اکوایران: در جهانی که با پیامدهای درگیری روسیه و اوکراین دستوپنجه نرم میکند، میدان آرش به نمادی از پویایی قدرت در خلیج فارس تبدیل شده است. در حالی که آینده نامشخص است، یک چیز واضح است: میدان آرش فقط در مورد گاز نیست. این یک آزمون برای تنشزدایی منطقهای، اتحادها و همسوییها، دیپلماسی و پویاییهای همیشه در تغییر خلیج فارس است.
به گزارش اکوایران، در ژوئن ۲۰۲۲، ایران در اقدامی غافلگیرکننده دوباره نزاع دیرینه با کویت و عربستان سعودی را شعلهور کرد. این نزاع بر سر حقوق اکتشاف و حفاری میدان گازی آرش نشئت میگیرد. میدان آرش که عمدتا در منطقه زیرآبی بیطرف بین کویت و عربستان سعودی قرار دارد بازدهی اقتصادی قابل توجهی دارد. با ذخایر تخمینزدهشده ۳۰۰ میلیون بشکه نفت و حدود ۱۱ تریلیون فوت مکعب گاز، جای تعجب نیست که این منطقه کانون اختلاف است.
مناقشهای چنددههای
به نوشته شورای آتلانتیک، مناقشه بر سر میدان آرش موضوع جدیدی نیست. ریشههای آن به دهه ۱۹۶۰ برمیگردد؛ زمانی که ایران و کویت حق اکتشاف مورد مناقشه خود را به شرکتهای جداگانهای اعطا کردند. این وضعیت اکتشاف گاز در این منطقه را متوقف کرد و نزاع عمیقی بر سر مالکیت و حقوق توسعه ایجاد کرد که تا به امروز ادامه دارد.
قاطعیت اخیر ایران در این موضوع به بهترین شکل توسط محسن مهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران به تصویر کشیده شد. در ژوئن گذشته، مهر با اطمینان خاطر آمادگی این شرکت برای راهاندازی عملیات حفاری در میدان آرش را اعلام کرد و با توجه به شرایط ژئوپلیتیکی مساعد، قول شروع قریبالوقوع را داد. این بیانیه جسورانه پس از یک دور مذاکره بیثمر با کویت در ماه مارس جلب توجه کرد. کویت خواستار ایجاد یک مکانیسم مشخص برای تعیین مرزهای دریایی شده بود؛ تلاشی که در با امتناع ایران همچنان دور از دسترس قرار دارد.
ایران فرمولهای سهمیهای ویژهای را برای میدان گازی و تشویق سرمایهگذاریهای مشترک برای جلوگیری از ورود به روند مذاکره در مورد تحدید حدود مرزهای دریایی پیشنهاد کرد. با این حال، فشار تهران برای اصل سهمیهبندی به مذاق عربستان سعودی خوش نیامد.
اختلاف بزرگ
ادعاهای ارضی ایران دست بالا را می گرفت. در حالی که مرزهای دریایی این کشور با کویت در هالهای از ابهام قرار دارد، تهران در ادعای سهم خود تردیدی ندارد. برخی از قانونگذاران ایران سهم ۴۰ درصدی از این میدان را مطرح میکنند، در حالی که رسانههای دولتی ارقامی تا ۷۰ درصد را گمانهزنی کردهاند. از سوی دیگر، عربستان سعودی و کویت با مرزهای مشخصشده خود، حقوق انحصاری میدان آرش را در طلب میکنند. این اختلاف مانع مهمی برای حلوفصل است.
بر خلاف ایران و عربستان سعودی که از نظر ذخایر گازی غنی هستند، میدان گازی آرش راه نجاتی برای کویت است. این میدان تنها میدان مهم گازی متعارف و خالص کویت است. گاز این کشور در درجه اول محصول جانبی تولید نفت آن است که با قراردادهای بلندمدت گاز طبیعی مایع (الانجی) قطر تکمیل میشود.
در یک حرکت اساسی در مارس ۲۰۲۲، کویت و عربستان سعودی قراردادی را برای استفاده از میدان آرش امضا کردند. این کشورها با هدف ظرفیت یک میلیارد فوت مکعب و ۸۴ هزار بشکه روزانه میعانات گازی، اکتشاف را از طریق عملیات مشترک الخفجی آغاز کردند. این سرمایهگذاری با همکاری شرکت نفت خلیجفارس کویت و آرامکوی عربستان سعودی با تمرکز بر این منطقه بیطرف انجام میشود.
در منطقه بیطرف، کویت و عربستان سعودی درآمد حاصل از استخراج را مساوی تقسیم میکنند. با ذخایر ۳۰ میلیارد بشکه نفت و ۶۰ تریلیون فوت مکعب گاز، آورده و ریسک این پروژه بسیار زیاد است. با این حال، ایران به شدت با این توافق مخالفت کرد و آن را غیرقانونی خواند و از ایده تخصیص سهمیه حمایت کرد.
صفحه شطرنج آرش
تحرکات ایران در این مناقشه چندوجهی است. در مرکز استراتژی آن، اصل دیرینه استفاده از اختلاف رقبا قرار دارد. تهران مایل است کویت را از متحدان سنتیاش در خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی جدا کند. ایران با حمایت از مذاکرات یکجانبه با محوریت میدان آرش قصد دارد از روابط نامتقارن خود با کویت استفاده کند. هدف روشن است: فشار بر کویت برای دادن امتیاز. هدف فرعی نیز این است که مذاکرات یکجانبه با کویت باعث ایجاد سوءظن عربستان به توافقی احتمالی بین تهران و کویت میشود که ممکن است سعودیها را از بازی حذف کند. این مسئله میتواند باعث بروز شکافی بین کویت و ریاض شده و منافع ایران را پیش ببرد.
با این حال، استراتژیهای تهران صرفاً تفرقهافکنانه نیست. ایران همچنین تشویق و تهدید را با رویکرد کلاسیک «چماق و هویج» با هم ترکیب میکنند. در حالی که ایران فرمول سهمیهبندی میدان آرش یا پروژههای توسعه مشترک دیگر را مطرح میکند، با تهدیدهای یکجانبه سعی میکند به راهبرد خود تعادل ببخشد. هدف تهران این است که کویت را به گوشه رینگ برده و آن را بین همکاری یا درگیری مختار کند. این مرزبندی خطر ایجاد زمینه برای تشدید تنشها را افزایش داده که میتواند خطرناک و غیرقابلبرگشت باشد.
کویت با پیشبینی بازی ایران، اقدامات متقابل خود آغاز کرده است. در پاسخ به موضعگیری قاطعانه تهران، استراتژی کویت بر اتحاد با عربستان سعودی و موضع مشترک آنها در مورد میدان آرش تأکید دارد. این وحدت تا میز مذاکره ادامه دارد. کویت با گرهزدن خود به عربستان سعودی برای مذاکره علیه ایران، قصد دارد نقشههای تهران را خنثی کرده و در هر مذاکره احتمالی، کفه ترازو را به نفع پادشاهیهای خلیج فارس تغییر دهد.
سومین رکن استراتژی کویت، حمایت از مبانی حقوقی برای پرونده خود است. در نبود مرزهای دریایی مشخص، کویت ادعای خود مبنی بر اینکه موضع دریایی تهران هیچ مبنایی ندارد و میدان آرش منحصراً یک میدان کویتی-سعودی است را حفظ میکند. این موضع قدرت مانور ایران را محدود و مناقشه را به جای میدان آرش، به تعریف مرزهای دریایی هدایت میکند. سعد البراک، معاون نخستوزیر و وزیر نفت کویت تأکید کرد که اگر کویت حقی داشته باشد، طبق قواعد حقوق بینالملل از آن استفاده خواهد کرد.
بمباران لفظی
مقامات ایرانی میگویند که کویت زمانی به سهم تهران در میدان آرش اعتراف کرده است. با این حال، آنها معتقدند که پیمان اخیر کویت با عربستان سعودی، باعث ضایع و نادیدهگرفتهشدن حقوق ایران میشود. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران به شدت هشدار داد که با نبود سرمایهگذاری مشترک، تهران حقوق و منافع خود را در اولویت قرار خواهد داد. موضع کنعانی منعکسکننده موضع جواد اوجی، وزیر نفت ایران بود که تهدید کرد ایران هیچگونه نقض حقوق خود در میدان آرش را تحمل نخواهد کرد.
جالب است که برخی مقامات ایرانی از رویکرد متهورانهتری حمایت میکنند. آنها میگویند بدون هرگونه حرفی، بهرهبرداری از منابع میدان را آغاز کنید. آنها میترسند اگر کویت و عربستان سعودی کار را آغاز کنند، ابتکار عمل را از دست بدهند. هدایتالله خادمی، رئیس انجمن شرکتهای حفاری نفت و گاز ایران زنگ خطر را به صدا درآورد. او با متهمکردن دولت ایران به دست روی دست گذاشتن، تأکید کرد که اگر امسال تهران استخراج از میدان آرش را آغاز نکند، تلاشهای آینده میتواند با مشکل مواجه شود.
در ۳ آگوست، کویت و عربستان سعودی با صدور بیانیه مشترکی، بر حقوق حاکمیتی خود بر میدان آرش تأکید کردند. این اظهارات نشان میدهد که تنشها میتوانند پشت درهای بسته تشدید شده یا آشکارا فوران کنند. همچنین از طرفی، تجدید قوای ایران در این مناقشه یک چالش مستقیم برای روند عادیسازی تهران با ریاض است.
تصویر بزرگتر
فراتر از این جنبههای بحثبرانگیز دریایی و اقتصادی، یک جنبه اغلب نادیدهگرفتهشده نیز وجود دارد: امنیت. میدان آرش در مرکز انرژی خلیج فارس قرار دارد که منبع حیات تجارت و انرژی جهانی است. تشدید کنترلنشده تنشها میتواند عواقبی را برای بازیگران اصلی ایجاد کند و صحنه منطقهای و بینالمللی را زیر و رو کند.
با درک وخامت اوضاع، ایالات متحده تصمیم گرفته تا حضور خود در خلیج فارس را تقویت کند. هزاران تفنگدار دریایی با پشتیبانی جنگندههای پیشرفته و کشتیهای نیروی دریایی آمریکا به منطقه اعزام شدهاند که در برههای انجام میشود که سپاه پاسداران در حال تشدید تحرکات خود است. هدف ایران تسلط بر تنگه هرمز و اعمال فشار بر رهگیریهای بینالمللی است. دادههای اخیر مدعی است که تهران در دو سال گذشته نزدیک به بیست کشتی بینالمللی را توقیف کرده یا سعی داشته کنترل آنها را به دست بگیرد.
روسیه و پیچیده شدن بازی خلیج فارس
ماجرا از آنجایی پیچیدهتر میشود که روسیه، شریک استراتژیک ایران به سمت کشورهای عربی خلیج فارس متمایل شده است. این تغییر در مناقشه بر سر جزایر سهگانه آشکار میشود. قاسم محبعلی، دیپلمات ارشد سابق و رئیس بخش خاورمیانه وزارت امور خارجه ایران خاطرنشان کرد: «ظاهراً دوستان ایران چندان به خواستههای آن توجه نکرده و بیشتر به خواستههای رقبا توجه دارند».
همچنین در ابتدای ماه آگوست، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک مانور نظامی ناگهانی در این جزایر انجام داد. سردار سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران با صدور هشدار شدیدی بر آمادگی کشور برای مقابله با «همه تهدیدها، فتنهها و دشمنیها» تأکید کرد.
آزمونی برای آینده خلیج فارس
تشدید تنش ایران بر سر میدان آرش اولین چالش جدی در برابر عادیسازی روابط با عربستان سعودی است که با میانجیگری چین انجام شد. بر این اساس، یک سؤال مهم همچنان بیپاسخ مانده است: ایران تا کجا میتواند مرزهای عادیسازی را قبل از شکستن آنها گسترش دهد؟ مشاهده واکنش کویت و عربستان سعودی و همچنین موضع آمریکا، بینشی از اقدامات بعدی را به ما خواهد داد.
در جهانی که با پیامدهای درگیری روسیه و اوکراین دستوپنجه نرم میکند، میدان آرش به نمادی از پویایی قدرت در خلیج فارس تبدیل شده است. در حالی که آینده نامشخص است، یک چیز واضح است: میدان آرش فقط در مورد گاز نیست. این یک آزمون برای تنشزدایی منطقهای، اتحادها و همسوییها، دیپلماسی و پویاییهای همیشه در تغییر خلیج فارس است. همانطور که ایران، کویت و عربستان سعودی راهبرد خود را ترسیم میکنند، نتیجه مناقشه آرش میتواند اتمسفر آتی روابط خلیج فارس را تعیین کند.