"اقتصاد اسلامی" – ۳۰ | نقد رویکرد منفعت‌گرایانه به انسان - افق اقتصادی

"اقتصاد اسلامی" – 30 | نقد رویکرد منفعت‌گرایانه به انسان - افق اقتصادی
جمعه, ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ / بعد از ظهر / | 2025-04-11
کد خبر: 366274 |
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۶ |
15 بازدید
۰
1
ارسال به دوستان
پ

اسلام نه انسان را از پیگیری منافع شخصی بازمی‌دارد و نه او را به فردگرایی محض سوق می‌دهد؛ بلکه او را در چارچوبی تعریف می‌کند که کسب ثروت، در هم‌تنیدگی با رعایت حقوق دیگران معنا می‌یابد.

"اقتصاد اسلامی" – ۳۰ | نقد رویکرد منفعت‌گرایانه به انسان

– اخبار اقتصادی – گروه اقتصادیخبرگزاری تسنیم؛ پرونده “اقتصاد اسلامی” بخش۳۰ _در علم اقتصاد، یکی از بنیادی‌ترین مفروضات، مفهوم «انسان اقتصادی» است – مدلی انتزاعی که گرچه در واقعیت وجود خارجی ندارد، اما به‌عنوان مبنایی کلیدی در نظریه‌های اقتصادی به کار می‌رود. این فرض، انسان را موجودی عقلانی و هدفمند می‌پندارد که همواره در پی حداکثرسازی منافع خود است. اقتصاددانان از این الگو به‌عنوان ابزاری تحلیلی بهره می‌برند تا رفتارهای پیچیده اقتصادی را تبیین کنند، هرچند این رویکرد همواره محل بحث و نقد بوده است.از همین پرونده بیشتر بخوانید+ اقتصاد اسلامی جهان‌شمول است؟+ تعارض بین عدم جهان‌شمولی، با جامعیتمفهوم «انسان اقتصادی» بر فردی دلالت دارد که تنها به انگیزه‌های مادی واکنش نشان می‌دهد و در تصمیمات خود صرفاً به حداکثرسازی منفعت شخصی می‌اندیشد. این مدل، او را موجودی عقلایی فرض می‌کند که در چارچوب محدودیت‌های مادی، مطلوبیت مصرف را بر اساس قید بودجه و سود تولید را با در نظر گرفتن هزینه‌ها بهینه می‌سازد. مبنای فلسفی این فرض بر «اصالت فرد» استوار است، جایی که اجتماع تنها مفهومی اعتباری دارد و انسان اقتصادی صرفاً برای خود و نه دیگران می‌اندیشد. از این منظر، پیگیری منافع فردی بطور طبیعی به منافع کل جامعه منجر می‌شود – برداشتی از همان «دست نامرئی» که در اقتصاد کلاسیک مطرح شده است.اسلام نگاهی متفاوت به انسان و جایگاه او در اقتصاد دارد. برخلاف مدل انتزاعی «انسان اقتصادی» که صرفاً به منافع شخصی و مادی می‌اندیشد، اسلام انسان را موجودی دو بعدی – مادی و روحی – می‌داند که هم به‌عنوان فرد و هم در بستر اجتماع اصالت دارد. در این نگرش، «اجتماع» صرفاً مفهومی اعتباری نیست، بلکه دارای هویت و حقوقی مستقل است. حتی متفکرانی که اصالت اجتماع را نمی‌پذیرند، بر مسئولیت‌های اجتماعی انسان تأکید دارند. از دیدگاه اسلامی، بی‌توجهی به این تکالیف، هم فرد را از بُعد اخلاقی تهی می‌کند، و هم اعتبار او را در نسبت با حقیقت اسلام نیز زیر سؤال می‌برد.از نگاه اسلام، انسان نمی‌تواند نسبت به سرنوشت دیگران بی‌تفاوت باشد؛ بی‌اعتنایی به وضعیت اقتصادی و اجتماعی دیگران در این چارچوب جایی ندارد. آموزه‌هایی چون حدیثی که مسلمانی را در گرو دغدغه‌مندی نسبت به زندگی هم‌نوعانش می‌داند، یا آیه‌ای که در اموال ثروتمندان حقی برای نیازمندان قائل است، نشان می‌دهد که فردگرایی مطلقِ انسان اقتصادی در اقتصاد کلاسیک، با نگرش اسلامی ناسازگار است. در این نگاه، التزام به بُعد اجتماعی انسان در مواردی به تکلیف شرعی تبدیل می‌شود – تفاوتی بنیادین که این دو الگو را اساساً غیرقابل مقایسه می‌سازد.اسلام نه انسان را از پیگیری منافع شخصی بازمی‌دارد و نه او را به فردگرایی محض سوق می‌دهد؛ بلکه او را در چارچوبی تعریف می‌کند که کسب ثروت، در هم‌تنیدگی با رعایت حقوق دیگران معنا می‌یابد. انفاق، زکات و مواسات نه توصیه‌هایی صرفاً اخلاقی، بلکه سازوکارهایی برای تنظیم این پیوند اقتصادی-اجتماعی‌اند. در این نگاه، «انسان اقتصادی» تنها در پی سود فردی نیست، بلکه تابع مطلوبیت او با رفاه دیگران گره خورده است؛ گویی بخشی از مطلوبیتش در تأمین نیازهای دیگران تحقق می‌یابد. این تفاوت بنیادی، الگوی اقتصادی اسلام را از مدل‌های کلاسیک که بر منفعت‌طلبی فردی استوارند، بکلی متمایز می‌سازد.در نگاه اسلام، انسان موجودی ایستا نیست، بلکه در مسیر کمال و تعالی قرار دارد. او در جستجوی ویژگی‌های متعالی الهی است و این سیر تکامل، در گرو تأمین نیازهای مادی و معنوی اوست. به همین دلیل، نمی‌توان او را در چارچوب تعاریف ثابت و تغییرناپذیر اقتصاد کلاسیک محدود کرد. مدل «انسان اقتصادی» که بر انگیزه‌های صرفاً مادی تکیه دارد، نه با حقیقت زندگی مسلمانان سازگار است و نه حتی با تجربه زیسته انسان‌هایی که به اصالت فرد باور دارند. در این چارچوب، اقتصاد اسلامی تصویری از انسان ارائه می‌دهد که در مسیر تکامل، هم به منافع شخصی خود، و هم به مسئولیت‌های اجتماعی و رشد اخلاقی خویش نیز متعهد است.یکی از چالش‌های اساسی در علم اقتصاد، تعمیم رفتار اقتصادی خاص به همه جوامع، بدون در نظر گرفتن تفاوت‌های ارزشی، فرهنگی و اجتماعی است. چنین نگرشی مستلزم نادیده گرفتن تنوع باورها و شرایط انسانی است و اقتصاد را از واقع‌نمایی به سوی انتزاعی‌گرایی سوق می‌دهد. پافشاری بر الگوی «انسان اقتصادی» به عنوان مدلی جهان‌شمول، ضمن اینکه فهم عمیقی از مشکلاتی چون فقر، بیکاری و بی‌عدالتی ارائه نمی‌دهد، این مفاهیم را به یک تمرین نظری بدل می‌کند که از حل مسائل واقعی جوامع فاصله دارد. اقتصاد، اگر به این مسیر برود، بیشتر به یک بازی فکری بدل می‌شود تا ابزاری برای رفع چالش‌های انسانی.پرونده اقتصاد اسلامی {اینجا} در پیشگاه خوانندگان قرار داردنقد ما به اقتصاد متعارف از اینجا آغاز می‌شود که بر پایه مدلی ساده‌انگارانه از انسان بنا شده است؛ مدلی که الگوهایی مانند نابرابر توزیع درآمد و سازوکارهای اقتصادی را مشروع جلوه می‌دهد، و به جای اصلاح مفروضات خود، بر تغییر فرهنگ‌ها و ارزش‌های جوامع مختلف برای انطباق با الگوهای غربی اصرار می‌ورزد. این رویکرد، در نهایت، به جای آنکه راهی برای توسعه واقعی و آن‌گونه که آمارتیاسن می‌گوید، راهی به سوی آزادی بگشاید، تنها تصویری انتزاعی از اقتصاد ارائه می‌دهد. در مقابل، اقتصاد اسلامی بر تعریف انسان واقعی تأکید دارد؛ انسانی که رفتارهای اقتصادی‌اش در بستر ارزش‌ها و واقعیت‌های متنوع جوامع شکل می‌گیرد، نه در چارچوب نظریه‌هایی که جهانی‌شدن‌شان مشروط به جهانی‌شدن اسلام است.انتهای پیام/ 

✅ آیا این خبر اقتصادی برای شما مفید بود؟ امتیاز خود را ثبت کنید.
[کل: ۰ میانگین: ۰]
نویسنده: 
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم افق اقتصادی در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام‌هایی که حاوی توهین، افترا و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد منتشر نخواهد شد.
  • لازم به یادآوری است که آی‌پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت‌های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی میباشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید