اراده معطوف به قدرتی که از شناخت واقعیّات قدرت موجود در محیط بینالملل نیرو گرفته و برای بیشینهکردن امنیّت و قدرتِ مادّی واقعی دولت مورد استفاده قرار میگیرد همان چیزی است که در پسِ ایده «مبارزه خردمندانه با جریان سلطه» نهفته است.
– اخبار سیاسی – گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، مرسوم است که وقتی از عقل یا عمل خردورزانه در سیاست، و مخصوصاً در سیاست خارجی صحبت میکنند نسبت مستقیمی میان پذیرش سلسلهمراتب قدرت موجود در نظم بینالملل و خردورزی برقرار میکنند. همینطور این رویکرد محافظهکارانه را با یکجور تسلیمگرهایی سیاسی که متضمن تندادن به آنچه جاری است مخلوط کرده و ادعا میکنند که اگر کسی بنا باشد از چشماندازی رئالیستی به قدرت نگاه کند، تنها از همین مسیر باید گام بردارد.از این منظر هر شکلی از مقاومت، یا هر تلاشی برای ایجاد تغییر در مناسبات جاری قدرت، درست مانند هر حرکتِ ارادهگرایانهای با برچسب افراطیگری، ایدئالیسم، بیتوجهی به عقل و خرد و عناوینی مانند این بیاعتبار تلقی شده و مورد عتاب قرار میگیرد. معهذا در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب، در چند مورد به طور خاص به مبارزه خردمندانه و منطقی با نظام سلطه پرداخته شده است. در این یادداشت کوتاه تلاش میکنیم تا این مسئله را مورد بررسی قرار دهیم.رئالیسم یا واقعگرایی سیاسیبرخلاف آنچه در بالا آوردیم، رئالیسم بههیچعنوان به معنای تسلیم ناشی از ترس از روابط واقعاً موجود در ساحت سیاست بینالملل نیست. رئالیسم عینکی است که در آن مناسبات قدرت، آن طور که هست دیده میشود، تا بر اساس آن تصمیمی خردورزانه درباره حفظ دولت و افزایش قدرت آن اتخاذ شود.از این جهت رئالیسم درست دیدن مناسبات، بسیج امکانات داخلی بر اساس این بینش درست، و حرکت برای بیشینهکردن قدرت دولت و حفاظت از شأن و حدود وجودشناختی آن است. آنچه در ابتدای مقدمه این نوشته آوردیم بر فهمی ناقص از رئالیسم استوار است که تنها وجه شناختی آن را در نظر میگیرد. در حالیکه درک تام و تمام رئالیسم مستلزم این بخش دوم، یعنی اراده معطوف به قدرتی ناشی از شناخت واقعیّات نیز هست.پاسخ خردمندانه در مقابل انتقاماراده معطوف به قدرتی که از شناخت واقعیّات قدرت موجود در محیط بینالملل نیرو گرفته و برای بیشینهکردن امنیّت و قدرتِ مادّی واقعی دولت مورد استفاده قرار میگیرد همان چیزی است که در پسِ ایده «مبارزه خردمندانه با جریان سلطه» نهفته است: هم از یک چشمانداز واقعگرایانه، اصلِ امنیّت و قدرت واقعی دولت در محیط بینالملل را در نظر دارد و هم ضمن استفاده از نوعی خردگرایی معطوف به هدفِ در نظر گرفته شده، مناسبترین ابزار موجود برای بهدستآوردن بیشترین میزان توفیق را مورداستفاده قرار دهد. مسئله اساسی در اینجا این است: سازماندهی دولت و امکاناتش برای بیشینهکردن امنیّت و تثبیت قدرت آن.انتهای پیام/