به گزارش اکوایران، ژئوپلیتیک خاورمیانه در سال‌های اخیر شاهد تحولات مهمی بوده است. اولین مورد، عادی‌سازی روابط بین کشورهای عربی، از جمله دو کشور خلیج فارس – امارات متحده عربی و بحرین- با رژیم اسرائیل در سال ۲۰۲۰ از طریق توافقنامه ابراهیم با میانجیگری ایالات متحده است. دوم، تقویت روابط بین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس -به‌ویژه عربستان سعودی و امارات- با چین. سوم، از سرگیری روابط بین قطر و چهار کشور عربی -عربستان سعودی، امارات، بحرین و مصر- در سال ۲۰۲۱. این کشورها روابط خود را با قطر در سال ۲۰۱۷ قطع کرده بودند؛ آنها زمانی مدعی شدند که قطر از تروریسم حمایت می کند و همچنین از نزدیکی قطر به ایران دلخور بودند.

حرکت خاورمیانه به سمت ثبات

بر اساس تحلیلی که در وبگاه ژئوپالیتیکز منتشر شده، توافق بین عربستان سعودی و ایران که در مارس ۲۰۲۳ برای عادی‌سازی روابط امضا شد، این پتانسیل را دارد که تأثیری قوی نه تنها بر ژئوپلیتیک خاورمیانه، بلکه فراتر از آن داشته باشد.

در حالی که بسیاری از مفسران و تحلیلگران بر رقابت آمریکا و چین در خاورمیانه، به ویژه خلیج فارس تمرکز کرده‌اند، مهم است که چند نکته را در نظر داشته باشیم.

اولاً، علیرغم برخی ملاحظات در مورد توافق ایران و عربستان، آمریکا اعلام کرد که از هرگونه تحولی که به ثبات منطقه و حل و فصل مناقشات یمن و سوریه کمک کند، استقبال خواهد کرد. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در واکنش به این توافق گفت: «هر چیزی که بتواند به کاهش تنش‌ها، جلوگیری از درگیری و مهار اقدامات ایران کمک کند، چیز خوبی است. اگر این توافق واقعاً محقق شود، به ویژه اگر ایران به تعهداتی که ظاهراً پذیرفته عمل کند، باز هم این امر مثبت خواهد بود.»

ثانیاً، علیرغم موضع‌گیری علنی و شدید ضدآمریکایی ایران، این کشور اخیرا با ایالات متحده در مذاکرات غیرمستقیم بر سر برنامه هسته‌ای خود درگیر بوده است. در ماه مه ۲۰۲۳، مقامات ارشد ایران و آمریکا در عمان مذاکرات غیرمستقیم داشتند.

فراروی از دوگانه‌های ساده‌انگار

در میان چندین تحول در خاورمیانه، یکی از موارد جالب، از سرگیری روابط دیپلماتیک بین قطر و سایر کشورهای عربی در سال ۲۰۲۱ بود که قبلاً مورد بحث قرار گرفت. در حالی که یکی از دلایل قطع روابط کشورهای عربی با قطر، روابط نزدیک این کشور با ایران بود، نه تنها عربستان سعودی، بلکه حتی امارات نیز به دنبال بهبود روابط با ایران هستند. اوایل ماه جاری همزمان با سفر شاهزاده فیصل بن فرحان وزیر امور خارجه عربستان به تهران، وزیر امور خارجه ایران نیز از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از جمله قطر و امارات بازدید کرد.

برای مدتی طولانی، به مسائل خاورمیانه از چشم‌انداز دوقطبی‌های ساده‌انگارانه نگریسته می‌شد، ابتدا اسرائیل در مقابل کشورهای عربی، در سال‌های اخیر ایران در مقابل کشورهای شورای همکاری خلیج فارس. امضای پیمان ابراهیم و اخیراً توافق ایران و عربستان و نیز گام‌های جدی که سایر کشورهای خلیج فارس برای بهبود روابط با ایران برداشته‌اند، نگریستن به منطقه از چنین منشورهای ساده‌انگارانه‌ای را بی‌معنا ساخته است.

ضرورت سیاست خارجی متعادل برای کشورهای خلیج فارس

چیزی که واضح است این که کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه امارات، عربستان سعودی و قطر دیگر از رشد اقتصادی بر اساس پارادایم‌های قدیمی راضی نیستند. همه این کشورها چشم‌اندازهای بلندمدتی برای کشورهای مربوطه خود ارائه کرده‌اند و به دنبال کاهش وابستگی خود به نفت بوده‌اند. آنها برای تحقق اهداف بلندمدت اقتصادی خود، نیاز به سیاست خارجی انعطاف‌پذیر و همچنین ثبات سیاسی و دیپلماتیک در منطقه دارند.

برای تحقق چشم انداز ۲۰۳۰، محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی (MBS) باید روابط خوبی با چین و همچنین با غرب – به ویژه ایالات متحده داشته باشد. اهمیت روابط اقتصادی عربستان و آمریکا از سرمایه‌گذاری سنگین عربستان در بخش استارت آپ آمریکا و خرید ۱۲۱ فروند هواپیما از آمریکا مشهود است. . علیرغم سوابق بحث برانگیز او در زمینه حقوق بشر، بن سلمان به دلیل دیدگاه اقتصادی و همچنین اصلاحات اجتماعی خاص، مانند اجازه دادن به زنان برای رانندگی، مورد تحسین غرب قرار گرفته است. در جریان سفر ولیعهد سعودی به فرانسه، در اوایل ماه جاری، امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه گفت که کشورش مایل است از «چشم انداز بلندپروانه ۲۰۳۰» این کشور (عربستان) حمایت کند.

امارات متحده عربی مانند عربستان سعودی در حالی که بر اهداف اقتصادی خود تمرکز می‌کند، در حال دنبال کردن یک سیاست خارجی متعادل در مورد مسائل کلیدی ژئوپلیتیک، اقتصادی و زیست محیطی جهانی است.

رویکرد سیاست خارجی عمل‌گرایانه و متوازن امارات و عربستان سعودی برای حل بحران‌های خاورمیانه مهم است و آنها را در صحنه جهانی مهم می‌سازد. به عنوان مثال، ارتباط عربستان سعودی با فرانسه به روابط دوجانبه محدود نمی‌شود، بلکه باید در زمینه تأمین مالی طرح های سبز نیز دیده شود. به طور مشابه، امارات متحده عربی به همراه هند و فرانسه بخشی از یک توافق سه جانبه هستند که در آن در چندین موضوع جهانی با یکدیگر همکاری می کنند.

جدا از اقتصاد و ژئوپلیتیک، کشورهای حاشیه خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی نیز بر «قدرت نرم» تمرکز می‌کنند که نه تنها به میزبانی رویدادهای بزرگ و ترویج ورزش‌هایی مانند گلف یا فوتبال یا جذب گردشگران، بلکه به جذب مهاجران مستعد نیز مربوط می‌شود. در حالی که امارات متحده عربی ویزای طلایی و سبز را با هدف جلب نه تنها سرمایه گذاران، بلکه افراد حرفه ای و با استعداد معرفی کرده است، عربستان سعودی نیز احتمالاً از این روش پیروی خواهد کرد.

چشم‌انداز ژئوپلیتیکی خاورمیانه را نمی‌توان صرفاً از دوقطبی آمریکا و چین درک کرد، بلکه اولویت‌ها و دیدگاه‌های اقتصادی کشورهای خلیج‌فارس و تلاش‌های ایران برای خروج از انزوایی که با آن مواجه شده است، باید بیشتر از قبل در نظر گرفته شود.