اکونومیست: وقتی ترامپ، اساس اقتصاد آمریکا را هدف می‌گیرد - افق اقتصادی

اکونومیست: وقتی ترامپ، اساس اقتصاد آمریکا را هدف می‌گیرد - افق اقتصادی
یکشنبه, ۱۵ تیر ۱۴۰۴ / بعد از ظهر / | 2025-07-06
کد خبر: 410788 |
تاریخ انتشار : ۱۵ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۰ |
1 بازدید
۰
1
ارسال به دوستان
پ

به گزارش اکوایران، نگرانی برای اقتصاد جهانی به‌دنبال تعرفه‌های «روز آزادی» دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، جای خود را به خوش‌بینی فزاینده داده است. به نوشته اکونومیست، اثر تورمی تعرفه‌های ترامپ تاکنون احساس نشده است. در مجالس خصوصی، رهبران تجاری می‌گویند که اکنون انتظار دارند جنگ‌های تجاری باعث ایجاد توافق‌های تجاری شود. نظرسنجی‌ها حاکی از آن […]

اکونومیست: وقتی ترامپ، اساس اقتصاد آمریکا را هدف می‌گیرد

به گزارش اکوایران، نگرانی برای اقتصاد جهانی به‌دنبال تعرفه‌های «روز آزادی» دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، جای خود را به خوش‌بینی فزاینده داده است.

به نوشته اکونومیست، اثر تورمی تعرفه‌های ترامپ تاکنون احساس نشده است. در مجالس خصوصی، رهبران تجاری می‌گویند که اکنون انتظار دارند جنگ‌های تجاری باعث ایجاد توافق‌های تجاری شود. نظرسنجی‌ها حاکی از آن است که با وجود سطح پایین اعتماد کسب‌وکارها و مصرف‌کنندگان، اعتماد آن‌ها در حال بهبود است. شاخص اس‌اندپی ۵۰۰ به یک رکورد تاریخی دست یافته است.

 لایحه کاهش مالیات و هزینه‌ها موسوم به «لایحه بزرگ زیبا» که در ۱ جولای در سنا و در تاریخ ۳ جولای در مجلس نمایندگان آمریکا تصویب شد، به‌ نظر بیشتر به جمهوری‌خواهی سنتی با محوریت کاهش مالیات‌ و هزینه‌ها شباهت دارد تا رویای ماگا (MAGA). ناگهان، رهبران تجاری دوباره مایلند ترامپ را همان پوپولیست دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش ببینند: مردی که باید جدی گرفته شود اما نه به معنای واقعی کلمه.

متأسفانه لایحه بزرگ زیبا که رئیس‌جمهور آمریکا قصد دارد طی امروز جمعه، با امضای خود آن را به قانون تبدیل کند، احتمالا بر این تصویر و احساساتِ روشن سایه خواهد افکند. این نشان‌دهنده صدمات بلندمدتی است که آقای ترامپ به اساس اقتصاد آمریکا وارد می‌کند.

تأثیر اصلی این لایحه، تمدید کاهش‌های مالیاتی دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ است که قرار بود منقضی شود. جمهوری‌خواهان این موضوع را به‌عنوان امتداد وضع موجود در نظر می‌گیرند. با این حال، آن‌ها هماند دموکرات‌های پیش از خود انکار می‌کنند که وضعیت موجود، ناپایدار است.

طی ۱۲ ماه گذشته، کسری بودجه آمریکا به سطح خیره‌کننده ۶.۷ درصد از تولید ناخالص داخلی رسیده است. اگر این لایحه به قانون تبدیل شود، کسری بودجه در حدود همان سطح باقی خواهد ماند و نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی در طول تقریبا دو سال، از سطح ۱۰۶ درصد که پس از جنگ جهانی دوم ثبت شد، فراتر می‌رود. درآمد ناشی از تعرفه‌ها کمک خواهد کرد، اما نه به اندازه‌ای که از افزایش این نسبت جلوگیری کند؛ این بدان معناست که حرکت به‌سوی بحران، ادامه خواهد یافت.

این لایحه زمانی که باعث سختگیری بیشتر می‌شود، در جاهای اشتباهی این سختگیری را انجام می‌دهد. همانطور که طول عمر افزایش می‌یابد و جمعیت سالخورده می‌شود، آمریکا باید کمک‌ها به افراد مُسن را کاهش دهد، برای مثال از طریق افزایش سن بازنشستگی. در عوض، مستمری‌بگیران از تخفیف مالیاتی برخوردارند و جمهوری‌خواهان در حال کاهش «مِدی‌کید»، بیمه درمانی برای افراد کم‌بضاعت، هستند.

برخی اقدامات معقول شامل کاهش توانایی ایالت‌ها برای دستکاری سیستم در جهت دریافت پول نقد فدرال بیشتر است. با این حال، پیش‌بینی‌های رسمی نشان می‌دهد که تأثیر کلی شامل افزایش حدود ۱۲ میلیون نفری به جمعیت آمریکایی‌های بدون بیمه سلامت می‌شود. بسیاری از کسانی که پوشش بیمه خود را از دست می‌دهند، با الزامات جدید مبنی بر اینکه دریافت‌کنندگان باید کار کنند، مواجه خواهند شد. چنین قوانینی در گذشته، روند اداری دشواری را برای متقاضیان ایجاد کرده و در عین حال، نتوانسته به افزایش اشتغال کمکی کند.

با لغو اعتبارات مالیاتی برای انرژی‌های پاک که در دوران جو بایدن به تصویب رسید، صرفه‌جویی‌های بیشتری در راه خواهد بود. این اعتبارات مملو از الزامات حمایت‌گرایانه «خرید کالای آمریکایی» بود که این روزنامه با آن مخالف بود. اما از آنجایی که کنگره از مالیات بستن به کربن بیزار است، هیچ‌چیز جایگزین آن‌ها نخواهد شد. آمریکا یک بار دیگر از داشتن یک سیاست فدرال برای کربن‌زدایی محروم خواهد بود و میزان آزادسازی گازهای گلخانه‌ای این کشور به سطح بسیار بالاتری نسبت به گذشته دست خواهد یافت.

نوستالژی آقای ترامپ برای سوخت‌های فسیلی، پتانسیل انرژی‌های تجدیدپذیر را برای فراوانی بیشتر انرژی نادیده می‌گیرد. این احمقانه است، آن هم زمانی که بخشی از رقابت برای هوش مصنوعی عمومی، رقابت برای الکتریسیته مورد نیاز برای آموزش مدل‌های بزرگ است.

شکلی که این لایحه به تصویب رسید، نشان‌دهنده ناکارآمدی آمریکاست. لایحه مالیات و هزینه‌ها بسیار عظیم است، زیرا احزاب حاکم به ندرت بیش از یک بار در سال فرصت دارند تا لایحه مالیات و هزینه‌ها را تنها با ۵۱ رأی در سنا تصویب کنند، در حالیکه برای دور زدن فیلترینگ به ۶۰ رأی نیاز است. در چنین لایحه بزرگی، اصلاحات مهم به‌خوبی بررسی نشده‌اند و می‌توان از هزینه‌کردهای دولتی برای خرید حمایت نمایندگان کنگره استفاده کرد.

خوش‌بین‌ها به برخی یا همه این موارد اذعان دارند، اما استدلال می‌کنند که رشد اقتصادی موجب از بین رفتن تمام نگرانی‌ها خواهد شد. رشد سریع‌تر باعث کاهش بار بدهی می‌شود، با ایجاد شغل‌های بیشتر و دستمزدهای بالاتر به فقرا منفعت می‌رساند، و باعث می‌شود ناکارآمدی سیاسی از منظر اقتصادی، بی‌ربط تلقی شود. مطمئنا، دولت پیش‌بینی می‌کند که تولید طی چهار سال آینده تقریبا ۵ درصد افزایش یابد.

با این حال، اشتباه است که فکر کنیم این لایحه منجر به رشد چشمگیر خواهد شد.کاهش‌های مالیاتی در لایحه بزرگ زیبا که هم‌اکنون نیز اجرا می‌شوند، محرک تازه کوچکی ارائه می‌دهد و تعرفه‌ها یک نیروی جبران‌کننده هستند. در هر صورت، نرخ‌های بهره در حال حاضر سه برابر بالاتر از سطحی هستند که دونالد ترامپ آخرین‌بار به کاهش مالیات اقدام کرد و احتمال بیشتری وجود دارد که فدرال رزرو، سیاست مالی سهل‌گیرانه‌تر را با تغییراتی در موضع پولی خود متعادل کند.

کاهش مالیات از سمت عرضه می‌تواند به افزایش سرمایه‌گذاری کمک کند، اما از نظر هزینه تنها ۸ درصد از کل کاهش مالیات‌ها را تشکیل می‌دهد. بسیاری از کاهش‌های مالیاتی جدید، از جمله معافیت برای انعام‌ها و اضافه‌کاری، بیشتر ترفندهایی تبلیغاتی هستند تا سیاست‌هایی اثربخش. دستورکار دولت برای کاهش مقررات ممکن است تأثیری داشته باشد، اما این تأثیر صرفا در حاشیه خواهد بود.

در واقع، فوران بی‌وقفه انتشار بدهی‌های آمریکا به‌طور فزاینده‌ای به رشد اقتصادی آسیب می‌زند. در شرایط عادی، بدهی عمومی باعث بیرون راندن سرمایه‌گذاری خصوصی می‌شود و هزینه تأمین مالی برای پروژه‌های جدید مانند مراکز داده را افزایش می‌دهد. اگر تعدیل مالی ناگهانی و اجباری توسط بازارهای اوراق قرضه بر آمریکا تحمیل شود، هزینه آن بسیار سنگین خواهد بود.

بانک گلدمن ساکس برآورد کرده که اگر کنگره برای یک دهه دیگر سیاست انضباط مالی را به تعویق بیندازد، ممکن است مجبور شود سالانه به‌اندازه ۵.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی، هزینه‌ها را کاهش یا مالیات‌ها را افزایش دهد تا نسبت بدهی به تولید حفظ شود. این رقم بیشتر از ریاضتی است که منطقه یورو پس از بحران بدهی‌های دولتی در دهه ۲۰۱۰ تحمل کرد. اگر این اقدام برای قانون‌گذاران دشوار باشد، آمریکا ممکن است به تاکتیک‌هایی مشابه دوران پس از جنگ جهانی دوم روی آورد: تورم و سرکوب مالی.

بی‌توجهی لایجه بزرگ زیبا به چشم‌انداز بلندمدت، بخشی از یک بیماری گسترده‌تر است. آقای ترامپ که بر قدرت اقتصادی و توان چانه‌زنی بالای آمریکا تکیه دارد، پایه‌های موفقیت این کشور را نادیده می‌گیرد. او حملات خود به فدرال رزرو را از سر گرفته و تهدیدی دیگر برای ثبات اقتصادی ایجاد کرده است. قطع بودجه تحقیقات علمی توسط او، نوآوری در آمریکا را تضعیف خواهد کرد. برخورد بی‌ملاحظه‌اش با حاکمیت قانون نیز آمریکا را به مکانی پرریسک‌تر برای سرمایه‌گذاری تبدیل می‌کند.

با وجود کاهش نسبی جنگ تجاری ترامپ، میانگین نرخ تعرفه‌ها همچنان در بالاترین سطح خود طی یک قرن گذشته باقی مانده و عدم قطعیت در سیاست تجاری باری سنگین بر دوش اقتصاد است. حتی با وجود رشد دارایی‌های آمریکایی بر حسب دلار، وقتی این دارایی‌ها با ارزهای خارجی سنجیده می‌شوند، از رقبا عقب مانده‌اند. کاهش ۱۱ درصدی ارزش دلار در سال جاری بازتاب‌دهنده خطرات بلندمدتی است که اقتصاد آمریکا با آن‌ها روبه‌روست؛ خطراتی واقعی و رو به رشد.

✅ آیا این خبر اقتصادی برای شما مفید بود؟ امتیاز خود را ثبت کنید.
[کل: ۰ میانگین: ۰]
نویسنده: 
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم افق اقتصادی در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام‌هایی که حاوی توهین، افترا و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد منتشر نخواهد شد.
  • لازم به یادآوری است که آی‌پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت‌های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی میباشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید