به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، در طول تاریخ اسلام بانوان بسیاری بودهاند که با منش نیک خود به سرمشق و الگویی برای دیگران مبدل شده اند.
آنها در غیاب مردان خود به تربیت فرزندان شایسته پرداختهاند و آزادگی را در کلام و رفتار خود به تصویر کشیده اند، با مشکلات و ناهمواریهای زندگی دست و پنجه نرم کرده اند و با سرانجامی نیک از این دنیا رخت بربسته اند. شهیده زهرا اسماعیلی از جمله بانوانی است که این مفاهیم را زیبا معنا کرد و با عاقبت نیکوی شهادت از این عالم خاکی کوچ کرد.
خبرنگار فارس در گفت و گویی با عباس اسماعیلی برادر شهیده زهرا اسماعیلی و ابوالفضل خوشنژاد داماد خانواده سرایداران، گوشه ای از زندگی این بانوی والامقام را به رشته تحریر درآورده است.
شهیده زهرا اسماعیلی از نگاه برادر
فارس: شهیده زهرا اسماعیلی متولد چه سالی و فرزند چندم خانواده بودند؟
خواهرم شهیده زهرا اسماعیلی متولدسال۱۳۵۵ و فرزند سوم خانواده بود،ما سه خواهر و سه برادر هستیم.
فارس: خانواده شهید علیرضا سرایداران از چه زمانی در بندرعباس مستقر شدند؟
قبل از اینکه خواهرم با شهید علیرضا سرایداران ازدواج کند ایشان چند سالی بود که در نیروی دریایی مشغول به خدمت بود، پس از ازدواج یک سال در شیراز ماندند و سپس به بندرعباس رفتند.
فارس: شهیده اسماعیلی از حیث انجام واجبات و رعایت دستورات دینی چگونه عمل میکردند؟
خواهرم از نظر انجام واجبات و ترک محرمات نمونه بود و در این مسائل، کوتاهی نمی کرد.خانمی معتقد، اهل نماز و روزه و مقید به احکام شرعی بود.
فارس: از خصوصیات اخلاقی و رفتاری مادر آرتین مطالبی را بیان فرمائید.
مادر آرتین خانمی خوش اخلاق و خنده رو بود، اهل قهر و کینه نبود، همه او را دوست داشتند، یک سال بود که به شاپورجان شیراز آمده بودند، در این مدت با اغلب همسایه ها معاشرت داشت، حتی لقمه نانی را هم که داشت با همسایهها نصف میکرد.
اگر کمکی از دستش برمی آمد انجام می داد، برادرم تعریف میکرد یک شب به منزل آنها رفتیم، در حیاط را زدند، خواستم بروم در را باز کنم خواهرم مانع شد، خودش رفت و در را باز کرد، وقتی برگشت به اتاقی رفت و صحبتهایی بین او و همسرش رد و بدل شد.
وقتی خواهرم از اتاق بیرون آمد نایلونی دستش بود، فردی که در حیاط بود نیازمند چیزی بود و خواهرم بدون این که حتی برادرم بفهمد آن را در نایلونی قرار داده و به آن فرد می دهد.
فارس: نگرش ایشان راجع به ولایت و انقلاب اسلامی چگونه بود؟
همسر خواهرم نظامی بود و از این آب و خاک دفاع می کرد، او اعتقادش به مقام معظم رهبری که فرمانده کل قواست قوی بود و برای همین سی سال محکم پای اعتقاداتش ایستاد و به وطنش خدمت کرد، خانواده اش هم اینگونه بودند و به دفاع از رهبری و نظام اسلامی پایبند و علاقه مند بودند.
فارس: شهیده زهرا اسماعیلی در بحث تربیت فرزند چگونه رفتار می کردند؟
خانمی که همسرش نظامی است و مدام در پادگان و ماموریت به سر میبرد، زحمت تربیت کردن و بزرگ کردن بچهها بیشتر بر عهده اوست. چنین خانمی وقتی پدر خانواده حضور ندارد، علاوه بر نقش مادری باید نقش پدری را هم برای فرزندان ایفا کند، نمونه آن تربیت فرزندی هم چون آرشام است که معلمش وقتی می خواهد از او صحبت کند گریه می کند.
پسر یازده ساله ای که آنچنان مودب و باشخصیت است که در کلاس معلم خود را با لفظ “استاد” صدا می کرده است.من شهادت را در چهره آرشام می دیدم و نورانیت خاصی داشت.
فارس: خواهرتان تاکنون در مورد شهادت با شما صحبت کرده بود؟
خواهرم به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی علاقه فراوانی داشت، از وقتی سردار به شهادت رسید خواهرم غبطه می خورد و مدام می گفت خوش به حال حاج قاسم.یعنی می شود روزی برسد ما هم مثل حاج قاسم تشییع شویم؟ آرزویی که برآورده شد و مانند حاج قاسم، با شکوه تشییع شد.
شهیده زهرا اسماعیلی از نگاه داماد خانواده سرایداران
فارس: اگر بخواهید چند خصوصیت اخلاقی از مادر همسرتان ذکر کنید به چه مواردی اشاره می کنید؟
مهربانی، دلسوزی و ازخودگذشتگی ایشان مثل یک فرشته بود، از طرف من کادو می خرید و به همسرم هدیه می داد، نیم ساعت قبل از اذان صبح بیدار می شد و من و همسرش را برای نماز صدا میزد، همیشه دوست داشت کاری انجام دهد که مرا خوشحال کند، آنقدر دلسوزانه رفتار کرده بود که توانسته بود پسری مثل آرشام تربیت کند.
رفتارش با همسرش نیز مثال زدنی بود،دو روز بود که برای چیدن وسایل منزل ما به تهران آمده بود.در همین حین همسرش بیمار شد، خیلی ناراحت بود و غصه وجودش را احاطه کرده بود.این زوج خیلی به هم علاقه مند بودن د و در آخر باهم آسمانی شدند.
مادر همسرم خیلی امام رضایی بود، به علی بن موسی الرضا(ع) عشق می ورزید، وقتی به خواستگاری دخترشان رفتم گفتم من از طرف امام رضا (ع) آمده ام و ضامن من امام رضا(ع) است.
آخرین توصیه پدر خانمم به من این بود که به امام رضا(ع) قسمت میدهم مواظب همسرت، آرتین و آرشام باش.
فارس: مادر آرتین از خوابی که درباره آینده آرتین دیده بود با شما سخن گفته بود. محتوای آن خواب چه بود؟
اوایل آشنایی ما با خانواده سرایداران بود که مادر آرتین به من گفت آرتین را در خواب دیدم در حالی که نزد آیت الله خامنه ای می رفت، ایشان دستی بر سر آرتین کشید و او را نوازش کرد. آقای خامنه ای در رابطه با آرتین گفت این پسر در آینده فرزند بزرگی می شود.
ای کاش پدر و مادر آرتین هم رشد کردن و قد کشیدن پسرشان را می دیدند. امیدوارم آرتین آینده روشنی داشته باشد و بتواند مثل پدرش برای ایران فرزندی افتخارآفرین و شجاع باشد.
پایان پیام/