حمیدرضا یعقوبیآوینی-کارشناس حوزه لجستیک
راههای تجاری و کریدورهای تجارت بینالملل یکی از محورهای مهم قدرت بوده و هستند و از زمانی که چین ابتکار یک کمربند، یک جاده را برای احیای راه باستانی ابریشم مطرح کرد، درصدد بود ۳ مسیر تجاری از چین به سمت اروپا را بازگشایی کند.
رقابت برای ایجاد کریدورهای جدید تجاری در منطقهای که هارتلند یا قلب جهان نیز نامیده میشود، بالا گرفته و امریکا که رهبری غرب در این رقابت بینالمللی با چین را برعهده دارد، تمام تلاش خود را برای شکست چین در پروژه «یک کمربند، یک جاده» به کار بسته است.ایران بهلحاظ موقعیت جغرافیایی، هم در مسیر کریدورهای شرقی-غربی و هم در مسیر کریدورهای شمالی-جنوبی قرار گرفته است. با این حال، تمام این رهگذرها که شامل چندین مسیر نیز در داخل کشور میشوند، ازسوی رقبای منطقهای نیز موردتهدید قرار گرفتهاند و گزارشهای دریافتی، از تحولات اقتصادی در کشورهای اطراف ایران حکایت دارد که بخشی از آنها را میتوان در رقابت با پروژههای کریدوری ایران و بخشی دیگر را در عقبماندگی توسعه روابط اقتصادی در حوزه لجستیک و حملونقل با شرق آسیا دانست.در روزهای اخیر، کاخ سفید بهطور گسترده در تلاش است تا گروه ۲۰ را تقویت کند و درحالی که رؤسایجمهوری چین و روسیه تصمیم گرفتند در نشست این گروه شرکت نکنند، رئیسجمهوری امریکا در اجلاس گروه۲۰ که در دهلی نو برگزاری شد در کنار سران کشورهای حاضر در این نشست از پروژه زیرساختی بینالمللی بزرگی برای اتصال هند، خاورمیانه و اروپا از طریق راه آهن و خطوط کشتیرانی و از مسیر کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس، خبر داد و اعلام کرد اردن و اسرائیل نیز در این پروژه بزرگ حضور خواهند داشت تا جنوب آسیا از راه بنادر هند و از طریق خاک کشورهای عربی خاورمیانه و اسرائیل به اروپا متصل شود.
جو بایدن در اینباره گفته که این پروژه یک طرح و معامله واقعا بزرگ است. این پروژه یک کریدور اقتصادی در تبدیل خاورمیانه به منطقهای مرفهتر، باثباتتر و یکپارچهتر نسبت به گذشته است و ما در راهآهن و خطوط کشتیرانی از هند به اروپا سرمایهگذاری خواهیم کرد که از طریق عربستان سعودی، امارات، اردن و اسرائیل به یکدیگر متصل خواهند شد. براساس این طرح هند از طریق عربستان سعودی و امارات متحده عربی به اردن و اسرائیل و سپس به اروپا متصل خواهد شد و چین و روسیه و ایران و حتی ترکیه از مسیر تجاری شرق به غرب حذف خواهند شد. در واقع امریکا از فرصت این مجمع بینالمللی در غیاب چین و روسیه استفاده کرده تا در مقابل رقبای سیاسی و اقتصادی خود یعنی روسیه و چین با ایجاد کریدور جدید به اهداف خود دست یابد. رئیسجمهوری امریکا که این پروژه را بههمراه رهبران هند، عربستانسعودی، امارات، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن و کمیسیون اروپا اعلام کرد، تلاش دارد این پروژه را جایگزین طرح جاده ابریشم جدید چین کند، اما این تنها هدف بایدن از این توافق نیست. رئیسجمهوری امریکا قصد دارد در حاشیه هدف اصلی پروژه (تحت فشار قراردادن چین)، عربستان را به نزدیکی بیشتر به رژیم اسرائیل ترغیب کند. این توافق چندجانبه از چند جهت بر تجارت خارجی ایران اثر خواهد گذاشت. یکی از نتایج این پروژه بهطور جدی دور زدن ایران باوجود موقعیت استراتژیک و کاهش نقش و کمک به انزوای این کشور در تجارت بینالمللی بهعنوان کشوری که در تلاش است نزاع خویش با امریکا را همچنان حفظ کند، خواهد بود. البته باتوجه به معطلی قریب به یک دهه توسعه بندر چابهار بهدست هندیها، هماینک این فرضیه بیش از پیش تقویت شده که هندیها با توجه به مسیر کریدور جدید هندی-عربی، اساسا تمایل و عجلهای برای توسعه این بندر مهم اقیانوسی در ایران ندارند، زیرا آنها میدانند که ایران با چین بهعنوان یک رقیب مهم راهبردی، ارتباط تجاری بلندمدتی را برقرار کرده است.
تحولات پیرامونی اقتصاد ایران حول محور کریدورها یا شراکت با چین به این موارد ختم نمیشود. بهعنوان مثال هماینک اماراتیها بهدنبال توسعه روابط با چین حول محور انرژی هستند. از سوی دیگر، تحولات نظامی و سیاسی در شمال غربی ایران یعنی منطقه ارمنستان و جمهوری آذربایجان نیز از یک منظر ریشه در توسعه یک کریدور شرقغربی دیگر با محوریت ترکیه دارد. این اتفاق باعث خواهد شد ایران از منافع ترانزیت کالاهای چینی به اروپا نیز بیبهره شود. در صورت موفقیت ترکیه در این پروژه، علاوه بر اینکه ایران یک فرصت پرسود را برای همیشه از دست خواهد داد، جایگاه ژئوپلتیکیاش بهشدت تهدید خواهد شد. مجموع این موارد، بیش از پیش این نکته را به دستگاههای دیپلماسی، اقتصادی و بهویژه مجموعههای تابعه وزارت راه یادآور میشود که رقابتهای اقتصادی منطقه وارد دور جدید و پرسرعتی شده و بهنظر میرسد دوره اتحادهای بلندمدت به پایان رسیده و نباید مسائل را با دوگانههای کهنه تحلیل کرد و در صورت غفلت، میتواند فرصتهای بیبدیل منطقهای کشورمان را از بین ببرد. حضور ایران در بریکس و شانگهای که هر دو کشور چین و هند در آن نقش محوری دارند، میتواند حاوی یک فرصت و یک تهدید برای ایران باشد. اتفاقات روزهای گذشته نشان میدهد هند سمت خود را در منازعات تجاری امریکا و چین مشخص کرده و احتمال زیاد دامنه رقابت هند و چین به این سازمانها نیز کشیده خواهد شد؛ در نتیجه ممکن است اهدافی که ایران برای عضویت در این پیمانها روی آن حساب ویژهای باز کرده، در میانمدت محقق نشود.