گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم– دکتر حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه در سانحه سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور به همراه آیتالله رئیسی به شهادت رسید تا پایان ظاهری این دیپلمات توانمند و خوشنام رقم بخورد و خونش با دیگر شهدای خاک ایران آمیخته شود.
وی که دانشجوی رشته علوم آزمایشگاهی بود، رشته تحصیلیاش را تغییر داد و مدرک دکتری روابط بینالملل گرفت و نخستین روزهای سال ۶۷ وارد وزارت امور خارجه شد و بعنوان کارشناس، به معاونت عربی و آفریقای وزارتخانه رفت و کارش را شروع کرد.
به قول خودش این معاونت اگر هیچ خوبی برایش نداشت، این امتیاز را داشت که یار غار سردار شهید سلیمانی شود. بعدها که سردار دلها وارد تشکیلات سپاه قدس شد، او رابطه تنگاتنگی با ایشان داشت.
وی از جمله دیپلماتهایی بود که سلسلهمراتب پیشرفت را پلهپله و بدون سفارش طی کرد. در سابقه او در این وزارتخانه، سمتهای وزارت خارجه (۱۴۰۰ تا زمان شهادت در سال ۱۴۰۳)، معاون عربی و آفریقای وزارت خارجه(۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵)، مدیرکل خلیجفارس و غرب آسیا(۱۳۸۹)، سفیر ایران در بحرین (۱۳۸۶ تا ۱۳۸۹)، رئیس ستاد ویژه عراق (۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶) و معاون نماینده ویژه وزیر خارجه در امور عراق (۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴) دیده میشود.
او در دولت شهید رئیسی به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب شد و راهبرد «توازن منطقهای» را در پیش گرفت. او اعتقاد داشت ایران باید با توازن رابطه بین کشورهای منطقه، با تمام آنها ارتباط خوب داشته باشد. همچنین او در کمک به گروههای مقاومت هرگز کمترین مضایقهای نکرد و اغلب متخصصان روابط بینالملل و اندیشمندان منطقه و مقامات عرب، آسیایی و آفریقایی با او رابطه خوبی داشتند و برخی رقیبان ایران در منطقه هم همواره با دید احترامآمیز به وی مینگریستند.
۱- در نخستین روزهای وزارتش، بعنوان یک دیپلمات انقلابی و دقیق، تجدید روابط مطلوب با کشورهای منطقه و همسایگان و تنشزدایی را دکترین وزارتخانه خود قرار داد و در این امر نیز بسیار موفق بود.
تجدید رابطه حسنه با روسیه، چین، کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا که در وزارتخانه ۸ سال قبل از شهید امیرعبداللهیان به روابطی بیخاصیت مبدل شده بود، برطرف شدن اختلافات با تاجیکستان در نخستین روزهای وزارتش، پذیرش پیوستن رسمی ایران به عنوان عضو سازمان شانگهای در پی برطرف شدن مشکلات با تاجیکستان در هفتههای نخست، پیوستن به بریکس از دیماه ۱۴۰۲ و تجدید روابط با همسایگان به ویژه عربستان و امارات از اقدامات مناسب شهید امیرعبداللهیان برای زدودن آثار غربگرایی مفرط دهه ۹۰ بود.
۲- بعد از عملیات توفانالاقصی، جنگ غزه و جنایات اسرائیلیها در این باریکه، شهید امیرعبداللهیان ۸ ماه شب و روز نداشت و از سازمان ملل تا سوریه و لبنان و قطر و… سفرها و جلسات بسیاری برای پایان جنایات صهیونیستها در غزه و کمک به مردم فلسطین داشت.
تمام فعالیتهایش در راستای آزادی فلسطین و مسجدالاقصی بود. آقای دیپلمات، در کنار همه پستهای وزارتخانهایاش، «مسؤول دبیرخانه ستاد حمایت از انتفاضه فلسطین» هم بود؛ دبیرخانهای که کارویژه اصلی آن تبیین مسیر آزادی فلسطین و اهمیت این موضوع در سطح سیاسی و بینالمللی بود.
خطمشی سیاست خارجی دولت سیزدهم که شهید امیرعبداللهیان آن را ترسیم میکرد از آیتالله رئیسی نیز در عرصه خارجی یک شخصیت محبوب و برجسته ساخته بود؛ چیزی که پس از شهادت آنها به وضوح مشاهده کردیم.
اعلام عزای عمومی در بسیاری از کشورها از جمله هند، ترکیه، عراق، لبنان، سوریه و حضور سران و مقامات عالیرتبه ۶۵ کشور جهان در مراسم تشییع و ادای احترام به پیکر شهدا نشان داد دکتر امیرعبداللهیان چقدر در عرصه منطقهای و بینالمللی تاثیرگذار و منسجم عمل کرده تا جایی که حتی سران و مقامات کشورهایی که با آنها روابط رسمی نداریم پس از دههها برای عرض ارادت به آیتالله شهید رئیسی و شهید دکتر امیرعبداللهیان به تهران سفر کردند و خدمت رهبر معظم انقلاب هم رسیدند.
حضور سامح شکری در ایران نیز نشان میدهد دیپلماسی شهید امیرعبداللهیان تا کجاها پیش رفته است که وزیر خارجه مصر که روابط رسمی با کشورمان ندارد هم به تهران سفر میکند و چنین سفرهایی که زمینههای آن با عملگرایی شهید امیرعبداللهیان ایجاد شد، در آینده نزدیک میتواند مبدایی برای توسعه و تقویت روابط ایران با کشورهای مختلف شود.
نرگس چهارده چریک
انتهای پیام/