استقلال بانک مرکزی به نفع مدیریت پولی و مالی کشور است و به کنترل تورم و برخورد با ناترازی بانکها کمک میکند.
امروزه بسیاری از کارشناسان اقتصادی کشورهای جهان به دنبال مستقل کردن بانک مرکزی از قوای مجریه و مقننه و نظم دادن به سیاستهای پولی خود هستند.
در چهار دهه اخیر روندی فزاینده به سمت استقلال بانکهای مرکزی آغاز شده و ادبیات آن در محافل اقتصادی رو به گسترش بوده است بسیاری استقلال بانک مرکزی را باعث بهبود عملکرد اقتصاد چندان روشن و قطعی نیست.
حامیان استقلال بانک مرکزی بر این باورند که اگر بانک مرکزی بیش از حد در مقابل فشارهای نیروهای سیاسی انعطاف از خود نشان دهد ممکن است نوسانات و سیکلهای تجاری را تشدید نماید، زیرا بسیاری از سیاستمداران تمایل دارند با رونق اقتصادی و رسیدن به وضعیت ایدهآلتر با استقلال بانک مرکزی به این هدف برسند.
بعضی اقتصاددانان معتقدند که دولت مصرف کننده پول است لذا خود نمیتواند تولید کننده آن باشد و بانک مرکزی وابسته نیز در واقع همان وظیفه تولید پول برای دولت را انجام میدهد دولتها همیشه انگیزه افزایش حجم پول را داشته و آن را حق خود میدانند لذا افزایش حجم پول خواست همیشگی دولتها بوده و هست، ولی این منبع سهل الوصول معضلات و مصیبتهای خاص خود را دارد که تورم تنها یکی از آنهاست، اما رقابتهای احزاب و گرایشها بر سر قدرت و نیز اهداف متفاوتی که آنها دنبال میکنند میتواند موجبات سوءاستفاده از سیاستهای پولی را فراهم آورد.
جعفر قادری؛ اقتصاددان و عضو کمیسیون برنامه، بودجه ومحاسبات مجلس شورای اسلامی در خصوص اهمیت استقلال بانک مرکزی در استفاده از ابزارها و اتخاذ سیاستهای راهبردی بخصوص در راستای کاهش نرخ تورم گفت: با توجه به اینکه یکی از مهمترین دغدغههای اقتصاد ایران و مطالبات مردم کاهش نرخ تورم است و بانک مرکزی در این حوزه مسئولیت قابل توجهی دارد انتظار میرود مستقل شدن بانک مرکزی در حیطه وظایف خود کمک شایان توجهی به تحقق خواسته مردم در کاهش نرخ تورم کند.
وی یادآور شد: در صورت استقلال همه جانبه بانک مرکزی مدیران این نهاد مالی و پولی میتوانند با اتخاذ تصمیمات و سیاستهای درست مانع هر گونه بیانضباطی در نظام بانکی کشور شوند.
عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات خاطر نشان کرد: استقلال بانک مرکزی از این جهت حائز اهمیت است چرا که مدیران بانک مرکزی با اتخاذ سیاستهای درست و برخورد با بانکهای زیان ده میتوانند مانع رشد ناترازی بانکها شوند تا زمینه برای بهبود عملکرد بانکها که در اقتصاد کشور بسیار تاثیر گذارند فراهم شود.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: استقلال بانک مرکزی در مدیریت پولی ومالی از جهات مختلفی به نفع اقتصاد است به این خاطر باید تلاش کنیم به تدریج بانک مرکزی را مستقل کنیم تا تحت سایه دولتها مجبور به اتخاذ تصمیماتی نباشند که اقتصاد را تحت الشعاع قرار داده و عملکرد مطلوب یا سیاستگذاریهای درست بانک مرکزی را به درستترین شکل ممکن محقق نکند.
فرصت برخورد با تخلفات
عضو کمیسیون برنامه بودجه و محاسبات مجلس گفت: این قانون به بانک مرکزی اجازه را میدهد تا مستقلتر از گذشته با تخلفات برخورد کند و بانکهای متخلف با اعمال قانون توسط بانک مرکزی همراه خواهند بود.
قادری اظهار داشت: پیش از این شاهد استقراض دولتها از بانک مرکزی بودیم که این مسئله باعث افزایش پایه پولی و در نتیجه افزایش تورم در کشور میشد که در قانون بانک مرکزی جلوی این مسائل گرفته میشود.
قادری خاطرنشان کرد: بانک مرکزی در قانون تصویب شده برای برخورد با تخلفات نقش عملی دارد نه نظارتی؛ ضمن اینکه خود میتواند مستقیما با تخلفات برخورد کند.
استقلال بانک مرکزی یکی از چند اهرم نهادی برای تضمین ثبات قیمتها است. مفهوم استقلال بانک مرکزی، استقلال بدون قیدوشرط نسبت به دولت نیست، بلکه منظور، استقلال در پیگیری هدف ثبات قیمتها، حتی به هزینه چشمپوشی از دستیابی به سایر اهدافی است که میتوانند برای مسوولان سیاسی از اهمیت بیشتری برخوردار باشند. استقلال بانک مرکزی به این معناست که بانک مرکزی بتواند سیاستهای پولی و اعتباری را فارغ از هرگونه فشار سیاسی دولت و براساس مصالح اقتصادی تنظیم و اجرا کند و در قبال آن نسبت به نتایج این سیاستها پاسخگو باشد. در خصوص ارتباط استقلال بانک مرکزی با اهداف کلان اقتصادی نظریههای متعددی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. اغلب تئوریها و مطالعات تجربی بهعملآمده نشان میدهند که هدف غایی بانک مرکزی دستیابی به ثبات قیمتها و یا مهار تورم است و بنابراین حفظ ارزش پول ملی در ارتباط تنگاتنگ با استقلال بانک مرکزی قرار دارد.
لیکن در خصوص ارتباط استقلال بانک مرکزی با رشد اقتصادی دیدگاهها متفاوت است. برخی از علمای اقتصادی استقلال را محرک رشد اقتصادی میدانند، زیرا بانک مرکزی مستقل کمتر تحت تاثیر تحرکات سیاسی قرار میگیرد و در نتیجه در سیاستگذاری پولی منسجمتر و قابل پیشبینیتر عمل میکند. بدین ترتیب ثبات اقتصادی افزایش یافته و کاهش ریسکهای اقتصادی، موجب تحریک رشد میشود. در مقابل نظرات دیگری بر این امر دلالت دارد که کنترل حجم نقدینگی به منظور کاهش تورم موجب افزایش نرخهای واقعی بهره، کاهش سرمایهگذاریها و متعاقبا موجب تضعیف رشد کلی اقتصاد میشود. گروه دیگری ضمن رد ارتباط منطقی بین استقلال بانک مرکزی و رشد اقتصادی تاکید میکنند که اولا استقلال بانک مرکزی بدون دربر داشتن هزینه مضاعف برای بخشهای واقعی اقتصاد موجب کاهش تورم میشود و ثانیا هیچگونه پیوند آشکاری بین نظامهای پولی و مالی در شرایط استقلال واقعی بانک مرکزی وجود ندارد، لذا کسری بودجه و منابع مورد نیاز دولت نباید از طریق انتشار پول تامین شود.
به طور کلی باید گفت که استقلال بانک مرکزی نه یک شرط لازم و نه یک شرط کافی برای ثبات پولی است، اما میتوان از استقلال بانک مرکزی به عنوان مکانیسمی برای نشان دادن عزم ملی برای مبارزه با تورم و هدایت آن به سطوح پایینتر، استفاده کرد. چندین شرط نیز باید همراه با این قضیه باشند تا بتوان در کنترل تورم موفق عمل کرد. استقلال بانک مرکزی به خودی خود نمیتواند در امر کنترل تورم موفق باشد و برای این کار باید یک فرهنگ تورمستیزی در جامعه و در بین سیاستگذاران و دولت به وجود آید. جهت این امر بانک مرکزی میتواند پیشقدم باشد و با معرفی هزینههای تورم و اثرات آن در جامعه، مردم را با هزینههای این معضل اقتصادی بیشتر آشنا کند و این دید در کل جامعه به وجود آید که باید با برنامهریزی و ارائه راهکارهای مناسب و موفق تورم را کنترل کرد.
وی افزود: استقلال بانک مرکزی ثمرات مثبت زیادی دارد که یکی از آنها جلوگیری از استقراض دولتها و باز شدن دست بانک مرکزی برای برخورد با بانکهای متخلف است.