کارآفرین مولد کار نیست؛ اندیشه کار است - افق اقتصادی

کارآفرین مولد کار نیست؛ اندیشه کار است - افق اقتصادی
یکشنبه, ۴ آذر ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | 2024-11-24
کد خبر: 116699 |
تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۸:۴۳ |
281 بازدید
۰
4
ارسال به دوستان
پ

بی‌شک داشتن مهارت از اصول اساسی شروع کسب‌وکار است، اما باتوجه به وضعیت اقتصادی حاکم، تداوم یک کسب‌وکار تنها به مهارت بستگی ندارد.

کارآفرین مولد کار نیست؛ اندیشه کار است

درحال‌حاضر فعالیت‌های اقتصادی در شرایط بدی صورت می‌گیرد و مشکلات بسیاری چون تامین مالی، تحریم، تامین مواد اولیه و… موجب تعطیلی واحدهای تولیدی می‌شود. با تمام مشکلات موجود، تلاش بسیاری از صاحبان کسب‌وکار این است که نیروی کار ماهر خود را حفظ کنند. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای جهان که کارآفرینی راهکاری برای توسعه اشتغال محسوب می‌شود، مسئولان با ایجاد نهادهای کارآفرینی زمینه حمایت از کارآفرینان را فراهم کرده‌اند. در این کشورها قوانین به‌گونه‌ای تنظیم می‌شود که موانع قانونی برای فعالیت‌های کارآفرینانه به حداقل برسد، اما در کشور ما موانع و سیاست‌های غلط یک‌شبه مانعی بزرگ در مسیر کارآفرینی است که همیشه درباره آن هشدار داده شده است. صمت به‌مناسبت روز ملی کارآفرینی و ترویج آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای که در تقویم مصادف با ۶ مرداد است به گفت‌وگو با بهروز فروتن، بنیان‌گذار کارخانه محصولات غذایی بهروز پرداخت.

در این سال‌ها چه گذشت که شما اکنون صاحب‌نام یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های صنایع غذایی هستید؟

بیش از ۶۰ سال است که شروع به کار کرده‌ام. امیدوارم حرف‌هایم برای علاقه‌مندان به کارآفرینی نیز مفید باشد. پدرم جوهره کار و شرمسار نبودن از انجام کار را در دوران کودکی به من آموختند؛ در حالی که امروز بعضی از جوانان ما، کار کردن را عار می‌دانند. در موضوع کارآفرینی بخشی ذاتی و بخشی هم اکتسابی است. من در کودکی با فروش درصدی محصولاتی چون بادبادک، فانوس و روروئک، تعمیر دوچرخه و… و کار در تعمیرگاه‌ها زندگی را اداره می‌کردم و اموال پدری در زندگی من چندان نقش‌آفرین نبود. تحصیلاتم را تا رشته مدیریت دانشگاه تهران ادامه دادم و چون انسانی خودساخته بودم و رهبری و سرپرستی را دوست داشتم، شغل معلمی را انتخاب کردم و نخستین شغل رسمی من دبیری بود و بعد سوابق تدریسم را در کارهای دیگری به‌کار گرفتم، اما به‌دلیل آگاه نبودن از مسائل اقتصادی دچار ضرر و زیان شدم. وقتی این اتفاق افتاد باتوجه به اینکه یک دوره تخصصی فنی را در وزارت اقتصاد گذرانده بودم، وارد کار فنی ریخته‌گری، مدل‌سازی و قالب‌سازی شدم. پس از اینکه دچار خسارت و ضرر شدم، تلاشم را بیشتر و کار پیمانکاری ذوب‌آهن را آغاز کردم، اما پس از مدتی در این بخش نیز دچار ضرر شدم. در این دوره به‌شدت در تنگنا قرار گرفتم و به فکر کار و حرفه جدید افتادم و به پیشنهاد همسرم پخت شله‌زرد، انواع ترشی‌جات و مرباها را در آشپزخانه منزل با نام «بهروز» شروع کردیم.

 در واقع ایده این کار ازسوی همسرم مطرح شد و ما در شرایط بی‌پولی، قرض و مشکلات بودیم. مواد اولیه غذاها را با اتومبیل ژیانی که داشتم تهیه می‌کردم و محصولات تهیه‌شده را در زیرزمین منزل بسته‌بندی و بین مغازه‌ها توزیع می‌کردیم. البته از همان ابتدا، کار را بزرگ دیدیم و تلاش کردیم فعالیت به‌درستی انجام شود و محصولات تولیدی‌مان را با ‌نام فرآورده‌های خانگی بهروز در بازار عرضه می‌کردیم. در ادامه متوجه شدیم تولید خانگی با محدودیت‌هایی در تامین مواد اولیه، پخت، بسته‌بندی و توزیع مواجه است که اگر «باید» نمی‌گفتم و اراده لازم را نداشتم شاید به شرایط فعلی نمی‌رسیدم.

دریافت مجوزها و پروانه ساخت برای صنایع غذایی بسیار مشکل است و موانع بسیاری پیش‌ روی ما قرار گرفت. بعد از مدتی که تولید خانگی داشتیم، اداره بهداشت و… تاکید کردند که باید همه موارد استاندارد، ‌بهداشت و بحث‌های صنعتی را در تولید مواد غذایی رعایت کنیم. در حقیقت بسیار در برابر «بهروز» مقاومت شد؛ به‌طوری که می‌توانم از آن به‌عنوان یک مبارزه یاد کنم که در آن ایستادگی و آنقدر پی‌درپی مراجعه کردم که حاضر شدند به حرف‌هایم گوش دهند. حتی چند مورد پیش آمد که از اداره بیرونم کنند یا اجازه ورود ندهند. در آن زمان (دهه ۶۰) برندهایی به‌عنوان برندهای معروف در بازار بودند و جز اینها برندهای متفرقه بسیاری هم حضور داشتند. اگر می‌گفتم برندها معروف هستند و من نمی‌توانم، قطعا موفق نمی‌شدم. اصلا نگران این موضوع نبودم، چون در کره زمین به اندازه همه انسان‌هایی که زندگی می‌کنند کار وجود دارد؛ از سویی هم اعتقادم بر این بوده و هست که من باید باشم؛ پس تلاش کردم و رفع موانع موجود در مسیر را چندان سخت و طاقت‌فرسا ندیدم.

به‌نظرم کار نشد ندارد و باید پشتکار داشت. البته در همه جای دنیا دولت به تولید ثروت احترام گذاشته‌ و از عاملان آن حمایت می‌کند و چون یک فرد خلاق اگر مستقیما در مسیر چرخ‌دنده‌های بزرگ قرار گیرد خرد می‌شود، باید حمایت شود. از سوی دیگر در کشور ما، نان‌آفرینی را با کار‌آفرینی اشتباه می‌گیریم، زیرا خیلی‌ها نان‌آفرین‌اند و برای نا‌ن‌آفرینی و پیمانکاری فعالیت دارند؛ در حالی‌که بینش و تفکر کارآفرین فقط برای نان نیست، بلکه در کنار نان‌آفرینی خلق تفکر هم می‌کند.

شما موضوع برند‌سازی در صنعت غذایی را مدنظر داشتید یا این‌گونه نبود؟

اول می‌خواستم برندم مطرح شود. وقتی برند مطرح شد، دیدم باید چیزی متمایز از بقیه شرکت‌ها باشد، چون بقیه شرکت‌ها اگر تبلیغ می‌کردند، فقط می‌گفتند جنس من را بخر یا مشخصات تجاری محصول را بیان می‌کردند. افتخار من این است که برای نخستین بار، شعار کیفیتی یا فرهنگی را مطرح کردم. یادمان باشد که همه دنیا و مخصوصا ما، بیشتر نیاز داریم به اینکه مهرورزی کنیم. یکی از شعارهای اصلی من «دوستت دارم مادر» بود.

نظر شما به‌عنوان کارآفرین نمونه کشور درباره روز کارآفرینی چیست؟

هر لحظه، لحظه کارآفرینی است و «روز» نمادی از این موضوع است. کارآفرین شخصی نیست که ایجاد کار می‌کند. کلمه کارآفرین در ایران بد تعبیر شده و متاسفانه هر شخصی که به‌دنبال دریافت وام و تسهیلات بود از عنوان کارآفرینی استفاده کرد اما کارآفرین خوشنام نشد. در واقع به‌جای کلمه کارآفرینان باید از واژه نقش‌آفرینان و اندیشه‌آفرینان استفاده کرد. تبدیل چیزی از اندیشه به عمل، به‌معنای نقش‌آفرینی یا به‌قول معروف کارآفرینی است. کارآفرین با شخصی که تجارت می‌کند تفاوتی اساسی دارد. حق هر تاجر و تولیدکننده‌ای است که برای کسب منافع اقتصاد تلاش کند، اما کارآفرینان برای خود کار نمی‌کنند و کار آنها برای دیگران است. در حقیقت کارآفرین مولد کار نیست، بلکه اندیشه کار است.کارآفرین شکست را نمی‌فهمد، اما تجربه را خوب درک می‌کند.

کارآفرین اعتقاد به تحول در تفکر دارد. یک محقق، دانشمند، هنرمند و کارآفرین، همیشه دنبال خلق آثار نو است و خلق این آثار نو، ریسک‌پذیری می‌خواهد. کارآفرین اگر بداند در کاری که انجام می‌دهد، موفق می‌شود حتما آن را ادامه می‌دهد، چراکه ریسک‌پذیری بیش از حد، دیوانگی است. ریسک‌پذیری با خرد، دانایی است. من کارهایی انجام می‌دادم که می‌دانستم آینده آن، خوب است. ممکن بود سریعا موفق نشوم، اما می‌دانستم در آینده موفق خواهم بود.

اکنون پس از سال‌ها فعالیت، تاثیر سیاست‌های یک‌شبه مانند قیمت‌گذاری دستوری بر تولید را چطور ارزیابی می‌کنید؟

درباره سیاست قیمت‌گذاری دستوری باید ابتدا این نکته را ذکر کنم که سیاستی کاملا ضدتولید است. وقتی تولید برمبنای نرخ دستوری باشد، کمیت اجرا می‌شود، اما کیفیت اجرا نمی‌شود. در اقتصاد آزاد، عرضه و تقاضا خود نرخ مناسب را تعیین می‌کنند، اما در اقتصاد دستوری شاهد کاهش کیفیت محصولات برای سود بیشتر هستیم. ۴۰ سال است که با قیمت‌گذاری دستوری مخالف و معتقدم بکارگیری نظام عرضه و تقاضا بهترین راهکار تنظیم بازار است. بی‌شک در اقتصاد آزاد عده‌ای که در فضای رانت یا تخلف بودند، از بین می‌روند و واحدهای تولیدی که محصولات باکیفیت تولید می‌کنند سرپا می‌مانند. در نهایت باید گفت هر چیزی که تابع دستورات دولتی باشد، از ریشه غلط است، زیرا هر دولتی در دنیا تنها وظیفه بسترسازی را دارد.

به‌نظر شما نبود قیمت‌گذاری دستوری موجب بی‌سروسامانی بازار نمی‌شود؟

وقتی کالایی به‌وفور در بازار موجود باشد، تولیدکنندگان باید برای کسب سهم بیشتر از بازار به ارتقای کیفیت محصول بپردازند و همزمان نرخ مناسبی را برای کالا تعیین کنند. اکنون در صنعت خودرو به‌دلیل بی‌توجهی به این مسئله شرایط نابسامان است. متاسفانه ایران، کیفیت و تولید جهانی ندارد؛ در نتیجه کالای مناسبی برای عرضه نداریم یا نرخ محصولات نسبت به کیفیت آنها مناسب نیست.

به‌نظر شما چقدر در بازاریابی و بازارسازی به‌منظور توسعه صادرات موفق عمل کردیم؟

یک‌سوم وسعت سرزمین ما قابل‌سکونت و قابل‌کشت است و در ایران میزان تولید بیش از مصرف است. اگر بر اساس علم روز پیش برویم، به نقاط مثبتی خواهیم رسید و می‌توانیم با همین مقدار تولیدات نیاز حدود ۴۰۰ میلیون نفر را تامین کنیم. اوایل انقلاب در یک هکتار زمین کشاورزی ۵ تن گوجه فرنگی تولید می‌شد، اما اکنون در همین مقیاس ۴۰ تن گوجه فرنگی تولید می‌شود، زیرا فرآوری علمی صورت می‌گیرد. همچنین اگر کیفیت مناسب، بسته‌بندی قابل‌قبول، زمان تحویل دقیق و نرخ ثابت باشد، می‌توان بازار جهانی را گرفت. البته بهترین راهکار این است که سفیران و رایزنان بازرگانی مستقر در کشورهای مختلف در هر زمینه‌ای سلایق مردم آن کشور را بدانند و اطلاعات آن را در اختیار کارشناسان هر حوزه قرار دهند تا بازاریابی درستی صورت گیرد، اما متاسفانه هیچ‌گاه این اتفاق رخ نداده است. شناخت بازار هدف در صادرات محصولات بسیار مهم است، اما بازرگانان و تولیدکنندگان ما هیچ شناختی از بازار هدف ندارند. در واقع به‌منظور توسعه صادرات نیاز به شناخت کافی از منطقه است تا بازار هدف کاملا شناسایی و سپس براساس سلایق مصرف‌کنندگان منطقه، صادرات انجام شود.

به‌نظر شما چقدر در صادرات محصولات غذایی خوب عمل کردیم؟

اگر صادرات با همین روند پیش برود، اصلا نام آن صادرات نیست. صادرات باید به‌طور مستمر انجام شود و فاکتورهایی برای آن نیاز است که این فاکتورها مربوط به قیمت، بسته‌بندی، کیفیت، زمان تحویل و… است و اگر در این فاکتورها در سطح مساعدی نباشیم، بی‌شک در صادرات هر محصولی به مشکل خواهیم خورد. باید قبل از صادرات، سلایق مردم منطقه موردنظر را به‌لحاظ رنگ، بو، مزه و… شناسایی کنیم تا به‌واسطه آن به تولید محصول صادرات‌محور بپردازیم.

اگر قرار است در بازار جهانی حضور داشته باشیم، باید شناخت کافی از بازار جهان داشته باشیم. البته تحریم نیز اهمیت بسیاری در این مسئله دارد. در اصل ایران باید با شناخت کافی از مناطق گوناگون و همچنین اقتصاد و بازار جهانی خود را وارد بازارهای رقابتی جهانی کند.

آیا در تامین مواد اولیه وارداتی با چالشی روبه‌رو هستید؟

برای تولید محصولات صنایع غذایی چالش زیادی در تامین مواد اولیه نداریم. تنها در بخش لوازم بسته‌بندی و برخی از مواد بهداشتی اندکی نیاز به واردات است. البته تولید این مواد نیز باتوجه به پیشرفت خوب شرکت‌های داروسازی در کشور امکان‌پذیر است. با این حال تامین مواد اولیه وارداتی هزینه سنگین و چالش بزرگی برای صنایع غذایی ندارند.

چرا بسیاری از محصولات غذایی ما در بازارهای جهانی به‌خوبی دیده نمی‌شوند؟

در دنیا دستگاه‌های تولید مواد غذایی ۲۴ساعته فعال هستند، اما در کشور ما به‌دلیل محدودیت‌هایی که وجود دارد، این تجهیزات ۸ ساعت کار می‌کنند و وقتی پس از ۸ ساعت کار متوقف می‌شوند تا روز بعد بار میکروبی روی آن قرار می‌گیرد و ضدعفونی و شست‌وشوی آن هزینه‌بر است؛ در نتیجه نمی‌توان محصول را با نرخ پایین عرضه کرد، در حالی که کشورهای دیگر همین محصولات را با قیمتی پایین‌تر عرضه می‌کنند. این کمتر بودن نرخ محصولات نسبت به محصولات ایرانی به دلیل این است که دولت حمایت‌های مختلفی از تولیدکننده دارد، اما در کشور ما نه‌تنها هیچ حمایتی صورت نمی‌گیرد، بلکه سنگ‌اندازی نیز می‌شود.

به‌نظر شما دولت به قدر کافی از صنایع غذایی حمایت کرده است؟

در پاسخ به این سوال بهتر است سکوت کنم، چراکه بعضی از سکوت‌ها فریاد است. در اینجا لازم است تاکید کنم که هیچ صنعتی نمی‌تواند مانند صنایع غذایی، ارزآور و اشتغالزا باشد و هرجایی را آباد کند؛ بر همین اساس بهتر است دولت به فکر راهکارهای درست‌تری برای توسعه باشد.

تحریم‌ها چقدر در تولید محصولات غذایی نقش داشته است؟

تحریم‌ تاثیرات بسیار زیادی بر واردات ماشین‌آلات موردنیاز در بخش تولید محصولات غذایی گذاشته و این صنعت را با چالش مواجه کرده است. در صورت رفع تحریم و واردات ماشین‌آلات موردنیاز این صنعت، کار در واحدهای صنعتی متوقف نخواهد شد و اکنون دستگاه‌های موجود روزانه ۵ تا ۸ ساعت کار می‌کنند. برای درک بهتر این موضوع مثالی می‌زنم؛ دیواری را در نظر بگیرید که نم داده و این دیوار را رنگ می‌کنیم. قطعا در نگاه اول دیوار زیبا خواهد شد اما واقعیت این است که نمناک است و هر لحظه امکان حادثه‌ای وجود دارد.

به‌نظر شما نگاه اقتصادمحور چقدر می‌تواند شرایط فعلی را تغییر دهد؟

ما جهان بسته‌ای نیستیم. در جهان امروز، مدت‌هاست که اقتصاد حرف اول و بهداشت و سیاست حرف دوم را می‌زنند. البته ممکن است جایگاه بهداشت و سیاست تغییر کند اما در رتبه اول همیشه اقتصاد قرار دارد. در نتیجه باید جهان را از نگاه اقتصادی دید و تعاملات اقتصادی داشت و اگر چنین نباشد، شاهد وضعی هستیم که اکنون مشکلات بسیاری را برای ما به‌وجود آورده است.

به‌نظر شما باتوجه به شعارهای داده‌شده ما می‌توانیم به خودکفایی در تولید برخی از محصولات برسیم؟

هیچ کشوری در جهان وجود ندارد که خودکفا باشد. حتی کشور امریکا که بسیاری عقیده دارند کشوری با وضعیت اقتصادی مطلوب است نیز به کشور چین وابسته است و در ادامه چین به روسیه و… این زنجیره همین‌طور ادامه دارد. خودکفایی در هیچ کشوری وجود ندارد و در اصل خوداتکایی مطرح است. برای نمونه کشور ما در تولیدات محصولات کشاورزی بهترین است، اما وقتی نتواند تکنولوژی لازم برای بهره‌برداری درست از این تولیدات را وارد کند بازهم می‌توان گفت بهترین است؟ پس باید متکی به ماشین‌آلات و تکنولوژی وارداتی باشیم تا به تولید صادرات‌محور بپردازیم و برای واردات فناوری هم می‌توانیم از ظرفیت ارزآوری بخش کشاورزی استفاده کنیم.

به‌نظر شما سازمان حمایت از مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان وظایف خود را به‌خوبی انجام می‌دهد؟

سازمان حمایت مشکلات بسیاری را برای مصرف‌کننده و تولیدکننده ایجاد می‌کند. برای تایید این جمله بهتر است به سراغ واحدهای تولیدی بسته شده بروید تا متوجه دخالت‌های بی‌مورد این سازمان شوید.

سازمان حمایت باید یک سازمان حمایتی باشد، اما متاسفانه مانع حمایت از مصرف‌کننده و تولیدکننده است. این سازمان مصوبه‌هایی را ارائه می‌کند که موجب تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدی می‌شود.

چقدر بانک‌ها را در عدم تامین نقدینگی صنعت مقصر می‌دانید؟

ما نباید بانک‌ها را در تامین نشدن نقدینگی‌مان مقصر بدانیم، چون این نهاد هم یک بنگاه تجاری است که در اساسنامه آن میزان پرداخت‌ها و سودهایش مشخص شده است. بانک هم در راستای منافعش حرکت می‌کند و وقتی به مدیرعامل بانک میزان سود تسهیلات را اعلام می‌کنند موظف به رعایت آن است.

به‌نظر شما مهم‌ترین چالش تولیدکنندگان چیست؟

مهم‌ترین چالش، جزیره‌ای نگاه کردن به قوانین است. اجرای بد قانون بسیار بهتر از بی‌قانونی است، چراکه قانون بد را می‌توان اصلاح کرد، اما با بی‌قانونی باید چه کرد؟ قوانین ما در ظاهر به نفع اقتصاد است، اما در عمل این‌گونه نیست. / روزنامه صمت

✅ آیا این خبر اقتصادی برای شما مفید بود؟ امتیاز خود را ثبت کنید.
[کل: ۰ میانگین: ۰]
نویسنده: 
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم افق اقتصادی در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام‌هایی که حاوی توهین، افترا و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد منتشر نخواهد شد.
  • لازم به یادآوری است که آی‌پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت‌های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی میباشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید