای شما مفید بود؟ امتیاز خود را ثبت کنید.
[کل: ۰ میانگین: ۰]
نویسنده: 
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم افق اقتصادی در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام‌هایی که حاوی توهین، افترا و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد منتشر نخواهد شد.
  • لازم به یادآوری است که آی‌پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت‌های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی میباشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید