به گزارش اکوایران، بر اساس گزارش منتشر شده از مرکز پژوهش‌ها، به دلیل سهم بالای کارگران ماهر و نیمه‌ماهر از شاغلین صنعت در کنار توجه به صنایع مادر و بزرگ و سرمایه‌بر، باید به صنایع کاربر نیز توجه شود. با توجه به افزایش قابل توجه افراد دارای تحصیلات عالی در دهه گذشته و اشباع بخش خدمات و همچنین تمایل پایین فعالان بخش صنعت به استفاده از نیروی کار با تحصیلات بالاتر از لیسانس، سهم فارغ التحصیلان از جمعیت بیکار افزایش یافته است. به عبارت دیگر صنعت توان جذب افراد تحصیلکرده را نداشته است.

با این وجود در دهه گذشته سرمایه‌گذاری‌های ایجاد شده بیشتر در فعالیت هایی صورت گرفته که توان اشتغالزایی زیادی نداشته‌اند. به بیان دیگر عمده فعالیت‌های صنعتی در رشته های با توان اشتغالزایی کم صورت گرفته است.

راهکار سیاستی پیشنهاد شده در گزارش انتشار یافته از مرکز پژوهش‌های مجلس، تمرکز بر تکمیل زنجیره ارزش صنایع و توسعه صنایع پایین دست در محصولات و فرآورده‌های شیمیایی، خودرو و قطعات خودو و فرآورده‌های معدنی فلزی و غیر فلزی است. 

توجه به تکمیل زنجیره ارزش به دلیل استفاده همزمان از نیروی‌کار غیرماهر در صنایع پایین دست و به‌وجود آمدن مزیت برای بنگاه‌های پیچیده‌تر در همان فعالیت، سبب بکارگیری نیروی ماهر و انباشت دانش و در نتیجه ارزش افزوده بیشتر در کالای نهایی می‌شود. این سیاست می‌تواند هم در راستای افزایش ارزش‌افزوده باشد و هم با توجه به ساختار نیروی کار، بیکاری را مد نظر قرار دهد.

همچنین به دلیل اینکه در تکمیل زنجیره ارزش بنگاه‌های کوچک و بزرگ فعالیت دارند، از طریق همکاری و تقسیم کار، از طرفی به حیات بنگاه‌های کوچک تداوم بخشیده می‌شود و هم در نتیجه فعالیت بنگاه‌های کوچک، بستر رقابتی بیشتری در بازار فراهم می‌شود.

اشتغال زایی صنعت

تصویر کلان بازار کار ایران

نرخ بیکاری در دهه ۹۰ بجز سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ دو رقمی بوده است، به ویژه نرخ بیکاری جوانان 15 تا ۲۴ سال بیش از دوبرابر نرخ بیکاری کل جمعیت بوده است. اما تنها تغییرات نرخ بیکاری برای بررسی تصویر بازار کار یک کشور کافی نیست و در کنار آن باید به نرخ مشارکت نیز توجه شود.

نرخ مشارکت اقتصادی در ایران کمی بیش از ۴۰ درصد جمعیت در سن کار کشور را شامل شده است که برای کشوری با ساختار جمعیت جوان، نرخ بالایی محسوب نمی‌شود.

اگر ساختار بازار کار در ایران تغییری نکند و اقتصاد ایران توان ایجاد مشاغل جدید را داشته باشد، افزایش نرخ مشارکت تنها به افزایش نرخ بیکاری منجر می‌شود. 

ترکیب بیکاری نیز دستخوش تغییر شده و سهم افراد دارای تحصیلات دانشگاهی از کل بیکاران درحال افزایش بوده است. به‌طوری که از ۳۱.۳ درصد در سال ۱۳۹۰ به بیش از ۴۳.۱ درصد در سال ۱۴۰۰ افزایش یافته است. بنابراین به نظر می‌رسد که سهم عرضه نیروی‌کار دارای تحصیلات دانشگاهی رو به افزایش است. 

اشتغال زایی صنعت

بازار کار و بخش صنعت

بنظر می‌رسد که در صورت اتخاذ سیاست های مناسب، در بخش صنعت پتانسیل بالایی برای جذب نیروی‌کار وجود داشته باشد. این اتفاق فقط مشروط به حالتی است که اولاً رشد اقتصادی در صنعت بالا و مداوم باشد، ثانیاً ساختار صنعت در بخش‌هایی متمرکز باشد که قابلیت اشتغالزایی بالاتری دارند. 

شواهد نشان می‌دهد که علاوه بر رشد پایین و نوسانی در بخش صنعت، اشتغالزایی بالایی نیز در آن صورت نگرفته است.

همچنین با توجه به اینکه در یک دهه گذشته تعداد واحد های صنعتی کاهش یافته اما روند تعداد شاغلان بخش صنعت در سال های ۱۳۹۰-۱۳۹۸ صعودی بوده است، نتیجه‌گیری این است که در دهه اخیر متوسط تعداد شاغلان به ازای هر واحد صنعتی افزایش یافته باشد. به عبارت دیگر عمده اشتغال توسط واحد های بزرگ صنعتی تامین شده است.

ساختار نیروی کار ایران از نظر تحصیل و مهارت

عمده شاغلین بخش صنعت را کارگران ساده و ماهر تشکیل می‌دهند که از تحصیلات بالایی نیز برخوردار نیستند. با این وجود در دهه اخیر، سهم افراد دارای تحصیلات عالی هم از جمعیت شاغل و هم از جمعیت بیکار افزایش یافته است. اما افزایش سهم فارغ‌التحصیلان از جمعیت بیکار شدید تر بوده است.

این موضوع نشان می‌دهد که بر اساس ساختار فعلی بخش صنعت در ایران، نیاز این بخش بیشتر معطوف به کارگران ساده و ماهر است. به عبارت دیگر بخش صنعت ایران بیشتر نیروی کار ساده با تحصیلات پایین جذب می‌کند و تقاضای بخش صنعت برای نیروی کار با تحصیلات بالاتر از لیسانس پایین است.

اشتغالزایی رشته فعالیت های صنعتی

بر اساس پژوهش‌های صورت گرفته، اشتغالزایی بخش صنعت در ایران بسیار کوچک است. در دهه اخیر اشتغالزایی بخش صنعت کاهش یافته است و تمرکز فعالیت‌های صنعتی بر رشته هایی متمرکز بوده‌ که سهم نیروی‌کار کمتری دارند و عمدتاً انرژی‌بر و سرمایه‌بر هستند.

در سال ۱۳۹۸ به طور متوسط با هر ۱۰ درصد رشد اقتصادی در بخش صنعت، اشتغال تنها ۲.۴ درصد افزایش یافته است. اما این میزان اشتغالزایی یک میانگین وزنی است و اگر رشد صورت گرفته در صنایعی باشد که قابلیت اشتغالزایی بالاتری دارند، میزان اشتغالزایی کل صنعت نیز افزایش می‌یابد. اشتغالزایی بخش‌های ذکر شده در جدول از متوسط اشتغالزایی کل صنعت بالاتر است.

 همچنین بررسی تمرکز سرمایه‌گذاری و ارزش افزوده ایجاد شده در واحدهای صنعتی بیانگر این است که از بین ۵ فعالیت صنعتی با بیشترین سهم سرمایه گذاری و ارزش افزوده، تنها فعالیت‌های تولیدی در مواد غذایی و تولید سایر فرآورده‌های معدنی غیرفلزی قابلیت اشتغالزایی بالایی دارند.

اشتغال زایی صنعت

توصیه‌های سیاستی

نتایج این گزارش نشان می‌دهد که ساختار صنعت در ایران از منظر تولید و سرمایه گذاری با هدف اشتغالزایی تناسب ندارد.

توصیه سیاستی گزارش منتشر شده این است که درکنار توجه به صنایع بزرگ و سرمایه بر کشور، به صنایع اشتغالزا و کاربر نیز توجه بیشتری شود. سیاست مناسب این است که تکمیل زنجیره ارزش صنایع و توسعه پایین دست آن مثل پایین دست صنایع شیمیایی، خودرو و قطعات خودرو، پایین دست صنایع معدنی فلزی و غیرفلزی مورد توجه قرار گیرد که هم ارزش افزوده و هم اشتغالزایی مورد توجه قرار گیرند.

همچنین برای اینکه افراد بیشتری از نیروی کار تحصیلکرده بتوانند جذب بخش صنعت بشوند باید از یکسو بر آموزش های تکمیلی مرتبط با بخش صنعت در دانشگاه‌ها و نهادهای ارتباط دهنده صنعت و دانشگاه تاکید بیشتری شود و از سوی دیگر در ساختار صنعت بتواند پتانسیل‌هایی ایجاد شود که صنعت به سمت رقابت و پیچیدگی‌های بیشترهدایت شود.