به گزارش اکوایران، طبق گزارش ضرورت تحقق رشد اقتصادی در افق برنامه هفتم مرکز پژوهشهای مجلس، رشد اقتصادی در دهه ۱۳۹۰ معادل ۹ درصد بوده است. همچنین در تولید ناخالص داخلی به روش هزینه نهایی، مصرف نهایی خصوصی، تشکیل سرمایه ثابت ناخالص، صادرات و واردات کاهش یافته، ولی مصرف نهایی دولت ثابت مانده است. بعلاوه […]
به گزارش اکوایران، طبق گزارش ضرورت تحقق رشد اقتصادی در افق برنامه هفتم مرکز پژوهشهای مجلس، رشد اقتصادی در دهه ۱۳۹۰ معادل ۹ درصد بوده است. همچنین در تولید ناخالص داخلی به روش هزینه نهایی، مصرف نهایی خصوصی، تشکیل سرمایه ثابت ناخالص، صادرات و واردات کاهش یافته، ولی مصرف نهایی دولت ثابت مانده است. بعلاوه در ارزش افزوده، بخش صنعت، معدن و کشاورزی شاهد رشد بوده اما ارزش افزوده بخش نفت و گاز کاهش پیدا کرده است.
فروریختن رفاه در دهه ۹۰
طبق آمارهای منتشر شده بانک مرکزی از دهه ۱۳۹۰، رشد اقتصادی در یک دهه تقریبا به رقم ۹ درصد نزدیک شده، اما تولید ناخالص داخلی سرانه تغییر چندانی نداشته است. به عبارت دیگر جمعیت نیز در این دهه با رشد مشابهی روبرو بوده اما درآمد ملی سرانه طبق انتظارات پیش نرفته است. انتظار این است که از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۴۰۰ به دلیل ثابت بودن تولید ناخالص داخلی سرانه، درآمد ملی سرانه نیز ثابت بماند اما به دلیل ساختار محاسبه درآمد شاهد کاهش ۳۴ درصدی در درآمد سرانه هستیم.
بر اساس حسابهای ملی بانک مرکزی، درآمد خالص ملی از جمع خالص درآمد عوامل تولید از خارج و رابطه مبادله بازرگانی و کسر مصرف سرمایه (استهلاک) از تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار، بدست میآید. رابطه مبادله در این دهه با کاهش ۳۱.۵ درصدی مواجه بوده است. همچنین استهلاک نیز رشد ۴.۵ درصدی را تجربه کرده است. به این علت درآمد ملی سرانه کاهش داشته است.
محاسبه تولید ناخالص داخلی
دو روش برای محاسبه تولید ناخالص داخلی در اقتصاد وجود دارد که شامل روش هزینه نهایی و ارزش افزوده است. ارزش افزوده نشاندهنده سمت عرضه و روش هزینه نهایی نمایانگر سمت تقاضا در اقتصاد است. اجزای هزینه نهایی در حسابهای ملی شامل مصرف نهایی خصوصی و دولتی، تشکیل سرمایه ثابت ناخالص و خالص صادرات و واردات است.
تحریم، عامل افت تقاضای اقتصاد
طبق بررسیهای تولید ناخالص داخلی به روش هزینهای، مصرف نهایی خصوصی در این دهه با کاهش ۱۱ درصدی همراه بوده است. این در حالی است که مصرف نهایی دولت تقریبا ثابت بوده است. بعلاوه تشکیل سرمایه ثابت ناخالص بیشترین کاهش را ثبت کرده است. تشکیل سرمایه ثابت ناخالص سرانه معادل ۴۳ درصد کاهش یافته که رقم قابل توجهی است. بر اساس آمارها از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۴۰۰، صادرات سرانه ۲۲ درصد و واردات سرانه ۷۸ درصد کاهش داشته است. به عبارت دیگر بیشترین میزان کاهش در اجزای هزینه نهایی برای واردات بوده که میتواند نشاندهنده کاهش مصرف خانوارها از کالاهای خارجی نسبت به کالاهای داخلی باشد.
کاهش سرمایهگذاری عامل مرگ صنعت
طبق روش ارزش افزوده، بخشهای مختلف اقتصادی تغییرات متفاوتی را در این دهه شاهد بودهاند. ارزش افزوده بخش کشاورزی رشد ۴۳ درصدی داشته که تغییرات ارزش افزوده این بخش کاملا منطبق با میزان بارش در کشور بوده است. بخش دیگری که همواره اهمیت بسیاری برای کشور داشته، نفت و گاز است. ارزش افزوده این بخش در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۰، ۳۴ درصد افت داشته که علت اصلی ریزش ارزش افزوده بخش نفت و گاز، اعمال تحریمها و کاهش صادرات نفت بوده است. همچنین سرمایهگذاری در این بخش کاهش پیدا کرده که برای دهه پیش رو حتی با رفع تحریمها نیاز به سرمایهگذاری قابل توجه در این حوزه وجود دارد.
بر اساس آمارها رشد ارزش افزوده بخش صنعتی ۸ درصد بوده است که برای ده سال ناکافی است. تحریمها و مسأله تامین انرژی برای صنایع باعث کاهش انگیزه سرمایهگذاری در این حوزه شده و به همین دلیل، رشد ارزش افزوده بخش صنعت از سال ۹۰ تا سال ۱۴۰۰ پایین بوده است. همچنین ارزش افزوده بخش معدن ۹۳ درصد بوده است اما به دلیل سهم پایین این بخش از کل ارزش افزوده اقتصاد، این رشد بالا به چشم نیامده است.
در این دوره ارزش افزوده بخش ساختمان نیز با کاهش ۴۲ درصدی مواجه شدهاست. ارزش افزوده بخش خدمات در طی دهه ۹۰ آسیب جدی ندیده بود اما با شیوع ویروس کرونا، رشد کمی را تجربه کرد. طبق بررسیها، رشد ارزش افزوده بخش خدمات در این بخش معادل ۱۸ درصد بوده است.