گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم– حنیف غفاری کارشناس ارشد روابط بین الملل در یادداشتی نوشت: رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تازه ترین مواضع خود در خصوص پرونده هسته ای کشورمان مدعی شده است: “معتقدم ما نیاز به بازگشت به دیپلماسی داریم. ما توافق برجام را قبلا داشتیم، اما حالا تنها یک توافق کاغذی است که هیچکس به آن پایبند نیست. اینجا در وین تلاشهایی برای احیای آن انجام شد، اما متاسفانه بهرغم آنکه تا آستانه موفقیت پیش رفتند، به دلایلی به هم خوردند.”
مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، به نقش شخص خود و البته نهاد متبوعش در رقم خوردن این شرایط کمترین اشاره ای نکرده است!
اصرار گروسی بر مفتوح نگاه داشتن پرونده غیرحقوقی موسوم به موارد ادعایی و تبدیل ساختن آنها به دستمایه ای جهت ایجاد شبکه بازرسی های بی حد و مرز در ایران، یکی از اصلی ترین موانع شکست مذاکرات تا کنون بوده است.
به عبارت بهتر، گروسی از مسئله ای انتقاد می کند که خود در ایجاد و پیشبرد آن نقش داشته است! این همان تناقض هدفمندی است که نه تنها گروسی، بلکه کاخ سفید و اتحادیه اروپا نیز در تقابل با کشورمان دنبال می کنند.
صورت مسئله مشخص است! پس از پایان دوران ریاست جمهوری ترامپ و شکست استراتژی فشار حداکثری دولت وی در تقابل مطلق با کشورمان، دولت بایدن از ابتدا درصدد بوده تا استراتژی «فشار هوشمندانه»را در ابتدا جایگزین “فشار حداکثری کرده “و سپس، این استراتژی جدید را در ذیل ابراستراتژی آمریکا مبنی بر «مهار حداکثری ایران قدرتمند» قرار دهد.
بنابراین، درک رفتار آمریکا در ابعاد ماهوی، راهبردی و حتی تاکتیکی در گروی شناخت استراتژیهای ترسیمشده از سوی کاخ سفید در قبال ایران و نسبت سنجی میان این استراتژیهاست.
حتی افرادی مانند جیک سالیوان و آنتونی بلینکن در ابتدای حضور خود در مسند قدرت مدعی بودند نه تنها دولت جدید آمریکا بابت خروج یکجانبه دولت سابق این کشور از توافق هسته ای نباید از ایران عذرخواهی کند، بلکه باید بابت بازگشت به توافق هسته ای، خواسته ای جدید از ایران طلب کنند!
حتی سالیوان معتقد بود می توان در ازای بازگشت آمریکا به توافق هسته ای، “بند غروب آفتاب”را از سند برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت حذف کرد و محدودیتهای برجامی ایران را دائمی نمود!
با این حال جمهوری اسلامی ایران نه تنها تسلیم این رویکرد وقیحانه نشد، بلکه تاکید کرد که باید علاوه بر رفع واقعی تحریمهای ضد ایرانی، راستی آزمایی و تضمینهای لازم در روند بازگشت آمریکای عهد شکن به برجام مجددا تعریف و عملیاتی شود.
اصلی ترین عوامل عدم احیای توافق هسته ای تاکنون، غلبه عوامل فرامتنی ساخته و پرداخته غرب بر متن مذاکرات و دیگری، تاکید منطقی جمهوری اسلامی ایران بر “برجام تضمین محور”بوده است.
در خصوص تاثیر عوامل فرامتنی بر متن مذاکرات، می توان به نمونه های ویژه ای مانند تاثیرپذیری تروییکای اروپایی و آمریکایی از لابی صهیونیستی موساد در روند احیای توافق هسته ای و حتی حمایت آنها از اغتشاشات سال ۱۴۰۱ شد.
همین رویکرد فرامتنی و غیر حقوقی سبب شد تا حتی احیای برجام تا کنون عملیاتی نشود. گروسی نیز به سهم خود در تکمیل این نقشه راه شکست خورده غربی-عبری نقش داشته است. در چنین شرایطی شاید به نفع مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد که کمتر در این خصوص سخن بگوید.
انتهای پیام/