نویسندگان: دکتر وحید نوبهار، عضو رسمی انجمن بین المللی بیمه گران مهندسی دکتر محسن امیری، عضو هیات علمی دانشگاه صنعت بیمه کشور با تحولات گسترده و عمیق در حوزههای اقتصادی و فناورانه، نیازمند نظامهای نظارتی پیشرفته و هوشمندی است که فراتر از رویکردهای واکنشی مطلق عمل نماید و توانایی پیشبینی و پیشگیری از مخاطرات را […]
نویسندگان:
دکتر وحید نوبهار، عضو رسمی انجمن بین المللی بیمه گران مهندسی
دکتر محسن امیری، عضو هیات علمی دانشگاه
صنعت بیمه کشور با تحولات گسترده و عمیق در حوزههای اقتصادی و فناورانه، نیازمند نظامهای نظارتی پیشرفته و هوشمندی است که فراتر از رویکردهای واکنشی مطلق عمل نماید و توانایی پیشبینی و پیشگیری از مخاطرات را داشته باشد. مفهوم تنظیمگری مبتنی بر ریسک که بر مبنای تحلیل فعال و مستمر ریسکهای در حال تغییر بازار استوار است، به عنوان الگویی نوین در حوزه سیاستگذاری تنظیمی مطرح شده است. این رویکرد با تأکید بر تخصیص بهینه منابع نظارتی به بخشهای حساستر و با خطرات بالاتر، امکان مدیریت کارآمدتر ریسکهای پیچیده را فراهم میآورد. در بستر ایران بیمه مرکزی به عنوان نهاد تنظیمگر با چالشهای متعددی از جمله افزایش روزافزون پیچیدگی محصولات بیمهای، توسعه سریع بیمههای خرد و کوچک، ظهور انواع جدید و پیچیده تقلبهای مالی و همچنین محدودیت در منابع و ابزارهای نظارتی مواجه است. این موانع ضمن کاهش اثربخشی نظارت لزوم تحول در رویکردهای سنتی تنظیمگری را به شکل جدی به منصه ظهور رسانده است. در این راستا ورود به مرحلهای نوین تحت عنوان تنظیمگری نوآورانه (Innovative Regulation) که بر بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته و دادههای متنوع تأکید دارد، امری ضروری است.
یکی از راهکارهای کلیدی برای تحقق این تحول استفاده هوشمندانه از دادههای شبکه بانکی است. این دادهها که شامل مجموعه گستردهای از اطلاعات مالی و تراکنشی مرتبط با مشتریان و شرکتها میباشد، در قالب یک الگوی تحلیلی چندلایه قابلیت شناسایی دقیقتر و پایش مداوم ریسکها را فراهم میکند. همگرایی اطلاعاتی میان بخش بانکی و بیمهای علاوه بر ارتقاء کیفیت ارزیابی توانگری مالی، زمینه را برای تشخیص بهموقع انواع تقلبهای پیچیده و نیز پیشبینی بحرانهای نقدینگی در شرکتهای بیمه فراهم میآورد، که این امر میتواند منجر به بهبود چشمگیر اثربخشی نظارت و حفظ ثبات بازار بیمه گردد.
نگاهی به مفاهیم
مفهوم تنظیمگری مبتنی بر ریسک به عنوان یک رویکرد نظاممند در عرصه نظارت مالی بر تخصیص هوشمندانه منابع و شدت اقدامات نظارتی مبتنی بر ارزیابی دقیق احتمال بروز و شدت پیامدهای ریسکهای موجود تمرکز دارد. در این الگو بیمه گران بر اساس معیارهای کلیدی و کمی مانند نسبت توانگری مالی، که نشانگر میزان کفایت سرمایه نسبت به تعهدات است، ریسک بازار که نمایانگر نوسانات احتمالی داراییها و بدهیها است، ریسک نقدینگی که مربوط به توانایی شرکت در تأمین نیازهای نقدی در بازههای زمانی کوتاهمدت میباشد و ریسک عملیاتی که به مخاطرات ناشی از فرآیندها، سیستمها و نیروی انسانی اشاره دارد، دستهبندی و اولویتبندی میشوند. این الگوی نظارتی امکان تمرکز نظارت بر نقاط حساس و پُرریسک بازار را فراهم میآورد و در نتیجه، کارایی و اثربخشی سیاستهای نظارتی افزایش مییابد. از سوی دیگر نوآوری در تنظیمگری به معنای بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته و روشهای تحلیلی نوین در فرآیند نظارت است. این نوآوریها شامل بهکارگیری کلان دادهها است که حجم عظیمی از دادههای متنوع را در بر میگیرد، استفاده از هوش مصنوعی که توانمندی داده کاوی و تفسیر پیچیده آنها را به صورت خودکار و دقیق دارد و بهکارگیری یادگیری ماشین که قابلیت ارتقاء مداوم الگوهای پیشبینی بر اساس دادههای ورودی جدید را فراهم میسازد، است. این فناوریها در کنار یکدیگر ظرفیت بیم سنجی را به سطحی میرسانند که علاوه بر شناسایی دقیقتر تهدیدات، امکان طراحی مداخلات هدفمند و به موقع را نیز فراهم میکنند. شایان ذکر است دادههای شبکه بانکی که فراتر از سادهترین تراکنشهای مالی هستند، شامل مجموعه گستردهای از اطلاعات همچون سوابق اعتباری مشتریان، جریانهای نقدی مرتبط، الگوهای بازپرداخت تسهیلات و شاخصهای مختلف ریسک اعتباری است. تلفیق این دادهها با اطلاعات صنعت بیمه چشماندازی جامع و دقیق از وضعیت ریسکپذیری بیمهگذاران و همچنین پایداری مالی شرکتهای بیمه گر ارائه میدهد. این یکپارچگی دادهای امکان تحلیلهای چندوجهی و بهبود فرآیندهای ارزیابی و مدیریت ریسک را به شکل قابل توجهی ارتقاء میدهد و زمینهساز یک تنظیمگری پیشرفته و مبتنی بر شواهد خواهد بود.
مزایا و چالشها
ترکیب دادههای مربوط به صنعت بیمه و شبکه بانکی فرصتهای بینظیری را برای ارتقاء فرآیندهای ارزیابی ریسک فراهم میآورد. از جمله مهمترین مزایای این رویکرد افزایش دقت در الگوهای امتیازدهی ریسک است که با در نظر گرفتن متغیرهای متنوعی همچون شاخصهای اعتباری، توان نقدینگی و رفتار مالی بیمهگذاران تحلیلهای بسیار دقیقتری را نسبت به الگوهای سنتی ارائه میدهد. این دقت افزوده، زمینهساز تصمیمگیریهای بهینهتر در سطح نهاد تنظیمگر و بیمه گران خواهد بود.علاوه بر این استفاده از داده کاوی یکپارچه میتواند در پیشگیری از تقلب نقش کلیدی ایفا کند. شناسایی الگوهای تراکنش غیرعادی همانند برداشتهای بزرگ وجه پیش از ثبت درخواست خسارت یا انتقال وجوه به حسابهای نامرتبط، به عنوان شاخصهای هشداردهنده، امکان مداخله سریع و جلوگیری از سوءاستفادههای مالی را فراهم میسازد. این توانایی تشخیص زودهنگام تقلب به حفظ سلامت مالی بازار بیمه کمک میکند. از منظر توانگری مالی پایش مداوم و لحظهای شاخصهای بانکی مرتبط با شرکتهای بیمه گر نظیر نسبت کفایت سرمایه و جریان نقدی عملیاتی، امکان تشخیص به موقع نشانههای بحران مالی و پیشگیری از بروز آنها را میسر میسازد. این امر در نهایت موجب افزایش پایداری و ثبات بیمه گران و کاهش ریسکهای نظاممند در بازار خواهد شد. از سوی دیگر این رویکرد به نهاد تنظیمگر اجازه میدهد تا منابع محدود نظارتی خود را به صورت هوشمندانه و متمرکز بر شرکتها و حوزههای پرریسکتر تخصیص دهد، به جای آنکه به شکل یکنواخت و گسترده اعمال نظارت نماید. این تخصیص هوشمند موجب افزایش اثربخشی نظارت و بهبود کارایی استفاده از منابع خواهد شد.
با وجود مزایایی که اشاره شد پیادهسازی چنین رویکردی با چالشهای متعددی همراه است. نخستین چالش، حفظ حریم خصوصی دادهها است که مستلزم تدوین و اجرای قوانین و مقررات جامع جهت حفاظت از اطلاعات شخصی و تجاری مرتبط است که اهمیت ویژهای در حفظ اعتماد عمومی و رعایت الزامات قانونی دارد. دومین چالش، استانداردسازی و ایجاد سازوکارهای یکپارچه برای تبادل داده است. به دلیل تفاوتهای ساختاری و فنی میان دادههای شبکه بانکی و صنعت بیمه لازم است چارچوبهایی با قابلیت همسویی و انطباق دادهها طراحی و پیادهسازی شود تا تبادل داده به شکل بهینه و دقیق انجام گیرد. همچنین مقاومت نهادی برخی سازمانها در برابر افزایش شفافیت و نظارت از دیگر موانع پیش رو محسوب میشود. این مقاومت ممکن است ناشی از نگرانیهای امنیتی، حفظ منافع یا دغدغههای فرهنگی سازمانی باشد که باید با اقدامات آموزش و فرهنگسازی مناسب مدیریت گردد. همچنین هزینهها و پیچیدگیهای فناوری مرتبط با توسعه و بهرهبرداری از سامانههای پیشرفته داده کاوی از جمله چالشهای مهمی است که نیازمند برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری مستمر و توسعه زیرساختهای فناورانه و نیروی انسانی متخصص خواهدبود. بدون رفع این موانع تحقق کامل ظرفیتهای بالقوه تنظیمگری مبتنی بر داده با محدودیت مواجه خواهد شد.
نگاهی به تجارب بینالمللی
تجارب بینالمللی موفق در حوزه تنظیمگری مبتنی بر ریسک و یکپارچهسازی دادههای بانکی و بیمهای نمونههای روشنی از پیشرفتهای فناورانه و سیاستگذاری کارآمد را ارائه میدهد که میتواند به عنوان الگوهایی راهگشا برای صنعت بانک و بیمه کشور نیز مورد استفاده قرار گیرد.
در اتحادیه اروپا چارچوب جامع «سولونسی ۲» به عنوان یک استاندارد بینالمللی برای نظارت بر صنعت بیمه شناخته میشود. این چارچوب با تأکید بر یکپارچهسازی دادهها از منابع مختلف به ویژه دادههای بیمهای و بانکی امکان ارزیابی دقیق توانگری مالی شرکتهای بیمه و مدیریت سیستماتیک ریسکهای مختلف را فراهم میآورد. اجرای این چارچوب موجب شده است که نظارت بر بازار بیمه به شکلی ساختاریافتهتر، شفافتر و کارآمدتر صورت گیرد و سطح اطمینان ذینفعان ارتقاء یابد. نهاد پولی سنگاپور با بهرهگیری از فناوریهای نوین هوش مصنوعی سامانهای را توسعه داده که قادر است دادههای بیمه و بانک را به صورت همزمان و در لحظه تحلیل کند. این سیستم با پردازش سریع و دقیق حجم عظیمی از دادهها امکان شناسایی سریع ریسک و هشدار به موقع را فراهم میآورد و بدین ترتیب فرآیندهای نظارتی را از حالت واکنشی به حالت پیشبینانه و فعال تبدیل کرده است. در کانادا دفتر ناظر بر مؤسسات مالی (OSFI) از الگوهای پیشرفته ترکیبی برای پیشبینی ورشکستگی شرکتهای بیمه گر بهره میگیرد. این الگوها با ادغام دادههای بانک و بیمه توانستهاند ریسکهای مشترک و تهدیدات مالی را با دقت بالایی شناسایی کنند و به تنظیمگران امکان دهند تا به صورت هدفمند در مدیریت ریسکهای کلان بازار بیمه دخالت نمایند. این رویکرد نمونهای موفق از بهکارگیری دادههای چندمنبع در تنظیمگری نوین محسوب میشود.
نمونه های موفق بین المللی که اشاره شد نه تنها نشاندهنده قابلیتهای فناوری در ارتقاء نظامهای نظارتی هستند، بلکه اهمیت رویکردهای منسجم و هماهنگ میان بخشهای مختلف مالی را نیز برجسته میسازند. لذا الگوبرداری هوشمندانه از این تجارب و بومیسازی آنها میتواند گامی مؤثر در جهت توسعه و بهبود نظام تنظیمگری بیمه در کشور باشد.
کاوش تطبیقی و پیشنهادهای راهبردی
در تحلیل تطبیقی نظام تنظیمگری کشور با الگوهای موفق جهانی واضح است که کشور ما هنوز در مرحله توسعه و تکمیل زیرساختهای دادهای و چارچوبهای حقوقی مرتبط قرار دارد. فقدان یک سکوی داده باز که امکان دسترسی و تبادل امن و استاندارد دادهها را فراهم آورد، از نقاط ضعف اساسی محسوب میشود. همچنین نبود استانداردهای مشخص برای تبادل داده میان نهادهای مختلف مالی و بیمهای و وجود مقاومت نهادی ناشی از نگرانیهای امنیتی و فرهنگی، موانعی جدی در مسیر تحقق تنظیمگری نوین مبتنی بر داده هستند. از سوی دیگر وجود شبکه بانکی گسترده و فعال، پیشرفتهای قابل توجه در سامانههای نظارتی بیمه مرکزی و افزایش تمایل عمومی و نهادی به هوشمندسازی فرایندها از نقاط قوت کشور به شمار میآید که میتواند به عنوان بستری مناسب برای توسعه این نوع تنظیمگری مورد استفاده قرار گیرد. فرصت الگوبرداری از تجارب موفق بینالمللی و بومیسازی آنها نیز میتواند به تسریع فرآیند تحول و ارتقاء کیفیت نظارت کمک شایانی نماید. از سوی دیگر خطر سوءاستفاده از دادهها و نوسانات سریع در محیط اقتصادی کشور به عنوان تهدیداتی هستند که نیازمند مدیریت دقیق و طراحی سازوکارهای محافظتی مناسب میباشند تا از بروز بحرانهای احتمالی جلوگیری شود.
با توجه به این وضعیت پیادهسازی الگوی تنظیمگری مبتنی بر ریسک که از دادههای شبکه بانکی بهره میبرد، نه تنها یک ضرورت راهبردی بلکه یک فرصت بزرگ برای ارتقاء کیفیت و اثربخشی نظام نظارتی بیمه در کشور است. در این راستا پیشنهاد میشود راهبردهای زیر به صورت اولویتدار منظور نظر قرار گیرد:
اول، ایجاد و تدوین چارچوب قانونی جامع و شفاف برای تبادل داده میان شبکه بانکی و شرکتهای بیمه گر که ضامن حفاظت از حریم خصوصی و امنیت دادهها باشد.
دوم، توسعه سامانههای یکپارچه و پیشرفته داده کاوی با بهرهگیری از فناوری هوش مصنوعی که بتوانند دادهها را در زمان واقعی پردازش و تحلیل نمایند و قابلیت پیشبینی ریسکها را بهبود بخشند.
سوم، سرمایهگذاری در آموزش نیروی انسانی متخصص در حوزه تحلیل داده، فناوریهای مالی و مدیریت ریسک تا علاوه بر افزایش ظرفیت فنی، زمینهساز فرهنگسازی در سازمانهای ذیربط شود.
و در آخر، اجرای طرحهای آزمایشی یا پروژههای پایلوت به منظور ارزیابی عملی و بهبود مستمر الگوهای تنظیمگری پیشنهادی که بتواند به تدریج به یک نهاد ناظر جامع و هوشمند در سطح کشور تبدیل شود.