به گزارش اکوایران، هفته نامه اکونومیست استدلال میکند که جنگ ایران و اسرائیل خاورمیانه را تغییر خواهد داد؛ درست همانطور که جنگهای اعراب و اسرائیل بین سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۷۳ تغییر داد. در حالی که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا برای پیوستن به جنگ دچار تردید است؛ سوال این است که این تقابل میان ایران و اسرائیل […]
به گزارش اکوایران، هفته نامه اکونومیست استدلال میکند که جنگ ایران و اسرائیل خاورمیانه را تغییر خواهد داد؛ درست همانطور که جنگهای اعراب و اسرائیل بین سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۷۳ تغییر داد. در حالی که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا برای پیوستن به جنگ دچار تردید است؛ سوال این است که این تقابل میان ایران و اسرائیل به کجا خواهد رسید.
به نوشته اکونومیست، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل با یک مشکل جدی روبهروست؛ او باید یا تواناییهای هستهای ایران را از بین ببرد، و یا اینکه تمایل آن برای انرژی هستهای را نابود کند. اما بعید است که جنگ با ایران به هیچ یک از این ۲ هدف منجر شود. حتی اگر اسرائیل زیرساختهای ایران را نابود کند، نمیتواند دانشی را که در طول دههها انباشته شده را از بین ببرد. حملات اسرائیل بهجای از بین بردن تمایل جمهوری اسلامی ایران برای هستهای شدن، احتمالا آن را ۲ برابر خواهد کرد.
امید اسرائیل به شورش؛ محاسبهای پرریسک
بنیامین نتانیاهو در تلاش است تا ایرانیان را برای اعتراضات ترغیب کند، چراکه معتقد است یک رژیم جدید احتملا ستیزهجویی کمتری خواهد داشت و تمایل آن برای برنامه هستهای نیز کمتر است. شاید اسرائیل بتواند شرایط را برای چنین تغییری مهیا کند، اما نمیتواند از آسمان کودتایی را تحمیل کند. از سوی دیگر، اصلا مشخص نیست که یک دولت جدید تا چه اندازه مایل به صلح با اسرائیل یا کنار گذاشتن برنامه هستهای خواهد بود.
جنگ برای خرید زمان؛ گزینه موقت اسرائیل
در نتیجه، بهنظر میرسد تنها چیزی که در اختیار اسرائیل است، خرید زمان و یا تضعیف توان هستهای ایران است. اگر ایران ظرف چند سال برنامه هستهای خود را از سر بگیرد، اسرائیل احتمالا مجبور خواهد شد دوباره عملیات دیگری را آغاز کند و در آن زمان موانع آن مطمئنا بیشتر خواهد بود.
دیپلماسی؛ گزینهای دشوار اما کمهزینه
به اعتقاد تحلیلگران اکونومیست، دیپلماسی در این شرایط بهترین گزینه است. با این حال، دستیابی به توافق بسیار دشوار خواهد بود؛ چراکه در این شرایط ایران باید بازرسیهای سرزده آژانس انرژی اتمی را بپذیرد و از همه ظرفیت غنیسازی خود به جز یک بخش کوچک صرفنظر کند. پذیرش این شرایط از سوی ایران بعید بهنظر میرسد.
قمار بزرگ ورود آمریکا به جنگ
تندروها معتقدند که بهترین راه برای اعمال فشار بر ایران موکول کردن مذاکرات به زمانی دیگر، یا پیوستن آمریکا به حملات اسرائیل علیه ایران است؛ چراکه احتمال نفوذ بمبهای سنگرشکن آمریکا به تاسیسات هستهای مهم ایران مانند فردو بسیار بیشتر از بمبهای اسرائیل است. اما از منظر اکونومیست، ورود ترامپ به این درگیری قمار بزرگی است. حتی اگر هدف او صرفا حمله به تاسیسات هستهای ایران باشد، ممکن است آمریکا را درگیر کند. ایران تاکنون قدرت تهاجمی خود را بر اسرائیل متمرکز کرده، اما ممکن است در صورت پیوستن آمریکا به جنگ، پایگاههای آمریکا در منطقه را هدف قرار دهد. از سوی مسدودشدن تنگه هرمز که یک آبراه حیاتی برای تانکرهای نفت و گاز است نیز قیمت انرژی را به شدت افزایش خواهد داد.
به نوشته اکونومیست، حتی اگر تاسیسات هستهای فردو در ایران نابود شود، نمیتوان مطمئن بود که برنامه هستهای ایران برای همیشه تعطیل میشود؛ چراکه دانش فنی آن قطعا باقی خواهد ماند. در این شرایط، آمریکا مجبور خواهد شد تا بارها و بارها در خاورمیانه وارد جنگ شود و نمیتواند بر رقابت با چین تمرکز کند. بنابراین، آمریکا بهزودی درمیابد که مذاکرات کم ضررترین مسیر را ارائه میدهد.
تصمیم دشوار ترامپ؛ حمله یا انتظار؟
بنابراین، دونالد ترامپ با یک تصمیم دشوار روبهروست. آمریکا ممکن است بتواند با ورود به جنگ برنامههای هستهای ایران را بیشتر به عقب بیندازد و همچنین مشارکت آمریکا همچنین میتواند احتمال ورود جدی جمهوری اسلامی به مذاکرات را نیز افزایش دهد. اما این نتایج نامشخصاند و باید در برابر خطر شعلهورشدن منطقه سنجیده شوند.