نقدینگی در اقتصاد از عواملی همچون خالص داراییهای خارجی سیستم بانکی، خالص بدهی بخش دولتی به سیستم بانکی و بدهی بخش غیردولتی به سیستم بانکی نشات گرفته میشود.
پس از ریزشهای اخیر بازار و اصلاح زمانی بازار به نقطههای حمایتی مناسبی به لحاظ بنیادی و تکنیکالی رسیده که با یک محرک خبری میتواند تغییر روند رخ دهد و پولهای منتظر و پارک شده را به سمت بازار سرمایه سوق دهد. در بحث اقتصاد کلان هنوز دچار سردرگمی وجود دارد. مولفه دیگر نوسانات جزئی دلار بوده که نمیتواند سیگنالی برای بازار سرمایه محسوب شود. از این رو در این گزارش به سیگنالهای سیاستهای کلان اقتصاد پرداخته میشود.
به گزارش تحلیل بازار علی اکبر نیکواقبال معتقد است که سیاست گذاری بانک مرکزی منجر میشود تا بر میزان تولید پول و خلق اعتبار نظارت بیشتری صورت گیرد تا موازنه چاپ اسکناس و نقدینگی و همچنین نیاز جامعه به پول نقد به هم نریزد
یک کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه برای کنترل تورم و اثرگذاری منفی آن بر اقتصاد، ابتدا باید تولید اسکناس و خلق اعتبار بانکها کنترل شود، گفت: اگر هدف کنترل تورم است، به جای کنترل نقدینگی که مجموع پول چاپ شده دولت و خلق اعتبار بانک هاست، باید بر کنترل خلق اعتبار بانک ها، تاکید بیشتری شود؛ بدون شک در صورت کنترل فعالیت بانکها و جلوگیری از خلق بی رویه پول و نقدینگی، در بلندمدت میتوان به کنترل نقدینگی، کاهش نرخ تورم و به تبع آن رشد اقتصادی مناسب دست یافت.
علی اکبر نیکواقبال با بیان اینکه نظارت و سیاست گذاری بانک مرکزی باید افزایش یابد، افزود: سیاست گذاری بانک مرکزی باعث میشود تا بر میزان تولید پول و خلق اعتبار نظارت بیشتری صورت گیرد تا موازنه چاپ اسکناس و نقدینگی و همچنین نیاز جامعه به پول نقد به هم نریزد.
حجم پول در گردش شامل دو مولفه پایه پولی و ضریب فزاینده پولی است. در نتیجه باید گفت پایه پولی یا همان پول پر قدرت به مجموع اسکناس و مسکوک در گردش به علاوه سپرده بانکها نزد بانک مرکزی گفته میشود، ولی این عامل به تنهایی حجم پول در گردش را تعیین نمیکند و ضریب فزاینده پولی ناشی از فعالیتهای بانکهای تجاری و تعاملات اقتصادی مردم به عنوان مولفه مهم نقدینگی عمل میکند؛ به گونهای که اگر نرخ ذخیره قانونی بانکها نزد بانک مرکزی برابر (r) باشد حجم پول در گردش برابر نسبت پایه پولی (D) به نرخ ذخیره است؛ به عبارتی حجم پول در گردش برابر (D/r) خواهد بود.
رشد بی رویه نقدینگی و نقش بانکها
هر قدر نرخ ذخیره قانونی بانکها نزد بانک مرکزی بیشتر باشد قدرت تولید پول بانکها تضعیف شده و حجم کلی نقدینگی به سمت مقدار پایه پولی میل میکند از طرفی میتوان بانک مرکزی، نظام بانکی، مردم، دولت و عوامل بخش خارجی را عوامل اثرگذار در نقدینگی دانست، اما حجم نقدینگی در یک اقتصاد باید متناسب با میزان تولید کالا و خدمات باشد؛ در غیر این صورت بدون تردید باعث ایجاد تورم با رکود در تولید خواهد شد.
به گفته هابیل خاوری رشد بی رویه نقدینگی، باعث رشد سریع تقاضا برای کالاها و خدمات شده و، چون در کوتاه مدت عرضه کالا و خدمات محدود است این امر منجر به ایجاد تورم در اقتصاد میشود
هابیل خاوری کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه نقدینگی به مجموع پول و شبه پولی گفته میشود که در فضای اقتصاد یک کشور در جریان است، گفت: نقدینگی در اقتصاد ضریبی از پایه پولی است که توسط بانک مرکزی خلق شده و میتوان گفت که عوامل موثر بر حجم نقدینگی در اقتصاد عمدتا از عواملی همچون؛ خالص داراییهای خارجی سیستم بانکی، خالص بدهی بخش دولتی به سیستم بانکی و بدهی بخش غیردولتی به سیستم بانکی نشات گرفته میشود که در واقع مجموع عواملی که گفته شد به صورت پول و شبهپول در اقتصاد به گردش درمیآیند.
وی افزود: این نکته حائز اهمیت است که میزان نقدینگی کشور در مقابل مقدار معینی از کالاها و خدمات است و قیمت کالاها با میزان نقدینگی و سرعت گردش آن بستگی پیدا میکند.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: رشد بی رویه نقدینگی، باعث رشد سریع تقاضا برای کالاها و خدمات شده و، چون در کوتاه مدت عرضه کالا و خدمات محدود است؛ این امر منجر به ایجاد تورم در اقتصاد میشود و از آنجایی که روابط بین المللی ایران محدود و در شرایط تحریمی شدیدی قرار دارد تورم تشدید میشود.
خاوری افزود: در خصوص رابطه تورم و نقدینگی میتوان این گونه عنوان کرد که، چون میزان کالا و خدمات در جامعه محدود است، پس باید میزان نقدینگی به اندازهای باشد که با کالا و خدمات متناسب باشد و اگر میزان نقدینگی افزایش یابد، کالا و خدمات در جامعه کم شده و قیمتها افزایش مییابد که این همان تورم است.
حجم نقدینگی متناسب با رشد تولید
خاوری با اشاره به اینکه در صورتی که رشد حجم نقدینگی متناسب با رشد تولید باشد، با فرض ثبات سرعت گردش پول در طول دوره مالی، سطح قیمتها نیز ثابت میماند، تصریح کرد: چنان چه نقدینگی بیشتر از رشد تولید افزایش داشته باشد، برای برقراری تساوی در معادله فوق باید این نابرابری از طریق رشد قیمتها رفع شود.
کنترل نقدینگی به عنوان وسیلهای برای رسیدن به اهداف اقتصادی در هر کشور و جامعهای است. بدین منظور حجم نقدینگی به گونهای در نظر گرفته میشود که با حمایت از رشد تولیدات داخلی در حد ظرفیتهای تولیدی از بروز تورم جلوگیری کند
در صورت کمتر بودن رشد نقدینگی از رشد تولید، باتوجه به کمبود منابع مالی لازم تقاضا کاهش یافته و بدنبال آن برای جلوگیری از کاهش عرضه باید سطح قیمتها کاهش یابد تا تساوی برقرار باشد و بدیهی است که در چنین حالتی با افزایش معین سرعت گردش پول در اقتصاد میتوان بازهم بدون ایجاد تورم، تولید را افزایش داد.
به گزارش بازار، کنترل حجم نقدینگی هدف نهایی کشورها برای رسیدن به اهداف کلان اقتصادی مثل ایجاد رشد در تولیدات، کنترل تورم، ایجاد موازنه در پرداختهای خارجی و ایجاد اشتغال است؛ در واقع کنترل نقدینگی به عنوان وسیلهای برای رسیدن به اهداف اقتصادی در هر کشور و جامعهای است. بدین منظور حجم نقدینگی به گونهای در نظر گرفته میشود که با حمایت از رشد تولیدات داخلی در حد ظرفیتهای تولیدی از بروز تورم جلوگیری کند که متاسفانه در هیچ برهه تاریخی شاهد این امر نبودهایم. سیاست گذاری بانک مرکزی منجر میشود تا بر میزان تولید پول و خلق اعتبار نظارت بیشتری صورت گیرد و موازنه چاپ اسکناس و نقدینگی و همچنین نیاز جامعه به پول نقد به هم نریزد.