خبرگزاری فارس- خراسان جنوبی؛ به هر نقطه از شهر سر می زدی سر و سات جشن و پایکوبی به راه بود از خیابان گرفته تا مسجد و محفل. همه آمده بودند کمتر کسی در خانه بود. همهمه و ول وله ای که در شهر به پا همه را به خارج از خانه می کشید. یکی راهی منطقه تفریحی شهر می شد، یکی راهی نزدیک مسجد و حسینیه محل زندگی اش، یکی با اتوبوس می رفت. دیگری با وسیله نقلیه شخصی اش.
خلاصه شور و نشاطی که در شهر به پا بود همه را به بیرون کشانده بود کمتر کسی در خانه مانده بود.
به هر نقطه ای از شهر هم که سر می زدی موکبی، محفلی، صدای بلند مداحی و پایکوبی به پا بود.
شربت و شیرینی و پذیرایی از هر نوع هم در هر گوشه ای از شهر به پا بود.
خلاصه کمتر از حال و هوای پر شور و شرر عاشورا و هئیت های نداشت اما این بار برای لبیک گویی به مولا علی(ع) همه از خانه های پا به بیرون نهاده بودند و مهمان هر محفلی در جشن غدیر بودند.
هر نقطه ای از شهر شده بود برکه غدیر خم و همه گرداگرد این برکه برای لبیک گویی به پیشوای اولین مسلمین جهان آمده بودند. خبری بس مهم در راه بود آن هم از زبان آخرین سفیر حق. باید آخرین سفیر، آخرین پیغام را می رساند تا رسالتش کامل می شد.
او هم بر منبری از جهاز شتران در حجه الوداع رفت آخرین و بنیانی ترین پیغام را به گوش همه حاضران رساند و از آن ها خواست که این پیام را به همه غایبان و آن هایی که تا به امروز پا به این جهان گذاشته اند برسانند که «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهه (هر که من مولا و فرمانروای اویم علی مولای او است، خدایا دوست بدار آن کس که او را دوست دارد، و دشمن دار آن کس که او را دشمن دارد.)
این پیغام فرشته وحی را آخرین سفیر حق (محمد بن مصفطی(ص)) به گوش همه از بلندگوی برکه غدیر رساند تا تاریخ جهان ثبت و ضبط شود که ۱۸ ذی الحجه سال ۱۰ هجری قمری سالروز تعیین ولایت و زعمات مردی که خدا خواست بعد از آخرین پیامبرش ولی امر مسلمین جهان باشد.
همه شیعیان مفتخرند به این که بر پیشانیشان شیعه علی(ع) حک شده و پیرو این امام همام و فزرندان پس از هستند.
پس برای مفتخر شدن به این که شیعه مولایشان حضرت علی (ع) هستند روزهاست که تدارکات لازم را فراهم آورده اند تا در جشن و پایکوبی انتخاب مولایشان به ولایت و رهبری از جانب رسول الله شرکت کنند.
در این جشن همه از کوچک و بزرگ، هئیتی، جهادی، خانه دار، کارمند، کارگر و … همه همه می خواهند حضوری فعال داشته باشند. یکی شربت درست می کرد، دیگری شهر و محله را آذین بندی می کرد، دیگر در پی تهیه تدارکات بود، یکی به فکر آزادی زندانی بود، دیگر به فکر البسه ای برای کودکان یتیم و دیگری در فکر تدارک بسته های معیشتی، یکی موکب به پا می کرد، دیگری به دیدار سادات می رفت، یکی در فکر عیدی دادن به نیازمندان بود، دیگری درحال تهیه غذا گرم.
یکی قصابی می کرد، دیگر گوشت ها را به دست مردم می رساند، یکی موکب غدای گرم به پا کرده، دیگری بوی اسپند و عودش همه فضا را پر کرده بود.
خلاصه همه هئیتی وار آمده بودند و هرکسی هر آن چه داشت را عرضه می کرد به خدمت مولایش و به این صورت ارداتش را به صاحب ذولفقار اعلام می کرد.
همه شهر یک صدا فریاد می زد لبیک یا علی
لبیک یا علی…
پرچم لبیک یا علی بربام همه شهرها به اهتزار درآمد تا همگان بدانند که لبیک گوی علی هستیم تا همیشه تاریخ.
پایان پیام/۶۹۰۷۵